ترس از فقر؛ روانشناسی تصمیمهایی که از سر اضطراب گرفته میشوند

۱. خاستگاه روانی ترس از فقر: در روانشناسی تحلیلی، فقر نماد «بیقدرتی بنیادین» است. کودک در تجربههای اولیه، نیازمند پناهگاه، تغذیه و توجه است؛ و محرومیت از این نیازها میتواند سایهای بسازد که بعدها در قالب ترس از بیپولی ظاهر میشود. از منظر یونگ، این سایه در ناخودآگاه فرد باقی میماند و در بزنگاههای زندگی، تصمیمگیریها را هدایت میکند. در نظریه دلبستگی، افرادی با دلبستگی ناایمن، بیشتر مستعد تجربه «فقر بهمثابه طرد» هستند.
۲. سازوکارهای روانی ـ رفتاری ترس از فقر: ترس از فقر به شکلهای مختلفی در رفتار و ذهن افراد بروز مییابد. ازجمله:
اجتناب از ریسک: ترجیح به حفظ موقعیتهای پایدار اما ناراضی (مثلاً شغلی که علاقهای به آن ندارند)
وسواس مالی: نگرانی دائمی درباره دخلوخرج و «صرفهجویی وسواس گونه»
فقر هراسی در تصمیمگیریهای خانوادگی: تأخیر در ازدواج، فرزند آوری یا مهاجرت به دلیل تصور ناتوانی مالی.
خود ناباوری اقتصادی: افراد به دلیل ترس از شکست مالی، تواناییهای خود را نادیده میگیرند.
۳. تبعات جمعی ترس از فقر: وقتی ترس از فقر به تجربهای جمعی تبدیل میشود، ساختار روانی یک جامعه تحت تأثیر قرار میگیرد:
کاهش حس همبستگی اجتماعی: در جامعهای که هرکس نگران بقای اقتصادی خود است، مشارکت و حمایت متقابل کاهش مییابد.
فرسودگی روانی طبقه متوسط: ترس دائمی از سقوط باعث اضطراب، بیخوابی، بیانگیزگی و حتی افسردگی میشود.
انباشت تصمیمهای محافظهکارانه: این تصمیمها به رکود اجتماعی و کاهش خلاقیت اقتصادی میانجامد. به قول امیل دورکیم: "جامعهای که از نوآوری بترسد، دچار اختگی اجتماعی میشود."
نتیجهگیری و پیشنهادها: ترس از فقر بیشتر یک سازه روانشناختی و فرهنگی است تا اقتصادی. برای مواجهه با این ترس، تنها بهبود وضعیت اقتصادی کافی نیست؛ بلکه بازسازی امنیت روانی و بازآموزی رابطه فرد با مفهوم پول، قدرت و کفایت نیز ضروری است.
پیشنهادها:
رواندرمانی تحلیلی یا وجودی برای بازخوانی ریشههای این اضطراب.
افزایش سواد مالی از طریق آموزش در مدارس و رسانهها.
توسعه سیاستهای رفاهی که ثبات و پیشبینیپذیری اقتصادی را افزایش دهند.
کتابهای پیشنهادی برای مطالعه بیشتر:
«جامعه مصرفی» اثر ژان بودریار
«داشتن یا بودن» از اریک فروم
«در جستوجوی معنا» اثر ویکتور فرانکل
«روانشناسی پول» از مورگان هاوزل
«ذهن فقیر» از سندهیل مولاینیتن و الد شافر
با عبور از سکوت روانی درباره ترس از فقر، میتوان گامی مهم بهسوی بازیابی عزتنفس فردی و امید جمعی برداشت.
* روانشناس بالینی