چرا نفت در بحران ایران و اسرائیل صعود نکرد؟
مهندسی توفان نفتی خاورمیانه

بازار نفت که همواره به بحرانهای خاورمیانه با واکنشهای پرشور پاسخ میداد، اینبار بهطرزی بیسابقه خویشتنداری و عقلانیت نشان داد و پس از یک شوک کوتاهمدت، قیمتها نهتنها به سطوح پیش از جنگ بازگشتند، بلکه حتی وارد مسیر نزولی شدند. آنچه در این رخداد برجسته شد، دیگر وابستگی مطلق بازار به روایتهای هیجانزده نبود؛ بلکه شاهد یک بلوغ جمعی و چندجانبهگرایی بودیم که چین، آمریکا، اوپک و حتی معاملهگران مالی به شکل همآهنگ، نقش آرامبخش ایفا کردند. با آغاز حملات متقابل و بالا گرفتن تنشها، بازار به طور سنتی دچار اضطراب شد و قیمت نفت برنت طی چند روز بیش از ۱۵درصد جهش کرد.
اما این موج هیجان دیری نپایید. اولین عامل کلیدی، دخالت هوشمندانه چین بود. پکن بهعنوان خریدار عمده نفت ایران و بازیگر کلیدی اقتصاد انرژی، فورا برای مهار بحران وارد عمل شد. چین نه تنها آتشبس را در دستور کار دیپلماسی خود قرار داد، بلکه با حمایت از تداوم واردات نفت از ایران، سیگنالی اطمینانبخش به بازار مخابره کرد: تامین نفت مختل نخواهد شد. چین با این اقدام نشان داد که سهمی فراتر از یک خریدار در تعیین آرامش بازار نفت دارد و حتی در مناقشات ژئوپلیتیک، عملا نقش داور را ایفا میکند. در جبهه غرب، نقش سیاستگذاری آمریکا نیز تاثیرگذار بود.
ترامپ برخلاف سیاست فشار حداکثری گذشته، علنا به چین چراغ سبز داد که همچنان نفت ایران را بخرد. پیام آشکار او به بازار این بود که واشنگتن فعلا به تشدید تحریمها نمیاندیشد؛ بلکه خواهان ثبات بازار و کنترل قیمتهاست. توییتهای ترامپ و بیانیههای رسمیاش با لحنی صریح از همه بازیگران خواست «قیمت نفت را پایین نگه دارند» و خود را «ناظر اوضاع» معرفی کرد این دخالت مستقیم و پیشدستانه در فضای رسانهای، نشان داد که بازار نفت دیگر صحنهای رهاشده برای تلاطمهای سیاسی نیست؛ بلکه میتواند از فراز سیاست به ساحل آرامش برسد، اگر اراده رهبران جهانی بر آن باشد. دومین لایه آرامش بازار، تصمیم استراتژیک ایران، آمریکا و اسرائیل برای اجتناب از آسیب به زیرساختهای حیاتی انرژی در منطقه بود. با وجود شدت درگیریها، هیچ تاسیسات اصلی نفت و گاز در ایران یا همسایگانش هدف قرار نگرفت؛ انگار همه طرفها توافق نانوشتهای برای پرهیز از شوک ساختاری به بازار نفت داشتند. افزون بر این، وجود خطوط لوله جایگزین عربستان و امارات و ذخایر استراتژیک فراوان، اطمینان داد حتی در صورت اختلال مقطعی، عرضه پایدار خواهد ماند .
سازمانهای بینالمللی نیز با یادآوری این ذخایر، اعتماد را به بازار بازگرداندند. از سوی دیگر، نقش اوپک و کشورهای عضو ائتلاف اوپکپلاس حیاتی بود. آنها با افزایش تولید و اجتناب از فرصتطلبی، به وفور عرضه دامن زدند. همزمان، آژانس بینالمللی انرژی پیام داد که ذخایر اضطراری برای مقابله با کمبودها مهیاست. این هماهنگی ضمنی میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، عملا بازار را واکسینه کرد. اما شاید مهمترین تفاوت این بحران با گذشته، تغییر رفتار معاملهگران مالی و روانشناسی بازار بود. دیگر هراس جمعی با نخستین نشانههای آتشبس و استمرار صادرات، جای خود را به فروش سریع قراردادهای پرریسک داد.
فناوری اطلاعات، شفافیت آمار تولید، و اخبار لحظهای باعث شد که بازار نه با شایعه بلکه با واقعیتها تصمیم بگیرد. در نهایت، آرامش بازار نفت در میانه آشوب خاورمیانه، صرفا دستاورد تقدیر نبود؛ بلکه حاصل هوشمندی بازیگران بزرگ، فناوری پیشرفته و درایت راهبردی بود. جهان امروز اگرچه دیگر اسیر دکترینهای ساده «نفت و سلاح» نیست، اما همچنان در دل خود لرزههای نااطمینانی و رقابت را حفظ کرده است. بحران اخیر ایران و اسرائیل بار دیگر نشان داد که بازار نفت را تنها تانکها و موشکها دگرگون نمیکنند؛ بلکه دیپلماسی چندجانبه، خطوط لوله جایگزین و سرعت انتقال اطلاعات نیز در معادلات انرژی نقشی تعیینکننده دارند.
این عقلانیت تازه، پلی باریک میان امید به ثبات و تهدید توفانهای جدید است. برای ایران، با وجود فشارها و خسارات بحران، این رویداد یادآور فرصتی مهم بود؛ فرصتی برای بهرهبرداری هوشمندانه از ظرفیتهای ملی، تقویت دیپلماسی انرژی، تنوعبخشی به بازارها و استفاده از فضای تنفس ایجاد شده برای رشد اقتصادی و ارتقای رفاه مردم. ثبات و پیشرفت، در این جهان پرتحول، بیش از هر چیز نیازمند تصمیمگیریسنجیده و عزم جمعی برای حفظ جایگاه ایران در اقتصاد انرژی است؛ راهی که از مسیر همگرایی منطقی با اقتصاد جهانی، هوشمندسازی سیاستهای صادراتی و سرمایهگذاری در توسعه صنعت نفت و گاز میگذرد.
بازار جهانی نفت، در نهایت، به آزمونی برای بلوغ و آیندهنگری همه بازیگران بدل شده است. هر کشور که در این آزمون بتواند هوشمندانهتر عمل کند، سهم بیشتری از امنیت، رفاه و قدرت اقتصادی خواهد داشت. برای ایران، این بحران تلخ میتواند نقطه آغاز نگاهی نو به راهبردهای ملی باشد؛ نگاهی که از تجربه آشوبها برای ساختن فردای بهتر استفاده میکند. امروز بیش از هر زمان دیگر، آینده انرژی ایران در گرو خرد جمعی، همافزایی ملی و تعامل سازنده با نظم جدید جهانی است—راهی که به امنیت و رفاه پایدار مردم منتهی خواهد شد.
* کارشناس ارشد مدیریت ساخت