نقش رسانه‌ در میدان جنگ

از نخستین ساعات بامداد جمعه، ۲۳خردادماه که تهران و مراکزی در خاک جمهوری اسلامی مورد حمله قرار گرفت، فضایی پرتنش و کم سابقه در آسمان ایران و رژیم صهیونیستی حاکم بوده است. حملات موشکی سنگین ایران در واکنش به تجاوز هوایی رژیم صهیونیستی، بارها آژیرهای خطر تل‌آویو را به صدا درآورد. این وضعیت در حالی است که سرعت تبادل اطلاعات مرتبط با حملات اخیر و تولید محتوای گسترده در سطح بین‌المللی، منجر به انتشار تعدد اخبار و «جنگ رسانه‌ها»  را رقم زده است.

بسیاری از کارشناسان با تاکید بر نقش کلیدی رسانه‌ در انتقال اطلاعات معتقدند؛ روایت رسانه‌های جمعی و ارتباطی از آنچه در حال رخ دادن است به همان سرعت که می‌تواند منجر به تشدید بحران شود، همزمان می‌تواند امید آفرین نیز باشد. تجربه اداوار مشابه نشان می‌دهد که چگونه رسانه، خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای در بزنگاه‌های حساس و پرتنش، نقشی حیاتی و گاه چندوجهی ایفا کرده‌اند. حتی قدرت‌های بزرگ جهانی نیز با بهره‌مندی از نفوذ رسانه‌ها طی دهه‌های گذشته به کرات به «تسخیر اطلاعات» به نفع خود دست یافتند.

جنگ روایت‌ها

با توجه به افزایش سطح اضطراب و استرس افراد در رویارویی با بحران‌هایی نظیر جنگ، رسانه‌های داخلی می‌توانند با انتشار اطلاعات سریع و دقیق، آگاهی عمومی را افزایش دهند و از انتشار شایعات و اخبار ناصحیح جلوگیری کنند. به بیانی ساده‌تر رسانه‌ها می‌توانند با ارائه تحلیل‌های کارشناسی و پرهیز از سانسور اخبار، افکار عمومی را از سمت تحلیل‌های غیرکارشناسی دور نگه دارند و اعتماد مردم را تقویت و بحران روانی را مدیریت کنند. 

بهروز گرانپایه، کارشناس حوزه رسانه و پژوهشگر اجتماعی درگفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» ضمن اشاره به دو مسوولیت حرفه‌ای رسانه‌ها در وضعیت بحرانی می‌گوید: علاوه بر وظیفه اخلاقی رسانه، آنچه حائز اهمیت است اینکه عملکرد حرفه‌ای وسایل ارتباط جمعی نیز به بهترین شکل نمایان شود. به این معنا که رخدادها به صورت بی‌طرفانه منعکس شوند. در بستر عملکرد صحیح رسانه‌ها است که علاوه بر کنترل افکار عمومی، تحمل‌پذیری جامعه نسبت به اتفاقات منفی نیز تسهیل می‌شود. پرهیز از قضاوت و پیش‌داوری در زمان بحران می‌تواند به‌طور قابل توجهی ظرفیت پذیرش تنش‌های ایجاد شده از سوی جامعه را افزایش دهد. تجربه نشان می‌دهد؛ رسانه‌هایی که طرفدار ثبات بوده‌اند در بلندمدت موفق به جذب مخاطب‌های بیشتری شده‌اند. 

این پژوهشگر اجتماعی در مورد عملکرد رسانه‌های داخلی گفت: عمده اخبار روزهای گذشته به‌دلیل تعطیلی مطبوعات از طریق شبکه‌های تلویزیونی، رادیو و فضای مجازی رد و بدل شده است. به همین دلیل نمی‌توان به عملکرد کلی رسانه‌ها پرداخت؛ اما باید به این نکته توجه کرد که در شرایط بحرانی، سمت و سوی رسانه باید بر اتحاد جناح‌های مختلف متمرکز شود. مسوولیت رسانه‌ ایجاب می‌کند در راستای همبستگی اجتماعی به سمت گرایش‌های گروهی و جناحی حرکت نکند. افزون بر این مساله با چنین تدبیری است که شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای نیز نمی‌توانند با بهره‌برداری زیرکانه، اتفاقات را به‌طور لایه لایه جلوه دهند. واقعیت آن است که استراتژی که از سوی رسانه اتخاذ می‌شود، باید در راستای تقویت منافع ملی باشد. این امر علاوه بر کاهش اضطراب عمومی در شرایط کنونی، تقویت نااطمینانی روانی از وقوع حوادث احتمالی را به حداقل می‌رساند. تقویت حس همبستگی اجتماعی یکی از وظایف اخلاقی رسانه در شرایط کنونی است.

به گفته این کارشناس، رسانه نمی‌تواند نقش «فانتزی و درجه دو» را در وضعیت بحرانی ایفا کند. رسانه‌‌ای که در مسیر نمادین و نمایشی حرکت می‌کند، افکار عمومی را به سمت رسانه‌های بیگانه و بعضا روایت‌های ناصحیح و غیر‌منصفانه سوق می‌دهد. باید گفت که رسانه‌های جمعی در کنار جنگ و دیپلماسی به‌عنوان بازوی سوم این میدان عمل می‌کنند. رسانه‌ها نقش کلیدی در مقابله با اطلاعات ناصحیح بازی می‌کنند و رسانه‌ای که در بازتاب اخبار سرعت عمل به خرج ندهد و دست به سانسور اخبار از بطن واقعیت‌ها بزند، جنگ روایت‌ها را واگذار می‌کند و موجی از بی‌اعتمادی را به راه می‌اندازد. کارشناسان معتقدند در روزهایی که به بحران و هراس آمیخته است، جنگ رسانه‌ای نیز می‌تواند به یکی از محورهای اصلی و تعیین‌کننده در گسترش نااطمینانی تبدیل شود. با توجه به اینکه متخصصان رسانه در خط مقدم انتقال اطلاعات قرار دارند، می‌توانند افکار عمومی را به دوراهی اعتماد و بی‌اعتمادی هدایت کنند. در روزهای آینده نقش مهم‌تری از رسانه‌ها در بازتاب تنش‌های اخیر را مشاهده خواهیم کرد.