دکه - ۱۴۰۴/۰۴/۰۸

در ادامه این گزارش آمده است: اجرای این سیاست با اقداماتی مانند تشدید کنترلهای مرزی، ساخت دیوار در مرز ایران و افغانستان و آزمایشهای بیومتریک برای جلوگیری از ورود مجدد مهاجران غیرمجاز همراه شده است. در ۶ ماهه اول سال ۱۴۰۳، حدود ۳۲۸هزار مهاجر غیرمجاز اخراج شدهاند؛ مقامات پیشبینی کردهاند که تا پایان سال، این تعداد به حدود ۲میلیون نفر برسد. این روند، همراه با ممنوعیت اقامت و اشتغال اتباع غیرمجاز در بیش از ۲۰استان، از جمله تهران، مازندران و سیستان و بلوچستان، نشاندهنده عزم جدی دولت برای کاهش حضور مهاجران غیرقانونی است.
روزنامه هفت صبح در گزارشی با تیتر «فقط میخواهیم یک نفس راحت بکشیم!» نوشت: اگر این روزها در خیابانهای تهران قدم بزنید، احتمالا چشمتان بارها و بارها به آسمان افتاده است؛ نه برای تماشای رنگ آبی که برای گریز از پردهای خاک و ذراتی که هوا را تیره کردهاند. گاهی نفس کشیدن سخت میشود، شیشه ماشینها هر صبح خاک گرفته و صدای سرفهها در اتوبوس و مترو، بیشتر از همیشه به گوش میرسد. گرد و خاک میهمان ناخوانده تهران شده است؛ میهمانی که نه یک روزه آمده، نه به این زودیها قصد رفتن دارد.
روزنامه خراسان در گزارشی با تیتر «دوقطبیسازان علیه پدافند همبستگی» نوشت: در این مقطع حساس که بیش از هر زمان دیگری نیازمند تقویت انسجام ملی و همافزایی گفتمانی درونزا بودیم، سخنان اخیر قائممقام سازمان صداوسیما، وحید جلیلی و طیف همفکر با او، ناخواسته نقش «ترکش درونی» را ایفا کرد. ترکشهایی که نه بر پیکر دشمن، بلکه بر سپر همبستگی ملی فرود میآید. انتساب گزاره شاذ «برای حفظ وحدت، اسم خدا و پیامبر را نمیآورند» به جریان مقابل، در واقع بیش از آنکه یک نقد گفتمانی باشد، نوعی دوگانهسازی تصنعی و قطببندی زبانی است که شاکله روایت رسانه ملی را به سوی تقابلهای فرسایشی سوق میدهد. چنین تقسیمبندی مثل «دیندارِ انقلابی» در برابر «ملیگرای سکولار» دقیقا همان کدگذاری قطبیسازی است که دشمن در جنگ شناختی برای شکاف در هویت ایرانی اسلامی بدان نیاز دارد. فرمولی برای شکستن پیوند ذاتی میان ایمان دینی و غیرت ملی. این رویکرد از سوی یکی از بالاترین مقامات رسانه رسمی، نه تنها در سطحی ناپایدار به بازتولید روایت امنیتی مطلوب دشمن میانجامد، بلکه بهطور عمیقتر سرمایه اجتماعی معتمد به رسانه ملی را فرسوده میسازد. در ادامه این مطلب آمده است: آنچه امروز بیش از هر چیز به کشور لطمه میزند، نه حمله نظامی دشمن، بلکه خنثیسازی پدافند اجتماعی از درون کشور توسط خودیهاست. بهجای مراقبت از دستاورد بزرگ وحدت، برخی نخبگان و فعالان رسانهای، اسیر شهوت سخنوری و تندروی گفتمانی شدهاند. در حالی که مردم، از هر طیف و دسته، در بحبوحه جنگ، بهصورت معناداری بهسمت حاکمیت و اصل ایران نزدیک شدند، نخبگان باید از این فرصت تاریخی برای ترمیم شکافهای اجتماعی، بازسازی اعتماد عمومی و پایهگذاری یک زیستجهان جدید برای ایران استفاده میکردند. اما ظاهرا برخی بیش از آنکه دغدغه همبستگی داشته باشند، بهدنبال مصادره آن به نفع گفتمان خود هستند. مردم هنوز با جان خود در میداناند و این وظیفه نخبگان است که با خاموشی زبان فتنه و خویشتنداری از این سرمایه بینظیر حفاظت کنند.
روزنامه پیامما در گزارشی با عنوان «تعدیل نیرو ترسناکتر از جنگ» نوشت: «بیشتر از جنگ از تعدیل نیرو میترسم.» این جمله در ۱۲ روز جنگ، در میان جملاتی که حکایت از نگرانی مردم از صدای غرش موشکها و جنگندهها داشت، در فضای مجازی تکرار شد. کاربران فضای مجازی از تعدیلشدن در محل کار میگفتند و کاهش حقوق. یک نفر روایت کرده است شرکت صادراتی، او را تعدیل کرده و دیگری از آژانس هواپیمایی اخراج شده، چون پروازی در آسمان نیست. روایتهای مشابه از زبان اهالی رسانه و بازار نشر هم شنیده میشود.