دنیای اقتصاد: بر اساس ادعای برخی سیاستمداران، ظرفیت ۲۵۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در زیرساختها، صنعت نفت و بخشخصوصی ایران وجود دارد. اقتصاددانان نیز میگویند ایران و آمریکا میتوانند برای بهرهبرداری از این فرصت، مذاکره را به توافق و توافق را به همکاری تبدیل کنند.
دنیای اقتصاد: اقتصاددانان میگویند برای بهبود وضعیت بنگاهها، نیاز به ثبات و پیشبینیپذیری در اقتصاد کلان و پویایی در اقتصاد خرد است؛ اما در کشور ما اقتصاد کلان با بیثباتی و تلاطم و اقتصاد خرد با سکون و رکود مواجه است.
تحولات پرشتاب در نظم جهانی و بروز درگیریهای ناگهانی اما پرهزینه، مانند جنگ ۱۲روزه اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی بار دیگر این واقعیت را آشکار ساخت که اتکا به ساختارهای سنتی سیاست خارجی و ائتلافهای فرسوده، نهتنها پاسخگوی نیازهای امروز نیست، بلکه میتواند هزینههای امنیتی و اقتصادی جدیدی برای ایران در پی داشته باشد.
جنگ ۱۲روزه فعلا با آتشبس متوقف شده است؛ لیکن آتش زیر خاکستر این دشمنی همچنان پابرجاست و دلایل بیشتری از قبل، برای از سرگیری جنگ علیه ایران وجود دارد. بیگمان دشمن زخمخورده به همراه حامیان اصلیاش، چنین وضعیتی را که هیمنه غرب و پارهتن آن در خاورمیانه آسیب دیده، تحمل نخواهند کرد. شاید این تعجیل در آتشبس برای ایجاد فرصتی بهمنظور بازسازی و آمادهسازی نیروهای آنها با نقشهای جدید باشد.
در سالهای اخیر، بحثهای متعددی پیرامون کارکرد و کارآیی بازار سرمایه کشورمان وجود داشته است. آموزهها و تئوریهای اقتصادی و مالی، همواره بر ارتقای کارآیی و سلامت بازار از مسیر کاهش دخالتهای بیرونی در سازو کار بازار تاکید دارند. با این حال، فضای سیاستگذاری بازار سرمایه در سالهای گذشته، به دلیل وجود ریسکهای متعدد سیاسی و اقتصادی، همواره با شدت و ضعف به سمت رویکردهای کنترلمحور متمایل شده است.
در شرایطی که حمله نظامی رژیم صهیونیستی به خاک ایران عزیز، امنیت روانی جامعه و ثبات اقتصادی کشور را مستقیما هدف قرار داده بود، یکی از دغدغههای اصلی افکار عمومی، چگونگی تامین کالاهای اساسی، تداوم فعالیت زنجیره تولید و پایداری بازار بود.
حمله ناگهانی و همهجانبه اسرائیل به سرزمین ایران در روز جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ و شهادت تعدادی از فرماندهان غیور این سرزمین، بدون تردید فصل جدیدی در سرنوشت ایران، خاورمیانه، و بازار جهانی انرژی است. فارغ از نتیجه این جنگ، ایران بدون اتخاذ تصمیمهای بزرگ و شاید سخت، نمیتواند در شرایط بحرانی فعلی به توسعه ادامه دهد. توسعه همان نام رمز این کشور است که همیشه دشمنانی بودهاند که تلاش کنند آن را در ابتدای فرآیند خفه کنند.
دنیای اقتصاد: ایجاد یک ساختار اجرایی در سطح ملی و استانی برای رصد و هدایت بازسازی زنجیرههای کشاورزی، صنایع غذایی، و توزیع با مشارکت تشکلهای تخصصی و اتاقهای بازرگانی ضروری است.
رییس کمیسیون کسبوکارهای نوین و دانشبنیان اتاق ایران تشریح کرد:
دنیای اقتصاد: سید محسن میرصدری، رییس کمیسیون کسبوکارهای نوین و دانشبنیان اتاق ایران در یادداشتی به تبیین سه مرحله کلیدی از همکاری ساختاریافته دولت و بخش خصوصی در دوران پس از فروکش تنشها پرداخت.
هیچکس روزهای اول جنگ تحمیلی را از یاد نمیبرد؛ روز آخر شهریور بود و داشتیم برای خودمان در کوچه، بازی میکردیم که خانم همسایه گریهکنان از خانه بیرون آمد و داد کشید که جنگ شده است. تصور ما از جنگ چه بود؟
در جهان سیاست، گاه بهترین راه برای مقابله با فشار واکنش مستقیم نیست، بلکه بهرهبرداری هوشمندانه از تضادهای روایی دشمن است. اکنون، در پی حملات اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران و سپس اعلام تلویحی موفقیت این حملات، موقعیتی کمسابقه پدید آمده است: منتقدان سرسخت ایران، عملا در حال تضعیف همان مبنای فشاری هستند که سالها بر آن پافشاری کردهاند.
بازار جهانی نفت همواره یکی از حساسترین شاخصهای اقتصادی نسبت به تحولات ژئوپلیتیک بوده است. در سالهای اخیر، با افزایش تنشها در خاورمیانه، بهویژه درگیریهای نظامی میان ایران و اسرائیل، و اکنون ورود مستقیم ایالات متحده به معادله، بار دیگر نگاه تحلیلگران به واکنش قیمت نفت و پیامدهای آن دوخته شده است.
تحولات ماههای اخیر در خاورمیانه بهویژه در ارتباط با جنگ اسرائیل و ایران، به شکلی غیرمنتظره ایالات متحده آمریکا را وارد منازعهای کرد که ظاهرا آغازگر آن نبود. این درگیری، بهویژه با ورود مستقیم آمریکا و دستور حمله به تاسیسات هستهای ایران، نهتنها موقعیت دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده بلکه اعتبار دیپلماسی آمریکایی و نظام جهانی حاکم بر روابط بینالملل را نیز با چالش جدی روبهرو کرده است.
در شرایط جنگی، ریسکهای ناشی از اختلال در تولید و زنجیره تامین صنایع افزایش مییابد. در این مطلب تلاش شده است برنامهها و اقدامات سیاستی که میتواند به افزایش تابآوری صنایع و تامین پایدار تولید کمک کند در ۸ محور طبقهبندی و ارائه شود.
اکنون شرایط خاصی بر وطن تحمیل شده است؛ دشمن به کشور ما تجاوز کرده است و همه ما باید در خدمت مردم باشیم و بهصورت متحد برای دفع تهاجم دشمن تلاش کنیم. فعالان اقتصادی، انتقادات زیادی بر نوع حکمرانی کشور، سیاستگذاریهای دولت و مجلس یا نحوه اجرای قوانین دارند. البته که همه این انتقادها هنوز بر جای خود مانده است، اما حال مهم است که از وضعیت پیشآمده، عبور کنیم. من فکر میکنم فعالان اقتصادی باید به دولت کمک کنند تا به اداره بهتر کشور در شرایط ویژه کمک کند و این امر مستلزم آن است که دولت خود نیز طالب این امر باشد.
تهران، پایتخت سرافراز ایران، از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در برابر آزمونی دشوار از بحران نظامی ایستادگی کرده است. در این روزهای پرچالش، زیرساختهای شهری زیر فشار قرار گرفتهاند و نیاز به هماهنگی سریع و موثر بیش از پیش احساس میشود.
با هر جنگی نطفه ایدهها و راهحلهای محتمل برای خاتمهدادن به آن نیز کاشته میشود. جنگی که در نتیجه تجاوز اسرائیل به خاک ایران درگرفته است نیز از این قاعده خارج نیست.
جنگی که اسرائیل علیه ایران به راه انداخت معرکهای است که هیچ قشری نمیتواند آن را نادیده بگیرد و هیچ تحلیلگری نمیتواند در مورد عواقب و پیامدهایش بیتفاوت باشد. من نیز به عنوان یک دانشآموخته اقتصاد تحلیلم را در چند بند عرضه میکنم و در معرض نقد عموم قرار میدهم.
دولت-کشور ایران، موجودیتی حقوقی، تاریخی و سیاسی است که مشروعیت آن بر اساس اصل حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و اراده عمومی استوار است. در چارچوب حقوق بینالملل، هر دولتی در برابر تجاوز خارجی از حق مسلم دفاع مشروع برخوردار است؛ حقی که در ماده ۵۱ منشور ملل متحد تصریح شده و در نظام حقوق اساسی داخلی ایران نیز به مثابه وظیفهای همگانی مورد تاکید قرار گرفته است.
چند روزی است که جنگ سایهاش را بر سرمان گسترانده است. صدای انفجارها و تصاویر شهدا دیگر نه یک امکان که امری محقق شده است. اسامی فرماندهان، دانشمندان و شهروندانی که در پی حملات موشکی اسرائیل به شهادت رسیدهاند، بیش از حدی است که بتوان از آن بهسادگی گذشت. صدای ممتد پدافند هوایی و همزمان هدفهایی که هرکدام نگرانیهایی را برای شهروندان ایجاد کرده، ما را با یک جنگ آشکار روبهرو ساخته است.
وقتی سایه جنگ بر سر کشوری سنگینی میکند، مردم آن کشور ممکن است تصمیمهایی بگیرند که در شرایط عادی احتمال آن تصمیمها اندک است. مثلا ممکن است سراغ خرید و ذخیره برخی اقلام غذایی و تبدیل داراییهای سرمایهای به داراییهای نقدشونده و قابل حمل بروند. از نظر شماری از افراد جامعه، در شرایط جنگی، ذخیره کردن مواد غذایی و همچنین بردن داراییها به پناهگاه امن و خرید اقلامی مانند دلار و سکه کاملا عقلانی است؛ اما آیا اخلاقی هم هست؟
پرداخت یارانههای نقدی اگرچه از ۲۸ آذر ۱۳۸۹ آغاز شد، ولی برای نخستین بار، بند ۴۶ ماده واحده قانون بودجه سال ۱۳۹۰ بود که به موضوع یارانهها اختصاص یافت، در حالی که قانون هدفمندی یارانهها ۱۵دیماه ۱۳۸۸ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده بود. پس اجرای هدفمندسازی یارانهها شروعی شتابزده داشت؛ زیرا برخلاف سایر قوانین، پیش از تدارک کامل مقدمات مطالعاتی، قانونی و اجرایی آن، از سوی دولت دهم به مورد اجرا گذاشته شد.
در میانه غوغای قیمتگذاری خودرو که این روزها فضای رسانهای و اقتصادی کشور را تحتالشعاع قرار داده، برخی برای القای ناکارآمدی مدیریت غیردولتی و تضعیف روند خصوصیسازی خودرو در تلاشاند.
این روزها، یکی از سخنان پرتکرار برخی مسوولان کشور درباره وضعیت بحرانی انرژی، تاکید بر مصرف بالای مردم است. جملاتی مانند «مصرف برق در ایران ششبرابر اروپاست» یا «ما به اندازه یکمیلیارد و ۴۰۰میلیون نفر جمعیت چین گاز مصرف میکنیم» مدام در رسانهها تکرار میشوند. اما پشت این اعداد، چه واقعیتی نهفته است؟ آیا واقعا مردم مقصر اصلی وضعیت نگرانکننده انرژی در کشور هستند یا ریشه مشکل جای دیگری است؟
در روزگاری که اقتصاد دیجیتال پلتفرممحور و نوآوریگرا توانسته است در کشورهای همردیف و حتی پایینتر از ایران، سهم قابلتوجهی از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص دهد، مجلس شورای اسلامی، گامی جسورانه اما به عقب برداشته است؛ گامی در قالب لایحهای موسوم به «اصلاح قانون توسعه حملونقل عمومی و مدیریت مصرف سوخت» که از گذشته بود و حالا شکل گرفته و بهتازگی مورد موافقت کلی برخی از اعضای کمیسیون عمران نیز قرار گرفته است.
در تحلیلهای رایج سیاستگذاری، ایران عمدتا بهمثابه مسالهای چندلایه و درهمتنیده بازنمایی میشود؛ از فقر، بیکاری و شکافهای اجتماعی تا انزوا و تنهایی استراتژیک. این نگاه مسالهمحور، با پیشفرضی ضمنی همراه است: ایران بهعنوان گرهی در سیاست داخله و نظم جهانی و منطقهای، باید گشوده شود. اما این تصویر، نادقیق و وارونه است. ایران نه مساله، بلکه خود راهحل است.
قطعی برق بهعنوان پدیدهای به این شکل فراگیر، مسلما معلول چند اتفاق محدود نیست و طی مجموعه تحولاتی با تاثیر از جمیع متغیرها و پارامترهایی وضعیت کنونی را رقم زده است.
شاید در نگاه اول، تیتر طنازانهای همچون «جدایی ایلان از دونالد» جذابتر به نظر برسد؛ ولی واقعیت ماجرا این است که ماسک طنزبردار نیست و ترامپ نیز چنان متمایز و قابگریز است که نمیتوان با کلیشههای مرسوم، مشی او را تحلیل کرد.
دنیای اقتصاد: بر اساس ادعای برخی سیاستمداران، ظرفیت ۲۵۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در زیرساختها، صنعت نفت و بخشخصوصی ایران وجود دارد. اقتصاددانان نیز میگویند ایران و آمریکا میتوانند برای بهرهبرداری از این فرصت، مذاکره را به توافق و توافق را به همکاری تبدیل کنند.
با وجود تقویت گمانهزنیها درباره دستیابی زودهنگام به توافق هستهای میان ایران و ایالات متحده پس از سفر کوتاه وزیر امور خارجه عمان، ارائه طرح پیشنهادی جدید آمریکا به ایران، و سفر اخیر رئیسجمهور ایران به مسقط، اما گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی با لحنی متفاوت و غیرقابل انتظار و همچنین افزایش تحرکات دیپلماتیک و تهدیدآمیز اروپا علیه تهران، افق توافق احتمالی را در هالهای از بیم و امید قرار داده است. بااینحال، شرایط منطقهای و بینالمللی بهگونهای است که احتمال بروز درگیری نظامی مستقیم میان ایران و آمریکا را همچنان در سطحی پایین نگه داشته است.
براساس قانون برنامه پنجساله هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران، رشد سالانه ۱۳درصدی در حوزه معدن هدفگذاری شده است. تحقق رشد ۱۳درصدی در این بخش نیازمند جذب ۳۰ تا ۴۰میلیارد دلار سرمایه در طول برنامه پنجساله است. مقرر شده وزارت صمت بخشی از این سرمایه (حدود ۵میلیارد دلار) را از محل فاینانس تامین کند.
اینترنت و ارتباطات نوین در ایران میتوانست موتور توسعه کشور باشد؛ اگر فیلترینگ کنونی وجود نداشت. متخصصانی که در دهه ۱۳۷۰ از بزرگراههای ارتباطی و پدیده نوظهور اینترنت صحبت میکردند و سیاستگذارانی که در دهه ۱۳۸۰ از اقتصاد دانشمحور و کاربرپایه و کسبوکارهای نوپا و کلاندادهها میگفتند، اینترنت را همچون منبع لایزال رشد اقتصادی و امکان بالقوهای برای درآمدزایی اقشار متنوع مردم میدیدند.