سیاستگذاری در وضعیت اضطراری

عدممقایسه با جنگ هشتساله
در اولین روز حمله به کشور شاهد بودیم که بسیاری از مردم و مسوولان اشاره کردند ایران همانگونه که از شر حمله صدام عبور کرد، در قبال این تجاوز نیز سربلند بیرون خواهد آمد، اما این عبور نیازمند فهم از شرایط است.
مثال مشخصی که به نظر تفاوتها را مشخصتر هم خواهد کرد، حضور مدیران ارشد کشور است. در زمان جنگ، روسای هر کدام از قوا در تهران حضور داشتند و حتی نماز جمعه هفتگی خود را برگزار میکردند و صحنه مشهوری در خاطرهها هست که با وجود صدای انفجار، آیتالله خامنهای که رئیسجمهور کشور بودند، بعد از چند ثانیه خطبهها را ادامه میدهند، اما همین روز دوشنبه، جلسه رای اعتماد به وزیر پیشنهادی اقتصاد است که احتمالا با حضور بعضی از مقامات سیاسی هم برگزار خواهد شد؛ با وجود این، هیچکدام از ما انتظار نداریم که چون در دوران جنگ، رئیس دولت در این چنین جلساتی حاضر میشد، حالا هم همان اتفاق تکرار شود. از این مثال بگذریم، اینکه ما بدانیم دشمن، چه تواناییهایی دارد و ممکن است در کدام زمینهها به ما آسیب وارد کند.
تجربه حمله به سیستم توزیع بنزین در همین سالهای اخیر که گرچه زنجیره را قطع نکرد اما آسیبپذیری آن سیستم را نشان داد، از مصادیق میدانهای جدیدی است که ممکن است دشمن برای آسیب زدن به مردم از آن استفاده کند. به صورت کلی هم باید اشاره کرد که همچون ما که امروز به تکنولوژیهای جدید مجهز هستیم، دوران حاضر، عصر و زمانه تکنولوژیهای متفاوت است و همین موارد نیز میتواند همزمان نقطه ضعف یا قوت ما باشد. از این رو، تکنولوژی، چهرهای ژانوسی خواهد داشت.
جنگطلبی که صلحزیستی ما را بر هم زد
اسرائیلیها در تمام هشتدهه گذشته نبردهای متعددی با همسایگانشان داشتهاند. در همه این ادوار به طراحی و بازبینی رفتار متقابل نسبت به سناریوها پرداختهاند و ساکنان این مناطق نیز آمادگی بیشتری در قبال حملات و ضربات دارند. اما ما در این سالها و بهخصوص بعد از پایان جنگ تحمیلی هشتساله با صدام، از وضع جنگی عبور کردیم. حاضران در آن دوران به یاد دارند که یکی از دستورالعملهای آن سالها این بود که بر شیشهها، محافظهایی از قبیل چسب زده شود تا سقوط شیشه بر اثر موج انفجار را کاهش دهد. با این حال هنوز نمیدانیم که این کار در شرایط پیشرو ضروری است یا خیر؛ بهخصوص که در این سالها با معماری جدید شهری بهویژه در تهران شاهد هستیم که بناهای مرتفع تجاری با نماهای شیشهای گسترش یافته است.
این موضوع شاید سادهترین مساله در قبال این حملات است که شهروندان ایران هنوز نمیدانند باید چه کاری انجام دهند و در روزهای آینده با توجه به آنکه حداقل تاکنون وضعیت کسبوکارها مشخص نیست، معلوم نیست چه باید کرد و واکنش هر بخش از صنایع و مشاغل چه چیزی باید باشد. در این مورد، تجربه کرونا پیشروی چشمان ماست که هر روز دستورالعمل جدیدی میآمد که مشخص نبود به چه دلیلی صادر شده است و اشکالات متعدد آن، اوضاع را پیچیده هم میکرد.
حالا دشمنی به ایران حمله کرده است که میتواند با سوءاستفاده از این ضعفها، به ما ضربات بیشتری بزند. قاعدتا در روزهای اول، ممکن است ندانیم که چه باید کرد، اما انتظار بحق شهروندان این است که برای وضعیتهای مختلف در کشور، پیشبینیهایی شده باشد که پس از مرور سریع و اصلاحات مقتضی، به اطلاع عموم برسد که چه کارهایی انجام دهند یا از چه کارهایی دوری کنند.
سناریوهای پیشرو را بدانیم
تامین کالاهای ضروری، مهمترین دغدغه مردم است. اینکه در شرایط پیشرو، دولت بتواند نحوه پایداری از تامین کالاها برای مردم را میسر کند، به برنامه مشخصی نیاز دارد که هم شیوه تامین از خارج از کشور و هم توزیع در داخل را مشخص کند.
این موضوع نیز به درک مشخصی از شرایط جنگی موجود نیاز دارد. اینکه احتمالا در تامین کالاهای موردنیاز، ریسک امنیتی منطقه، موجب میشود کالاها گرانتر به ایران صادر شود و فرآیند واردات هم با دشواری مواجه شود، اما مهمترین سوال این است که این وضعیت جنگی تا چه زمانی و به چه نحوی تداوم خواهد داشت. پاسخ به این سوال، بیان خواهد کرد که اصلا ما چه نیازهایی را باید بتوانیم در چه مدت و برای چه گروهی از جمعیت پاسخ دهیم. مثلا فرض کنیم شرایط جنگی به این صورت تداوم خواهد داشت که زیرساختهای اساسی کشور مثل آب و برق آسیب نبیند. قطعا در این شرایط، امکانات کشور برای موارد دیگری از ضروریات تجهیز خواهد شد، اما در صورتی که تامین آب آشامیدنی هم به مشکل بخورد، با توجه به نیاز حیاتی به آب، این موضوع چالشی برای شهروندان خواهد بود که چگونه آب سالم تهیه کنند و در صورت مواجهه با بیماریهای ناشی از آب ناسالم، باید چارهاندیشی کرد.
این موضوع که بدانیم چه چیزهایی پیشروی ماست، نیازمند تعامل سهجانبه بخش نظامی، دیپلماسی و اقتصادی است که هر کدام، الزامات سناریوهای مختلف را شفاف بیان کرده و برای آن نیز چارهاندیشی کنند. از همینرو بوده است که در ساختار نهادی کشور، شورای عالی امنیت ملی با حضور رئیس سازمان برنامه طراحی شده است که در چنین شرایطی، همه ارکان اداره کشور در تصمیمسازی و تصمیمگیری نقش ایفا کنند. از همینرو، انتظار این است که رئیس سازمان برنامه هم در کنار دیگر ارکان عضو شورا، به وظایف خود در اعلام امکانات و محدودیتهای کشور در هر سناریو عمل کند.
در اهمیت قانون
پیشتر به کرونا اشاره کردیم و اینکه ستاد کرونا، گاه با اختیاراتی که برای خود قائل بود، مواردی را تصویب میکرد. احتمالا در موارد پیشروی نظام تصمیمگیری، با این موارد مواجهیم. اولا این نکته حائز اهمیت است که مجلس به عنوان قانونگذار انحصاری کشور حدود و محدودیتهای اصلی را مشخص کند و حتی خوب است برای مشخص بودن مسوولیت اقدامات، تصمیمگیریها نهایتا یک مسوول داشته باشد و این موضوع حتی در شوراها هم رعایت شود که تصمیمات شورا با مسوولیت رئیس آن شورا همراه است و حتی اگر قرار نیست نظر شخصی او اعمال شود، حق وتو برای او در تصمیمگیریها لحاظ شود تا بعدا هیچ مدیری به بهانه تصمیم شورا، از مسوولیت عواقب تصمیمات شانه خالی نکند.
اولویت شهروندان
نکته آخر و مهم هم این است که با شرایط موجود، شهروندان زیادی به خاطر آنچه ناخواسته بر همه ما از طرف دشمن تحمیل شده است، دچار اضطراب و نگرانی برای آینده هستند. در این شرایط، کلمات شداد و غلاظی از سوی بعضی مقامات مطرح میشود که انتظار دارند برای حفظ یکپارچگی کشور، همه شبیه آنان فکر و رفتار کنند. گرچه در شرایط جنگی موجود به واقع کسی نیست که بخواهد در قبال ناامنی روانی یا دیگر اقدامات با سوءنیت، واکنش مقتضی صورت نگیرد، اما نکته مهم اینجاست که گرچه باید در قبال مجرمان قاطع بود، اما باید با عموم مردم همراه بود و تفاوتها را پذیرفت که همه زیر پرچم ایران قرار دارند. در این چارچوب لازم است که دستگاههای نظارتی در مورد تحلیلگرانی که ممکن است نسبت به اوضاع آینده نگران باشند، با سعه صدر مواجه شوند و اجازه دهند این نگرانیها و دغدغهها بیان شود که عموم این نظرات به بالا رفتن نظرات کارشناسی دستگاههای مختلف و همچنین به دولت کمک خواهد کرد تا از ظرفیت جامعه مدنی بهرهمند شود.
* دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف