p24 copyبه‌طور کلی مطالعات نشان می‌دهند برای بسیاری از واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط، تنوع‌‌‌بخشی در زنجیره تامین یک استراتژی مهم برای کاهش وابستگی به تامین‌‌‌کنندگان خاص به شمار می‌رود. اما سوال اینجاست که آیا این راهکار در اقتصاد بحران‌‌‌زده ایران، واقعا به نفع کسب‌وکارها خواهد بود یا چالش‌‌‌های بیشتری را به همراه خواهد داشت؟ به عبارت دیگر، اگر این واحد‌‌‌های تولیدی نتوانند منابع مالی لازم برای اجرای استراتژی‌‌‌های متنوع‌‌‌سازی زنجیره تامین خود را فراهم کنند، احتمالا فشار هزینه‌‌‌ها و پیچیدگی‌‌‌های اجرایی تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین، آنها را در معرض خطر بیشتری قرار خواهد داد.

گروهی از مطالعات مبتنی بر شواهد تجربی استدلال می‌کنند که در اقتصاد امروز جهان، تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت برای بقا و رشد کسب‌وکارها محسوب می‌شود. پژوهش‌‌‌ها نشان می‌دهند این راهبرد، ریسک‌‌‌های ناشی از اختلالات زیست‌‌‌محیطی، تنش‌‌‌های ژئوپلیتیک و بحران‌های اقتصادی را کاهش می‌دهد. بنابراین بنگاه‌‌‌ها با گسترش پایگاه‌‌‌های تامین خود، نه‌‌‌تنها تاب‌‌‌آوری در برابر شوک‌‌‌های بیرونی را تقویت می‌کنند، بلکه از توانایی سازگاری سریع با نوسانات بازار نیز بهره‌مند می‌شوند. همه‌گیری بحران کووید-۱۹ به‌‌‌خوبی نشان داد که زنجیره‌‌‌های تامین متمرکز تا چه حد آسیب‌‌‌پذیرند و چرا تنوع‌‌‌بخشی برای فعالان اقتصادی در محیط‌‌‌های بی‌‌‌ثبات اصلی حیاتی به شمار می‌رود.

براساس دیدگاه مبتنی بر منابع، تنوع‌‌‌بخشی به بنگاه‌‌‌ها توانمندی‌‌‌های منحصربه‌‌‌فردی می‌‌‌بخشد که می‌‌‌تواند به مزیت رقابتی آنان تبدیل شود. استفاده از منابع متنوع، تقویت نوآوری و کاهش ریسک‌‌‌های ناشی از تمرکز زنجیره تامین، از جمله این مزایاست. شواهد تجربی نیز حاکی از آن است که بنگاه‌‌‌های دارای زنجیره تامین متنوع، عملکرد بهتری در بحران‌هایی مانند رکود ۲۰۰۸ داشته‌‌‌اند. تحلیل‌‌‌های جهانی نیز رابطه مستقیمی را بین تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین و بهبود عملکرد عملیاتی بنگاه‌‌‌ها نشان می‌دهند (واگنر و بود، ۲۰۰۸) .

اگرچه مزایای تنوع‌‌‌بخشی برای واحدهای تولیدی بزرگ به‌‌‌خوبی اثبات شده، اما بنگاه‌‌‌های خرد، کوچک و متوسط با موانع منحصربه‌‌‌فردی روبه‌‌‌رو هستند. محدودیت در منابع مالی و خط تولید در کنار بودجه ناچیز تحقیق و توسعه، توانایی آنها برای سرمایه‌گذاری در تامین‌‌‌کنندگان چندگانه را تحت‌‌‌الشعاع قرار می‌دهد. وابستگی این بنگاه‌‌‌ها به همتایان بزرگ‌تر برای مدیریت زنجیره تامین، اغلب قدرت مانور و نوآوری آنها را محدود می‌کند. همین محدودیت‌ها باعث افزایش هزینه‌‌‌های عملیاتی و ریسک ورشکستگی در میان واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط می‌شود.

با این حال، نقش دسترسی به منابع مالی در امکان‌‌‌پذیر ساختن تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین برای بنگاه‌‌‌های خرد، کوچک و متوسط در اقتصادهای در حال توسعه بی‌‌‌ثبات به‌ندرت مورد مطالعه قرار گرفته است. دسترسی به منابع مالی مناسب، سنگ‌‌‌بنای اجرای موفق تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین است. تحقیقات نشان می‌دهد تامین مالی کافی به بنگاه‌‌‌ها اجازه می‌دهد تا هزینه‌‌‌ها و ریسک‌های ناشی از تنوع‌‌‌بخشی را جذب کنند. علاوه بر این، منبع تامین مالی نیز بسیار تعیین‌کننده است. منابع مالی درون بنگاهی به کنترل بیشتر بر تصمیمات استراتژیک کمک می‌کند. از سویی اعتبارات بانکی سرمایه لازم برای گسترش را فراهم می‌کنند، اما با ریسک‌‌‌های بیشتری مواجه هستند. علاوه بر این، مطالعات میدانی نشان می‌دهد در دوران رکود، تسهیلات دولتی نقش نجات‌‌‌بخش را برای کسب‌وکارهای خرد، کوچک و متوسط ایفا می‌کند؛ در مقابل، محدودیت دسترسی به منابع مالی بانکی می‌‌‌تواند بهره‌‌‌وری بخش‌‌‌های نوآور را به‌‌‌شدت کاهش دهد.

در اقتصادهای پرتنشی مانند ایران، واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط با پرسشی پیچیده روبه‌رو هستند: آیا تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین یک فرصت است یا تهدید؟ پاسخ به این سوال به توان مالی بنگاه بستگی دارد. یافته‌‌‌های این پژوهش نشان می‌دهد درصورت عدم‌دسترسی به منابع مالی کافی، تنوع‌‌‌بخشی می‌‌‌تواند به جای کاهش ریسک، عامل تشدید ورشکستگی باشد. اما با پشتوانه مالی مناسب –از جمله تسهیلات دولتی، معافیت‌‌‌ها و سایر حمایت‌ها– می‌‌‌توانند از این راهبرد به‌‌‌عنوان سپری در برابر ناپایداری‌‌‌ها استفاده کنند.

این پژوهش به بررسی نقش تعدیلگر مولفه مالی در رابطه بین تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین و تداوم فعالیت واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط در ایران می‌‌‌پردازد؛ با تاکید ویژه بر منبع تامین مالی. چالش‌‌‌های اخیر اقتصادی ایران -ازجمله تنش‌های ژئوپلیتیک، تحریم‌ها و همه‌گیری کووید-۱۹- بستری مرتبط برای این مطالعه فراهم کرده‌اند. با این‌‌‌حال، شواهد خرد درباره چگونگی استفاده بنگاه‌‌‌های ایرانی از منابع مالی برای کاهش آسیب‌‌‌پذیری‌‌‌های زنجیره تامین، همچنان محدود است. این چالش‌ها به‌‌‌ویژه پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و تحریم‌‌‌های بعدی، تاثیر چشم‌گیری بر محیط تجاری و کسب‌وکار ایران گذاشته‌‌‌اند.

داده‌‌‌های مورد استفاده در این تحقیق برگرفته از پیمایش میدانی است که در فاصله زمستان ۱۳۹۸ تا بهار ۱۳۹۹ توسط «گروه پژوهشی اقتصاد کسب‌وکارهای کوچک و متوسط جهاد دانشگاهی واحد تربیت مدرس» در قالب طرح پژوهشی «شناسایی عوامل و موانع توسعه صنایع کوچک و متوسط در اقتصاد ایران» جمع‌آوری شده است. مطالعه مذکور به‌تازگی پس از طی مراحل داوری در وبگاه مجمع تحقیقات اقتصادی (ERF) به نمایه شده و نسخه کامل آن قابل دسترس است. نمونه مورد بررسی از ۴۸۰بنگاه یک تا ۵۰نفر کارکن در پنج‌استان کشور مبتنی بر تنوع توسعه‌یافتگی و رشد منطقه‌‌‌ای فراهم شده است. پنج‌استان انتخاب‌شده برای این مطالعه عبارتند از: تهران، خراسان‌رضوی، کرمان، مازندران و ایلام.

داده‌‌‌های مورد استفاده با استفاده از مصاحبه‌‌‌های حضوری با صاحبان یا مدیران ارشد بنگاه‌‌‌های نمونه‌‌‌گیری‌‌‌شده، گردآوری شده است. بنگاه‌‌‌ها براساس تعداد کسب‌وکارهای فعال در هر استان به‌‌‌طور متناسب انتخاب شدند. به منظور برآورد مدل تحقیق، از یک متغیر وابسته که نشان‌‌‌دهنده در معرض ورشکستگی قرار گرفتن بنگاه‌‌‌هاست، به‌‌‌عنوان شاخص پایداری بنگاه استفاده شده است. بررسی آماری این متغیر نشان می‌دهد که ۱۷۱کسب‌وکار از ۴۸۰بنگاه پاسخ‌‌‌دهنده (۳۵درصد) حداقل یک‌‌‌بار در سال در معرض ورشکستگی قرار گرفته‌‌‌اند که ناشی از تحریم‌‌‌های وضع‌شده علیه اقتصاد ایران بوده است. از سوی دیگر، از متغیری برای سنجش میزان تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین به‌عنوان متغیر مستقل استفاده شده که بررسی آماری نشان می‌دهد اکثر بنگاه‌‌‌های بررسی‌‌‌شده (۶۴درصد) تلاش‌‌‌هایی برای تنوع‌‌‌بخشی به شبکه زنجیره تامین خود انجام داده‌‌‌اند. داده‌‌‌های پیمایش همچنین استراتژی‌‌‌های تامین مالی بنگاه‌‌‌ها را مورد بررسی قرار داد.

در این زمینه، مطالعه، از چند متغیر مختلف برای اندازه‌‌‌گیری دسترسی به منابع مالی و همچنین منبع تامین مالی استفاده کرد. این اطلاعات، همراه با داده‌‌‌های مربوط به دسترسی به منابع مالی، دیدگاه جامعی را در مورد پویایی تامین مالی در نمونه ارائه می‌دهد. علاوه بر متغیرهای توضیحی و تعدیل‌‌‌کننده‌‌‌ها، مدل‌‌‌های برآوردی سایر عوامل تعیین‌‌‌کننده حیاتی پایداری بنگاه‌‌‌ها را نیز در نظر گرفتند. در مدل تخمین شده، برخی متغیرهای کنترلی از جمله صادرات، سن، اندازه، دسترسی به فناوری، استخدام نیروی کار جدید، کاهش نیروی کار، سودآوری، موقعیت مکانی و متغیرهای طبقه‌‌‌بندی صنعت، به‌‌‌صورت تعاملی در نظر گرفته شدند.

نظریه مبتنی بر منابع نشان می‌دهد که تفاوت‌‌‌های عملکرد بنگاه‌‌‌ها ناشی از تخصیص نابرابر منابع ارزشمند -از جمله سرمایه انسانی- بین سازمان‌هاست. بر این اساس، مجموعه‌‌‌ای از مطالعات بر سرمایه انسانی به‌‌‌عنوان یک عنصر حیاتی برای مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب‌وکار تاکید دارند. در مورد استخدام نیروی کار جدید و کاهش نیروی کار داده‌‌‌های جمع‌‌‌آوری‌شده از پاسخ‌‌‌دهندگان درباره استخدام کارکنان جدید در طول سال گذشته انجام گرفت.

در هر سه برآورد انجام‌شده، نتایج نشان می‌دهند که بین تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین و پایداری بنگاه‌‌‌ها در ایران رابطه منفی معناداری وجود دارد. در حالی که هدف تنوع زنجیره تامین کاهش ریسک است، این فرآیند اغلب باعث پیچیدگی زیاد در مدیریت تامین‌‌‌کنندگان مناطق مختلف می‌شود که ناکارآمدی و تاخیر در تحویل محصول را در پی دارد و روابط مشتریان را آسیب‌‌‌پذیر می‌کند. منابع محدود واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط نادرست تخصیص داده شده و به جای نوآوری، صرف هماهنگی تامین‌‌‌کنندگان می‌شود، در حالی که تنوع بیش‌‌‌ازحد، کنترل کیفیت را تضعیف کرده و ریسک‌‌‌های عملیاتی را افزایش می‌دهد. به‌‌‌طور متناقض، شبکه‌‌‌های پیچیده آسیب‌‌‌پذیری را در برابر اختلالات (مانند همه‌گیری‌‌‌ها، بحران‌های ژئوپلیتیک و تحریم‌‌‌های اقتصادی) افزایش می‌دهند که واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط فاقد ذخایر اضطراری برای جذب این شوک‌‌‌ها هستند. علاوه بر این، قدرت چانه‌‌‌زنی محدود واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط موجب بروز شرایط نامطلوب برای تامین‌‌‌کنندگان می‌شود. مجموع این چالش‌‌‌ها باعث تضعیف تاب‌‌‌آوری، مهار رشد و تهدید پایداری بلندمدت می‌‌‌شوند؛ مگر اینکه تنوع‌‌‌بخشی با ظرفیت و بلوغ مدیریت ریسک بنگاه‌‌‌ها همسو شود.

علاوه بر این، مشاهده شد که بین تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین و دسترسی کامل به تامین مالی بانکی یک تعامل مثبت بر پایداری بنگاه وجود دارد، در حالی که رابطه تعاملی بین تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین و عدم‌دسترسی به تامین منابع و اعتبارات بانکی منفی و معنادار است.

همچنین، نتایج تحقیق نشان می‌دهد که تامین مالی بانکی به‌‌‌طور موثر بر توانایی واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط برای حفظ تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین تاثیرگذار است. بهره‌‌‌مندی کامل، پایداری واحدهای تولیدی را از طریق سرمایه‌گذاری در بهینه‌‌‌سازی عملیاتی، نوآوری و مدیریت ریسک تقویت می‌کند که در نهایت باعث بهبود کارآیی و رقابت‌‌‌پذیری می‌شود. در مقابل، محدودیت‌های مالی به‌‌‌طور منفی با تنوع‌‌‌بخشی در زنجیره تامین تعامل دارند؛ چرا که توانایی واحد‌‌‌های تولیدی خرد، کوچک و متوسط را برای مدیریت شبکه‌‌‌های پیچیده تامین‌‌‌کنندگان محدود کرده و با عدم‌جذب هزینه‌‌‌ها، تاب‌‌‌آوری بلندمدت بنگاه‌ها را با مخاطره همراه می‌سازد. یافته‌‌‌ها بر اهمیت دسترسی مالی به‌‌‌عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط در بهره‌‌‌گیری از تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین برای حفظ پایداری تاکید دارند.

نتایج همچنین نشان می‌دهد که در واحدهای تولیدی که به منابع مالی درونی بنگاه وابسته هستند نیز تنوع‌‌‌بخشی در زنجیره تامین تاثیر مثبتی بر پایداری بنگاه ندارد. تامین مالی از محل منابع درونی بنگاه که شامل استفاده از سود انباشته برای تامین هزینه‌‌‌های عملیاتی است هرچند به بنگاه‌‌‌ها استقلال و اعتبار می‌‌‌بخشد، اما ممکن است تنوع‌‌‌بخشی در زنجیره تامین را با محدودیت مواجه سازد. این محدودیت می‌‌‌تواند توانایی واحدهای تولیدی را در تطبیق با تغییرات بازار و ایجاد تاب‌‌‌آوری کاهش داده و بر ثبات بلندمدت آنان تاثیر بگذارد. بنابراین، در حالی که تامین مالی از محل منابع درونی بنگاه مزایایی دارد، ممکن است مزایای تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین را برای پایداری بنگاه‌‌‌ها کاهش دهد.

در مورد سایر متغیرهای مورد مطالعه در این تحقیق، یافته‌‌‌ها نشان می‌دهند که پایداری بنگاه‌‌‌ها می‌‌‌تواند با استخدام نیروی کار جدید افزایش یابد. علاوه بر آن، نتایج حاکی از وجود ارتباط مثبت بین سودآوری و پایداری واحدهای تولیدی است. همچنین شواهد به‌دست‌آمده ارتباط معناداری را بین فعالیت‌‌‌های صادراتی، سن و اندازه بنگاه و دسترسی به فناوری با پایداری واحدهای تولیدی ارائه نمی‌‌‌کنند.

به منظور ارزیابی تاثیر تعدیل‌‌‌کننده‌‌ یک متغیر در مدل پروبیت، باید اهمیت آماری اثر حاشیه‌‌‌ای آن در تمامی مقادیر نمونه‌‌ متغیر مستقل ارزیابی شود. تحلیل اثرات حاشیه‌‌‌ای نشان می‌دهد که روابط تعاملی بینش‌‌‌های دقیق‌‌‌تری نسبت به ضرایب مدل پروبیت به‌تنهایی ارائه می‌دهند. به‌‌‌طور مشخص، تمام روابط تعاملی اثرات حاشیه‌‌‌ای به لحاظ آماری معنادار هستند. زمانی که بنگاه‌‌‌ها به تامین مالی از محل منابع و اعتبارات بانکی دسترسی کامل دارند، اثر حاشیه‌‌‌ای تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین مثبت است که نشان می‌دهد تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین احتمال پایداری بنگاه را افزایش می‌دهد. 

برای بنگاه‌‌‌هایی که به تامین مالی از محل منابع و اعتبارات بانکی دسترسی ندارند، اثر حاشیه‌‌‌ای منفی است که نشان می‌دهد تنوع‌‌‌بخشی احتمال پایداری بنگاه را کاهش می‌دهد. برای بنگاه‌‌‌هایی که به تامین مالی از محل منابع درونی بنگاه متکی هستند، اثر حاشیه‌‌‌ای منفی است که نشان می‌دهد متنوع‌‌‌سازی احتمال پایداری را کاهش می‌دهد.

علاوه بر این، نمودارهای اثرات حاشیه‌‌‌ای نشان می‌دهند که چگونه تغییر رابطه‌‌ بین متنوع‌‌‌سازی زنجیره تامین و بقای بنگاه، بسته به دسترسی آن به تامین مالی از محل منابع و اعتبارات بانکی و از محل منابع درونی بنگاه، تصویرسازی می‌شود. نمودار «۱» نشان‌‌‌دهنده‌‌ اثر منفی اصلی تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین بر پایداری بنگاه است. اما در اینجا یک یافته‌‌ کلیدی نمایان شد: برای بنگاه‌‌‌‌هایی که به تامین مالی بانکی دسترسی کامل ندارند، تنوع‌‌‌بخشی در دوره بحران بر پایداری واحدهای تولیدی اثر منفی دارد. جالب توجه اینکه اتکای صرف به تامین مالی بانکی بدون تنوع‌‌‌بخشی نیز مزیتی برای پایداری بنگاه ارائه نمی‌‌‌دهد. احتمال بقای یک بنگاه تنها زمانی به‌‌‌طور قابل‌‌‌توجهی افزایش می‌‌‌یابد که هم دسترسی کامل به تامین مالی بانکی و هم یک زنجیره تامین متنوع داشته باشد.

1 copy

نمودار «2» رابطه‌‌‌ای به‌‌‌شدت منفی را بین تنوع‌‌‌بخشی در زنجیره تامین و پایداری بنگاه‌‌‌ها برای بنگاه‌‌‌هایی را که به تامین مالی بانکی دسترسی ندارند نشان می‌دهد. در واقع، فقدان منابع مالی بانکی اثرات منفی تنوع‌‌‌بخشی بر پایداری کسب‌وکارها را در این شرایط تشدید می‌کند. 

2 copy

نمودار «3» ارتباط بین منابع مالی درونی بنگاه و پایداری بنگاه‌‌‌ها را نشان می‌دهد. در حالی که تخصیص منابع مالی از محل منابع درونی بنگاه تاثیر معناداری بر پایداری بنگاه ندارد، بنگاه‌‌‌‌هایی که به‌‌‌شدت به تامین مالی از محل منابع درونی بنگاه متکی هستند، نرخ پایداری پایین‌‌‌تری را نسبت به بنگاه‌‌‌هایی که وابستگی کمتری به تامین مالی از محل منابع درونی بنگاه‌ دارند، تجربه می‌کنند.

3 copy

با توجه به بحث‌‌‌های مطرح‌‌‌شده در مدل مورد تخمین، ممکن است رابطه علّی معکوس نیز وجود داشته باشد، به‌‌‌طوری‌‌‌که اگر احتمال بقای بنگاه کم باشد، می‌تواند بر تصمیم‌گیری‌‌‌های آن در زمینه تنوع‌‌‌بخشی تاثیر بگذارد. برای رفع این مشکل، از روش متغیر ابزاری (IV) در مدل برآوردی استفاده شده‌‌‌ است. ابزارهای مورد استفاده بر پایداری واحدهای تولیدی تاثیر خارجی ندارند، اما با تصمیمات مربوط به تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین ارتباط قوی دارند.

طبق نتایج، تنوع‌‌‌بخشی ممکن است ریسک‌‌‌هایی را وارد کند، بنابراین دسترسی به منابع و اعتبارات بانکی می‌‌‌تواند ریسک‌‌‌های مرتبط را کاهش داده و اهمیت بهره‌مندی از منابع مالی را در مدیریت پیچیدگی‌‌‌های زنجیره تامین نشان دهد. متنوع‌‌‌سازی زنجیره تامین در تمام مدل‌‌‌ها تاثیر منفی و معنا‌‌‌داری بر پایداری بنگاه دارد. این یافته‌‌‌ها نشان می‌دهند، بنگاه‌‌‌هایی با زنجیره‌‌‌های تامین متنوع‌‌‌تر، کمتر احتمال دارد پایدار بمانند که ممکن است ناشی از افزایش پیچیدگی، هزینه‌‌‌های هماهنگی یا قرار گرفتن در معرض شوک‌‌‌های خارجی باشد.  روابط تعاملی بین متنوع‌‌‌سازی زنجیره تامین و دسترسی به تامین مالی بانکی اثرات ظریفی را آشکار می‌کنند. 

دسترسی کامل به تامین مالی بانکی می‌‌‌تواند اثرات منفی متنوع‌‌‌سازی بر بقای کسب‌وکار را کاهش دهد. بنگاه‌‌‌هایی که به تامین مالی بانکی دسترسی ندارند، با چالش‌‌‌های بیشتری در مدیریت زنجیره‌‌‌های تامین متنوع مواجه هستند که خطر خروج از بازار را تشدید می‌کند. بنگاه‌‌‌های با تامین مالی از محل منابع درونی بنگاه ممکن است اثرات منفی متنوع‌‌‌سازی زنجیره تامین را به اندازه بنگاه‌‌‌هایی که به هیچ‌گونه تامین مالی بانکی دسترسی ندارند، تجربه نکنند. در نهایت اینکه جهت‌‌‌گیری صادراتی ممکن است پایداری بنگاه را افزایش دهد. اثرات منفی و معنا‌‌‌دار سن بنگاه نیز موید آن است که بنگاه‌‌‌های قدیمی‌‌‌تر احتمال کمتری برای پایداری دارند. از سویی، اثرات مثبت و معنا‌‌‌دار دسترسی به فناوری‌های موردنیاز بر پایداری بیانگر قابلیت‌‌‌های متغیر مذکور در افزایش پایداری واحدهای تولیدی است.

به‌‌‌طور کلی، نتایج برآورد مدل‌های تحقیق نشان می‌دهند که متنوع‌‌‌سازی زنجیره تامین در دوره تحریم‌‌‌های بین‌المللی پایداری واحدهای تولیدی را کاهش می‌دهد، بنابراین این دسته از کسب‌وکارها ‌باید از تنوع‌‌‌بخشی در دوره بحران‌های اقتصادی اجتناب کنند. شرایط مالی تاثیر قابل‌‌‌توجهی بر پایداری بنگاه‌‌‌ها دارد؛ زیرا تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین تنها زمانی پایداری آنها را افزایش می‌دهد که هم‌‌‌راستا با دسترسی کامل به منابع بانکی باشد. عدم‌دسترسی به تامین مالی رابطه‌‌ منفی را تغییر نمی‌‌‌دهد و اتکای صرف به تامین مالی از محل منابع درونی بنگاه نمی‌‌‌تواند تاثیر منفی متنوع‌‌‌سازی زنجیره تامین بر پایداری واحدهای تولیدی را کاهش دهد. مطالعه حاضر، نقش حیاتی تامین مالی را در کاهش ریسک‌‌‌های مرتبط با زنجیره تامین برجسته می‌کند. 

به‌وضوح یافته‌‌‌های تحقیق نشان می‌دهد که تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین ممکن است پایداری بنگاه‌‌‌ها را کاهش دهد. حقیقت تلخ آن است که واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط اغلب با کمبود منابع مواجه هستند که باعث می‌شود تنوع‌‌‌بخشی بدون حمایت مالی کافی با مخاطرات زیادی همراه باشد. واحدهای تولیدی خرد و کوچک فقط در صورتی باید به دنبال تنوع‌‌‌بخشی باشند که به تامین مالی بانکی دسترسی کامل داشته باشند؛ در غیر‌این صورت، بقای آنها در معرض خطر قرار خواهد گرفت. این دیدگاه‌‌‌ها راهنمایی ارزشمندی برای بنگاه‌‌‌هایی ارائه می‌دهد که در محیط‌های ژئوپلیتیک مشابه فعالیت می‌کنند.

یافته‌‌‌های این مطالعه نشان می‌دهند که سیاستگذاران باید به بهبود دسترسی واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط به تامین مالی از محل منابع و اعتبارات بانکی اولویت دهند تا اطمینان حاصل شود که استراتژی‌‌‌های تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین به‌‌‌طور موثر قابل اجرا هستند. به‌‌‌طور خاص، ابزارهای مالی هدفمند مانند وام‌‌‌های با بهره پایین، ضمانت‌‌‌های اعتباری و برنامه‌‌‌های وام‌‌‌دهی دولتی باید طراحی شوند تا حمایت مالی لازم را فراهم کنند. علاوه بر این، مکانیزم‌‌‌های تامین مالی جایگزین مانند تامین مالی جمعی، سرمایه‌گذاری تاثیرگذار و مشارکت‌‌‌های عمومی-خصوصی می‌‌‌توانند راه‌‌‌حل‌‌‌هایی در دسترس ارائه دهند؛ به‌‌‌ویژه در مناطقی که سیستم‌های مالی سنتی تحت فشار هستند.

با توجه به چالش‌‌‌های منحصر‌‌‌به‌‌‌فردی که واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط در مناطق تحت تحریم، مانند ایران، با آن مواجه هستند، دولت‌‌‌ها باید با مراکز توسعه منطقه‌‌‌ای، سازمان‌های غیردولتی و موسسات مالی داخلی همکاری کنند تا منابع مالی پایدار و با پشتوانه‌‌‌ای ایجاد کنند که از ریسک‌‌‌های ژئوپلیتیک خارجی مصون باشند. چنین مشارکت‌‌‌هایی می‌‌‌توانند اطمینان حاصل کنند که واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط به منابع مالی لازم برای پایداری به‌‌‌طور مداوم دسترسی دارند. علاوه بر دسترسی مالی، سیاستگذاران باید برنامه‌‌‌های حمایتی برای واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط ارائه دهند که شامل آموزش در مدیریت زنجیره تامین، یارانه‌‌‌های تحول دیجیتال و خدمات مشاوره‌‌‌ای باشند. 

این اقدامات مکمل تاب‌‌‌آوری واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط را افزایش داده و آنها را قادر می‌‌‌سازد که پیچیدگی‌‌‌های تنوع‌‌‌بخشی زنجیره تامین را به‌‌‌طور موثر مدیریت کنند.  در نهایت، همکاری بین‌المللی با سازمان‌های چندجانبه و بانک‌های توسعه منطقه‌‌‌ای می‌‌‌تواند مسیرهای جدیدی برای تامین مالی واحدهای تولیدی خرد، کوچک و متوسط در مناطق اقتصادی ناپایدار فراهم کند. این مشارکت‌‌‌ها می‌‌‌توانند به دور زدن محدودیت‌های تحریم‌‌‌ها کمک کرده و منابع مالی را از طریق واسطه‌‌‌های داخلی فراهم کنند. سیاستگذاران همچنین باید چارچوب‌‌‌های نظارتی برای ارزیابی موفقیت این مداخلات ایجاد کرده و شاخص‌‌‌های کلیدی مانند نرخ استفاده از وام‌‌‌ها، نرخ نکول و پایداری بنگاه‌‌‌ها پس از تنوع‌‌‌بخشی را دنبال کنند.

* دکترای اقتصادسنجی و پژوهشگر جهاد دانشگاهی

** دکترای اقتصاد بین‌الملل، استادیار و عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی

*** دکترای اقتصاد بین‌الملل و کارشناس سازمان ملل متحد و وزارت امور خارجه ج.ا. ایران