پرونده FATF با پیگیری دولت چهاردهم از بایگانی مجمع تشخیص مصلحت نظام بیرون آمد و قرار است این نهاد حاکمیتی با بررسی دو لایحه باقیمانده پالرمو و CFT، یکی از چالشیترین مسائل کلان کشور در یکدهه اخیر را تعیین تکلیف کند.
مهاجرت جوانان، متخصصان و دانشآموختگان دانشگاهی به یکی از مسائل و دغدغههای افرادی که دلسوز ایران هستند تبدیل شده است. چند دایره شوم به صورت دوایر علت و معلولی مثبت فعالند که به مهاجرت دامن میزنند و آن را به توفان مهاجرت تبدیل میکنند.
در سالهای اخیر، شرایط تورمی در ایران باعث کاهش نرخ دستمزد حقیقی شده است؛ به این معنا که قدرت خرید خانوارها با وجود افزایش اسمی حقوق کاهش یافته است. این مساله به یکی از چالشهای اساسی اقتصاد کشور تبدیل شده است.
در واپسین روزهای سال گذشته میلادی، آنگاه که اعضای کمیته مرکزی، مقامات عالی حزبی و سایر تصمیمگیران سیاسی و اقتصادی ارشد چین، در یکی از مهمترین نشستهای سالانه دولتی موسوم به «کنفرانس مرکزی اقدامات اقتصادی» همراه با نخبگان دانشگاهی، کارشناسان و تحلیلگران مستقل گرد هم آمدند تا ضمن مرور آنچه در سال۲۰۲۴ در اقتصاد کشورشان گذشته، برنامه یک سال آینده را طرحریزی کنند، تصویر واقعبینانه و روشنی از چشمانداز پیشرو داشتند.
در ساعات اولیه ۷دسامبر۲۰۲۴ معارضان سوری با تصرف دمشق به آنچه برای بیش از نیمقرن به طعنه «سوریه اسدها» نامیده میشد، پایان دادند. این فروپاشی بهتآور اغلب به فرصتطلبی گروههای سیاسی و کشورهای خارجی در شرایط به سرعت در حال تغییر منطقهای و بینالمللی نسبت داده میشود؛ اما در همین حال، غیرمنتظره بودن این رخداد پای پرسشهای دشوارتری را پیش میکشد: چرا معارضان سوری در تنها ۱۱روز توانستند امری را به سرانجام برسانند که طی ۱۳سال جنگ داخلی در انجام آن ناموفق بودند؟ چرا ارتشی که از زمان حافظ اسد یکی از پایههای اصلی قدرت حزب بعث را تشکیل میداد، بدون مقاومت تسلیم شد؟ چرا با وجود پیشینه هیئت تحریرالشام و رهبر آن، اخبار مرتبط با ورود معارضان به شهرهای بزرگ اینبار بر خلاف گذشته با تصاویر چندانی از چهرههای ترسان سوریها همراه نبود؟
بیش از چند ماه نیست که جناب دکتر پزشکیان بر مسند ریاستجمهوری نشستهاند و همه به خوبی به خاطر دارند که ایشان در جریان مبارزات انتخاباتی و پس از آن تاکید داشتند مداخلات دولت در بازار منشأ بسیاری از مشکلات اقتصادی، از ناکارآمدی گرفته تا اتلاف منابع و فساد بوده است. از اینرو به کرات توصیه کردند که دولت به جز دو بخش آموزش و بهداشت از مداخله در اقتصاد باید اجتناب کند و تمشیت امور را به بازار بسپارد. این رویکرد درست و مبتنی بر یافتههای علمی جناب دکتر پزشکیان به دل فعالان اقتصادی، به ویژه بخش خصوصی حقیقی، نشست و با امید به گشایشهایی در آینده به ایشان رای دادند.
وقتی خاویر میلی قدرت را در آرژانتین به دست گرفت، کمتر کسی باور داشت وی بتواند با راهحل «ارهای» خودش برای قلعوقمع دستگاه بوروکراتیک دولتی، بیش از چند صباحی در کاخ ریاستجمهوری بماند. رسانههای لیبرال با وجود باور به منطق درست استراتژی وی، بیم آن را داشتند که خطمشی افراطی باعث شود تا او بهزودی توسط گروههای ذینفع، پرونیستها و دیگر رقبای سیاسی به زیر کشیده شود. اما وی توانست همچنان بر اریکه قدرت باشد و به مردم نشان دهد مشکل دقیقا کجاست. مشکل تورم سهرقمی خیرهکننده آرژانتین و بیثباتیهای پولی و فقر گسترده، دولت عریض و طویل و ناکارآمد است. مشکل کسری بودجه است. مشکل اقتصاد حمایتی، تعرفهمحور و دولتی است.
اقتصاد ایران که در ۱۳سال گذشته، چهار شوک ارزی را تجربه کرده، یک بار دیگر با شوکی سنگین مواجه شد و قیمت دلار در مدت زمانی کوتاه از آغاز به کار دولت چهاردهم، از رقم ۵۹هزار تومان تا مقادیر بالاتر از ۸۰هزار تومان افزایش پیدا کرد.برخی این شوک را ناشی از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا و احتمال تشدید تحریمهای ایران میدانند. برخی آن را به موج تورمی چند ماه گذشته ارتباط میدهند و برخی هم معتقدند مدیران دولت چهاردهم عامدانه قیمت ارز را افزایش میدهند تا کسریها را جبران کنند.
متخصصان علوم سیاسی معتقدند همه راهها به سیاست ختم میشود؛ اما پرسش اساسی این است که کدام سیاست میتواند زمینهساز توسعه باشد؟ سیاست بهمثابه امر حکومت، حکمرانی، وفاق یا تعارض یا سیاست بهعنوان امر اجتماعی و خیابانی؟
اثر فیلترینگ بر کسبوکارهای سنتی، از چهار حیث قابل توضیح و تفسیر است. اساسا مشخص است که یک کسبوکار برای دور زدن فیلترینگ باید هزینهای پرداخت کند تا بتواند از سد آن رد شود. البته، این هزینه فینفسه برای بسیاری از کسبوکارهای سنتی رقم چندان زیادی نیست، اما یک دسته از کسبوکارها میتوانند این هزینه را بپردازند و دسته دیگری از کسبوکارها به طور قطع از این هزینه آسیب میبینند.
بر اساس منطق دلارزداها، نباید شاخصی به نام تولید ناخالص داخلی بر اساس شاخص قدرت خرید یا PPP داشته باشیم؛ چراکه از طرفی، از اساس، با جهانی شدن قیمتها مشکل دارند و از سویی دیگر، درست برخلاف نظر و رویکرد عجیبشان، پایه و اساس شاخصPPP، جهانی کردن یا یکسان کردن قیمتها بر پایه قانون موسوم به «قانون قیمت واحد» است! ولی در کمال شگفتی، تا صحبت از ارزش واقعی دلار میشود، با استناد به GDP مبتنی بر شاخص برابری قدرت خرید، از دلار ۲۰هزار تومان و ۱۴۷۰۰تومان سخن میگویند!
اگر شهروند ایران هستید و دستی به خرج دارید و سعی دارید زندگی معقولی مشابه سایر مردم جهان داشته باشید، احتمالا از افزایش اخیر نرخ ارز هم باخبر هستید. این افزایشهای گاه و بیگاه که به بخشی از واقعیت اقتصادی روزمره ما تبدیل شده، همواره با موجی از اظهارنظرهای گوناگون و انتقادات، بهویژه از سوی مخالفان دولت (هر دولتی که سر کار باشد) همراه است.