شماره روزنامه ۶۳۲۸
|

«آزمایشگاه جامع مدیریت»، پاسخ به شکاف دیرینه بین آموزش آکادمیک و نیازهای جامعه

با وجود اهمیت حیاتی سیاستگذاری در حوزه‌‌‌هایی مانند علم و فناوری و ضرورت اجتناب از روش‌های آزمون و خطا، مفهوم آزمایشگاه سیاستی (و نیز آزمایشگاه جامع مدیریت) نزد اندیشمندان و سیاستگذاران مهجور مانده ‌‌‌است.

پارادایمی برای اینکه رهبران سازمان بتوانند سیگنال‏‏‌ها را به‏‏‌موقع تشخیص دهند؛

در کسب ‌‌‌و کار، مانند بسیاری از جنبه‌‌‌های زندگی، زمان‌بندی نقش تعیین‌‌‌کننده‌‌‌ای دارد. هرچند یافتن بهترین زمان برای هر اقدام بیشتر به شهود و هنر شباهت دارد تا علم، اما می‌توان با برخی نشانه‌‌‌ها و شاخص‌‌‌هایی که راهنمای ما در این مسیرند، آشنا شد.

اخبار مدیران روزنامه شماره ۶۲۰۷

    دوشنبه، ۰۱ بهمن ۱۴۰۳
  • کسب و کارهای کوچک به‌خاطر چابکی، بهتر می‌توانند فرآیند تولید و مصرف را از حالت خطی خارج کنند

    روزنامه شماره ۶۲۰۷

    اقتصاد چرخشی ؛ فرصتی برای شرکت‌های کوچک

    در قرن نوزدهم لندن، رودخانه تیمز به شدت آلوده شده بود. آلاینده‌‌‌ها شامل فاضلاب تصفیه‌نشده بود که باعث شیوع حصبه و وبا شد و جان هزاران نفر را گرفت. بخشی از آلودگی هم مربوط به قطران زغال‌‌‌سنگ بود. در آن دوران، بوی فاضلاب به قدری شدید بود که نامش را دوران «تعفن شدید سال ۱۸۵۸» گذاشتند. این وضعیت نهایتا به ساخت یک سیستم فاضلاب منجر شد که هنوز هم مورد استفاده است. در مورد قطران زغال‌‌‌سنگ نیز، کشف اینکه می‌توان از آن در تولید رنگ‌‌‌های مصنوعی استفاده کرد باعث شد شرکت‌ها دیگر آن را به رودخانه‌‌‌ها نریزند و به جایش، آن را به ترکیبات رنگی ارزشمند تبدیل کنند (این ماده هنوز هم به طور گسترده در تولید لوازم آرایشی استفاده می‌شود و کاربردهای دیگری نیز دارد).
  • آیا الگوریتم‏‏‌ها می‌توانند قاضی خوبی باشند؟

    اریک لومیز، مردی اهل ویسکانسین بود که چندی پیش به جرم رانندگی با ماشینی که قبلا در یک تیراندازی مورد استفاده قرار گرفته بود محکوم شد و به زندان افتاد. در جریان محاکمه لومیز، او بارها ابراز بی‌‌‌گناهی کرد و مدعی بود که در آن تیراندازی دخالتی نداشته بلکه به‌‌‌خاطر فرار از دست پلیس پس از ارتکاب به سرقت بدون اجازه‌‌‌ گرفتن از مالک یک ماشین پارک شده در خیابان با آن از محل ارتکاب سرقت فرار کرده است.
  • پارادوکس کسب و کار اخلاقی

    اخلاق مفهوم نسبی و قراردادی است. در هر شرایط و در تعامل با فرد و گروهی خاص یک موضوع اخلاقی دانسته می‌شود و در شرایط و در تعامل با گروهی دیگر، آن موضوع اهمیت خود را از دست می‌دهد. از سوی دیگر، تقریبا در تمام موارد ایجاد توازن بین انتظارات و خواسته‌‌‌های ذی‌نفعان غیرممکن است. با توجه به این موارد، آیا می‌توان بیان کرد که حق با میلتون فریدمن بوده و کسب و کارها و شرکت‌ها هیچ مسوولیتی به جز حداکثرسازی سودآوری خود ندارند؟ آیا ما با انتظارات بیش از حد و پیچیده در زمینه مسوولیت‌‌‌های اجتماعی، مسوولیت‌‌‌های زیست‌‌‌محیطی و حاکمیت شرکتی، فقط اوضاع را پیچیده کرده‌‌‌ایم؟
۱