راه‌حل  فنی غنی‌سازی در دسترس است

با توجه به اظهارات استیو ویتکاف مبنی بر برچیده شدن تاسیسات غنی‌سازی ایران، اکنون چه راه‌حلی روی میز مذاکرات قرار دارد؟

توجه داشته باشید این مساله بیش از آنکه یک مساله فنی باشد تابع اراده سیاسی دو طرف ایران و آمریکاست. بدین مفهوم که به لحاظ فنی در موضوع هسته‌ای می‌توان راه‌حلی پیدا کرد که هم ایران غنی‌سازی داشته باشد و هم خیال آمریکا آسوده باشد که ایران به دنبال سلاح نخواهد رفت. اما پذیرش چنین مسیری یک امر سیاسی است و طرفین باید یک تصمیم سیاسی بگیرند. ایران نیز در شرایط دشواری قرار دارد و باید منتظر بمانیم ببینیم که آیا تهران با آنچه واشنگتن می‌خواهد موافقت خواهد کرد یا شکل دیگری از توافق فنی را خواهد پذیرفت.

 اگر ایران و آمریکا اراده سیاسی داشته باشند، این روند چگونه و از چه مسیری طی خواهد شد؟

ممکن است آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در قامت داور فنی درآید و بگوید که یک نظام راستی‌آزمایی خاص طراحی خواهد کرد که آمریکایی‌ها خیالشان راحت باشد که تمام فعالیت‌های هسته‌ای ایران تحت نظر دائمی است. به عنوان مثال در گذشته این پیشنهاد مطرح شده بود که آژانس در ایران دفتر دائمی داشته باشد. پیشنهاد دیگر این بود که یک کنسرسیوم بین‌المللی مانند اورنکو تشکیل شود. دولت‌های آلمان، بریتانیا و هلند هر کدام یک‌سوم مالکیت کنسرسیوم اورنکو را در اختیار دارند و این کنسرسیوم دو تاسیسات بزرگ غنی‌سازی اورانیوم در هلند و آلمان را اداره می‌کند و از سانتریفیوژهای پیشرفته نیز بهره می‌برد. راه‌حل دیگری مبنی بر تشکیل کنسرسیوم هسته‌ای کشورهای خلیج فارس یا بین ایران و یک کشور دیگر مانند عربستان، ترکیه یا عراق مطرح است. لذا راه‌حل‌های فنی متعددی وجود دارد اما پذیرش آنها منوط به آن است که آمریکا بپذیرد ایران غنی‌سازی ۳.۶۷درصد در خاک خود داشته باشد.

 این روزها بحث تشکیل کنسرسیوم هسته‌ای کشورهای خلیج‌فارس و ایران بیشتر مطرح است. اساسا چنین راه‌حلی امکان تحقق دارد؟

این پیشنهاد از گذشته نیز مطرح بوده است و با توجه به الگویی که برزیل و آرژانتین داشتند پیشنهاد این بود که یک مرکز نظارت مشترک بین ایران و یک کشور منطقه مانند عربستان تشکیل شود و فراتر از آن یک مرکز مشترک غنی‌سازی مانند اورنکو ایجاد شود. بنابراین طرح‌های فنی‌ زیادی وجود دارد اما مسیر تحقق همه آنها هموار نیست. مثلا در این مورد خاص، کشوری مانند عمان نه علاقه‌ای به داشتن مرکز غنی‌سازی دارد و نه در ساخت آن مشارکت خواهد کرد. ولی عربستان که به دنبال غنی‌سازی است احتمالا با این ایده همراهی خواهد کرد. درواقع به این صورت که ایران و عربستان یک مرکز بازرسی فنی مشترک مانند برزیل و آرژانتین ایجاد کنند و آن مرکز به آژانس گزارش دهد. این بدان معناست که بحث گریز هسته‌ای تحت کنترل آنها خواهد بود و یک مکانیسم اعتمادساز ایجاد می‌شود.

شورای همکاری با این ایده همراه است؟

همان‌طور که اشاره کردم برخی کشورها مانند کویت و عمان اساسا تمایلی به داشتن فعالیت هسته‌ای ندارند اما در مقابل کشوری مانند عربستان می‌خواهد در خاک خود غنی‌سازی داشته باشد. بنابراین این پیشنهاد می‌تواند مطرح شود که ایران و عربستان با یکدیگر یک مرکز غنی‌سازی مشترک تشکیل دهند. هرچند ایجاد چنین مرکزی با مسائل فنی و حقوقی متعددی از نظر مالکیت، مکان ایجاد مرکز، نوع نظارت و راستی‌آزمایی مواجه است که در صورت داشتن اراده سیاسی طرفین قابل دسترسی هستند.

به نظر شما پیشنهاد آمریکا به ایران برای خرید اورانیوم و پیشنهاد ایران به آمریکا برای ساخت راکتور هسته‌ای چقدر با هم در ارتباط هستند و تا چه حد امکان تحقق دارند؟

خرید اورانیوم منوط به این است که آژانس گواهی سلامت به کشورها بدهد و بگوید که فعالیت‌های آنها انحرافی نداشته است. اما ایران در‌حال‌حاضر با آژانس مساله حل‌نشده دارد و این مساله طرفین را وارد یک چرخه باطل خواهد کرد. در نتیجه بحث خرید اورانیوم پیچیدگی‌های خاص خود را دارد و خیلی راحت نیست. در مقابل، ایران در نیروگاه بوشهر با روس‌ها توافق دارد مبنی بر اینکه فقط روسیه می‌تواند به آنجا سوخت وارد کند. در واقع به دلیل نوع مسائل فنی و تجهیزات موجود سوخت دیگری نمی‌تواند در آنجا مورد استفاده قرار بگیرد.

با توجه به برخی اختلاف‌نظرها به نظر شما آینده این مذاکرات چه سمت‌و‌سویی خواهد داشت؟

این نکته بسیار مهم را باید مدنظر داشت که دست‌اندازها طبیعت مذاکره است و در این بین ممکن است مذاکرات برای دو، سه هفته به تعویق بیفتد و مجددا با وساطت میانجی‌گرها از سر گرفته شود.