دنیای فانتزیِ تاریخ و الهیات در اصفهان بررسی شد

همایش بینالمللی کارکرد فانتزی در تاریخ و الهیات، یکشنبه ۴ خرداد در تالار صائب دانشگاه اصفهان برپا شد. پدر آندرئاس آندرئوپولوس، استاد بازنشسته الهیات دانشگاه وینچستر (با مترجمی علی صادقی)، ضمن تأمل در «فانتزی و سنت مسیحی» در این همایش اظهار کرد: حضور در ایران برایم اتفاق ویژهای است. تاریخ و تمدن هر دوی ما غنی محسوب میشود. ما میخواهیم درباره ریشههای بنیادین فانتزی و تخیل و سنت صحبت کنیم.
وی که روحانی ارتدوکس یونانیتبار است، افزود: دنیای اگرها در همه فرهنگها وجود دارد. در ذهن کودک در همان سنوسال جداسازیای شکل میگیرد که منشأ خوب و بد میشود. بد یا خوببودن یک چیز به دردسترس بودن یا نبودنش است. حتی برخی حیوانات هم سطوحی ابتدایی از تخیل دارند.
استاد بازنشسته الهیات دانشگاه وینچستر ادامه داد: خیال و تصور میتواند با دین و آیینهای مذهبی پیوند یابد. نمایشنامههای قدیمی نمودی از آن در دنیای کهن است. خیال و تخیل به ما کمک میکند به امور فراتر از واقعیتهای این دنیا شکل دهیم.
آندرئاس آندرئوپولوس بیان کرد: در گذشته تماشاگران نمایش بخشی از خود آن نمایش بودند. هدف فقط بیان یک داستان ساده نبود، بلکه ایجاد یک طوفان در دل مردم برای رسیدن به رستگاری اهمیت داشت. رویکرد قدیمی در دنیای باستان این بود که خدایان را مانند انسان، اما قدرتمندتر تصور کنند. در عهد عتیق و کتب مسیحیت هم مطالبی بیان میشود که فراتر از تصور و خیال است.
وی توضیح داد: ما با گسترش فلسفه، راه درک جهان نادیدنی را یافتیم. افلاطون با کتاب «جمهوری» ازجمله کسانی است که در این موضوع نقش داشت. راهحل درک جهان نادیدنی بهکارگیری تفکر و منطق خالص بود.
استاد بازنشسته الهیات دانشگاه وینچستر سپس یادآور شد: وقتی سراغ مسیحیت میرویم، هم سنت یونانی و هم سنت یهودی در آن جلوهگری میکند. مسیحیان از همان ابتدا از سمبلها استفاده میکردند. ماهی یکی از آن سمبلها بود. مسیحیت اولیه خانه و کلیساهایشان را هم با برخی تصاویر تزیین میکردند که مسیح و مادرش از آن جملهاند. برخی تصاویر نیز خیالی یا موجودات تخیلی بودند. آندرئاس آندرئوپولوس خاطرنشان کرد: در شمایلنگاری شرقی تصویری از خدا یا پدر نمیبینیم. بحث عمده در شمایلنگاری این است که چرا فردی یا چیزی را میتوانیم نشان دهیم یا چرا نمیتوانیم. کلیسای ارتدوکس مدتها در این باره بحث داشت. ما چگونه میتوانیم مسیح را به تصویر بکشیم بدون اینکه جنبه الهی او ضربه بخورد؟ کلیسا گفت که شمایلنگاری نمیخواهد یک ذات را نشان دهد. بهجای اصل مسیح، جسمش را میکشیم، بهشکلی که مردم زمان خودش او را میدیدند.
وی گفت: وقتی از سنت مسیحی میگوییم یک ریشه برای مراسم عشای ربانی میشود. شمایلنگاری و تصاویر ما به نسخه اولیه شباهت دارد. شمایلنگاری و نگارگری تفاوت دارند. مراسم نان و شراب هم یک بعد مادی و معنوی دارد.
این استاد بازنشسته الهیات دانشگاه وینچستر اضافه کرد: برای اینکه تشبیهات خدا را متوجه شویم باید از برخی تعبیرات قراردادی استفاده کنیم. درک ذات خدا در الهیات بهصورتی باید باشد که از تخیل فراتر برویم. برای مثال، خداوند فراتر از مفهوم پدر یا مادر است. خدا حتی فراتر از نگاه روحانی و معنوی است. برای صحبت درباره خدا به تشبیهاتی نیاز داریم که یادآور هیچچیز دیگری نباشند. در سنت یونانی و شرقی، در کنار آوردن واقعیت، کمی آشفتگی هم ایجاد میکنند که گواه همه ابعاد مادی و معنوی آن باشد.
آندرئاس آندرئوپولوس ابراز کرد: مسیحیت شرقی شمایلنگاری را حفظ کرد، اما در دنیای غربی نقاشی مذهبی رواج یافت. در رنسانس، ما نقاشی مذهبی میبینیم. نمادگرایی را بهشدت در هنر مسیحیت غربی میبینیم. شمایلنگاری شرقی، دعا و نیایش را پررنگ میکند. در شمایلنگاری مدرن، تصور و خیال تغییر کرد.
رساله «دادخواهی حیوانات»؛ یک فانتزی بینظیر اسلامی
ابوالحسن فیاضانوش، عضو هیاتعلمی گروه تاریخ و ایرانشناسی دانشگاه اصفهان، نیز با نظر به مبحث «تعلیم تاریخی الهیاتی در گونه فانتزی» اظهار کرد: بحث من چند کلیدواژه یا عبارت دارد. «تعلیمی الهیاتی»، «اخوانالصفا» (گروهی در قرن چهارم هجری قمری که بین عقل و دین پیوند میدیدند)، رساله «دادخواهی حیوانات نزد پادشاه پریان از ستم آدمیان» و «فانتزی» ازجمله کلیدواژههای من است. فانتزی در اسلام ذیل تمثیل قرار میگیرد.
وی افزود: فانتزی در اسلام با سرگرمی و مضحکه نسبتی ندارد، برخلاف آنچه در هنر امروز است. تعلیم و برکشیدن دو مسئله مهم در فانتزی برای مسلمانان بود. «شاهنامه» منثور ابومنصوری و مولوی به کارکرد فانتزی نظر دارند. رساله «دادخواهی حیوانات» که در اوج عباسیان نوشته شده، تأملی در فلسفه دنیا است. این رساله در کنار فانتزی وجوه مختلفی ازجمله بعد سیاسی هم دارد.
عضو هیاتعلمی گروه تاریخ و ایرانشناسی دانشگاه اصفهان ادامه داد: شخصیتهای کتاب «دادخواهی حیوانات» را در یک نگاه کلی میتوان به دو دسته طوایف آدمی و اصناف بهایم تقسیم کرد. حجم اصلی رساله به استدلالات و مناظرات دو گروه اخیر مربوط میشود. این بخش، سرشار از نکات ناب است که هستیشناسی اخوانصفا را بازتاب میدهد.
فیاضانوش بیان کرد: داستان «دادخواهی حیوانات» به رمزگشایی نیاز دارد. بهنظرم در این داستان حیوانات عوام هستند و شکوه دارند که حکومت حق ما را میخورد. در این داستان، آدمیان طبقه حکومتگر و اشرافاند. زعمایی نیز که در داستان میبینیم خلفای عباسیاند. پادشاه پریان نیز که در روایت دیده میشود، نماینده قوه ناطقه و متخیله انسان است. عداوت آدمیان و پریان نیز ناهمسازی واقعیت تاریخی و حقیقت انتزاعی بهحساب میآید. وی در ادامه توضیح داد: صلح آدم و پریان نماینده تلازم عقل و وحی در اسلام است. حکیم پریان در داستان نیز نمادی از انسان کامل بهشمار میرود. چرا اخوانالصفا از فانتزی استفاده میکنند؟ اخوانالصفا میخواست که سطح وسیعی از جامعه و نهفقط نخبگان به درک درستی برسند و مخاطبشان باشند. زدن حرف سیاسی نیز هدف دیگر آنها بود، چون طرح این مسائل آسان نبود.
عضو هیاتعلمی گروه تاریخ و ایرانشناسی دانشگاه اصفهان ابراز کرد: استفاده از مستندات قرآنی یکی از اهداف احتمالی برای نگارش «دادخواهی حیوانات» است. بحث حکمت و ذکر محاسن و معایب هر صنف از دیگر اهداف نگارش این اثر است. این رساله یکی از بهترین نمونههای فانتزی در تاریخ اسلام محسوب میشود.
ابنسینا در حکمت مشا از فانتزی میگوید
هادی ربیعی، معاون آموزشی دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر، با نظر به «فانتزی و سنت فلسفه اسلامی» اظهار کرد: تلقیها و تعریفهای متفاوتی از فانتزی در فرهنگهای مختلف وجود دارد. در تلقی من فانتزی شکلی از ادبیات است که جهان را رئالیستی بازنمایی نمیکند. در فانتزی از برخی عناصر استفاده میشود که مانند مخلوقات اسطورهای هستند.
وی افزود: آیا در بین فیلسوفان اسلامی (مکتبهای مشا، اشراق و حکمت متعالیه) هم فانتزی است؟ من فقط به مشا و مشخصاً ابنسینا نظر دارم. فانتزی بهطور قابلتوجهی در آثار ابنسینا وجود دارد. ابنسینا با وجود اینکه عقلگرا است، دستکم در چهار دسته آثارش به سراغ فانتزی میرود. دو دسته از آنها نوشتههای رمزی و شرح داستانهای رمزی او هستند. «سلامان و ابسال» و «حیبنیقظان» از آن جملهاند.
معاون آموزشی دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر ادامه داد: ابنسینا در آثار معروف به حکمت خفیه یا غریبه نیز به تخیل پیوند میزند. بسیاری از مبانی در حکمت خفیه اثبات نمیشد، اما وجود داشت. برای مثال، در «کنوزالمعزمین» او نیز تخیل وجود دارد. در «اشارات و تنبیهات» و «شفا» هم عناصر فانتزی پیدا میشود.
رییعی بیان کرد: چرا ابنسینا به تخیل علاقه نشان داد؟ فیلسوفان اسلامی به واسطه ارسطو با فانتزی آشنا شدند، اما بسیار آن را گسترش دادند و حتی اصطلاح فانتزی را بهکار بردند. خیلی از معارف بشری را به باور آنها با تخیل میتوان درک کرد.
منبع وتلخیص: ایسنا