فیلتر کردن توسعه صنایع کوچک

اصولا کشورهایی که دارای جمعیت زیاد و دامنه گسترده فقر با وجود کارگران مهاجر مستقر در حاشیه شهرها هستند، این استراتژی، یعنی سیاست توسعه خوشه‌های صنعتی و توسعه صنایع کوچک و خانگی را همزمان به‌‌منظور ایجاد شغل و فقرزدایی برای متصل‌کردن بخش بزرگی از جمعیت حاشیه‌‌نشین به گروه‌های شهروندی مالیات‌‌پرداز و مسوولیت‌‌پذیر و در نهایت، برای توسعه کالاها و خدمات کارگاهی قابل عرضه به جامعه، دنبال می‌‌کنند.

پس از توسعه رسانه‌های برخط در فضای مجازی و توسعه اپلیکیشن‌‌هایی مانند اینستاگرام، بسیاری از افرادی که استعداد ویژه کار در فضای مجازی، توسعه فروشگاه و خدمات‌‌رسانی‌‌های مربوط به این حوزه را داشتند، شروع به کار کردند و علاوه بر ایجاد فضای رقابتی بهتر و گسترده‌‌تر برای فعالان مشاغل خانگی، فرصت آن شکل گرفت که تعداد بسیار بیشتری از افراد به این گروه‌های گسترده شغل‌‌های کوچک و خانگی افزوده شوند.

حسن توسعه فضای کسب‌‌وکار جدید آن بود که ظرفیت‌‌های مشاغل خانگی و خوشه‌‌ای گذشته در معرفی محصولات به بازارها، گسترش می‌‌یافت و توامان ظرفیت معرفی گروه‌های بزرگ‌تری از مشاغل خانگی خوشه‌نشده به بازار و امکان فروش آنها به وجود می‌آمد.

در کشورهایی که جوانان تحصیل‌کرده دانشگاهی ولی بیکار زیاد وجود داشته باشد و به هر علتی دامنه فقر در آن کشور نیز گسترده شده باشد، این پلتفرم‌‌ها در فضای مجازی، زمینه اشتغال و فعالیت اقتصادی سیال‌‌تر و روشن‌‌تری را نسبت به بازار کار موجود ایجاد کرده و با درآمدهای نه‌چندان زیاد، تا حدودی جایگزین حداقل‌‌های کمک اجتماعی که از جانب دولت‌ها باید پرداخت می‌شد می‌شوند. همچنین تجربه افراد را برای اشتغال‌‌زایی و بازار‌پذیری بالا برده و به فرآیند اشتغال دائم آنها در بلندمدت کمک معنا‌‌داری می‌‌کنند.

smes copy

اما با وجود اوصافی که توضیح داده شد، در ایران، متاسفانه با وجود شرایط مناسب توسعه صنایع کوچک قابل خوشه شدن و همچنین تعداد زیاد جوانان تحصیل‌کرده بیکار و گستردگی فقر و ناامنی فضای سرمایه‌‌گذاری در توسعه بازارهای رسمی، دولت فضای مجازی موجود مانند اینستاگرام، تلگرام و یوتیوب را که در اختیار کسب‌‌وکارها بود فیلتر و از دسترس خارج کرد.

با این حجم از فیلترینگ، بار اصلی فقر، بیکاری و هدررفت فضای کسب‌‌وکارهای شکل‌گرفته، عملا بر سر خانواده‌های حاشیه‌‌نشین شهرهای بزرگ، گروه‌های فقیر و جوانان تحصیل‌کرده آوار شد.

بعضی برآوردها در ایران تعداد شغل خانگی و خوشه‌‌ای محدودشده بر اثر فیلتر کردن شبکه‌های مجازی را بین 250هزار تا یک‌میلیون شغل موثر و دارای درآمد کافی تخمین می‌‌زنند. این بدان معنا است که حداقل یک تا چهار درصد جمعیت شاغل کنونی کشور، بر اثر محدودسازی دستوری از دست رفته است و افرادی که این محدودیت را ایجاد کرده‌‌اند، خویش را در مقابل این زیان و بار هزینه بزرگ تحمیل‌شده بر مردم و مخصوصا جامعه فقیر شریک نمی‌‌دانند که جبران کنند.

با این توضیح و شرح باید گفت که شغل‌‌های کوچک و خانگی اصولا برای فقرزدایی و تقویت سبد درآمدی خانواده‌های فقیر توسعه می‌‌یابند و محدود‌سازی فضای کسب‌وکاری آنها به هر علت و شیوه و هدف، عملا خانواده‌های فقیر و جوانان تحصیل‌کرده بیکار را تحت فشار قرار می‌دهد.

* استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازی