افت فشار باعث عدم دسترسی طبقات بالای ساختمانها به آب شده است
قطعی غیرمستقیم

کارشناسان معتقدند که حدود ۳۰ درصد از آب تولیدی کشور پیش از رسیدن به مصرفکننده، از دل لولههای فرسوده نشت میکند؛ موضوعی که نه فقط بحران آب را تشدید کرده، بلکه با کاهش حجم مخازن سدها و افت تولید برقآبی، زمینهساز بحران گستردهتری در بخش انرژی شده است.
آرش آذرانفر، کارشناس حوزه آب در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»، درباره وضعیت کنونی آبرسانی کشور گفت: وضعیت ذخیره سدها در حال حاضر مناسب نیست و کشور در شرایط بحرانی قرار دارد. اگرچه قطعی صد درصدی آب تاکنون اجرا نشده، اما کاهش شدید فشار شبکه آبرسانی بهگونهای است که گاهی آب به طبقات دوم به بالا نمیرسد. دلیل اصلی این موضوع آن است که فشار آب مورد نیاز برای رساندن آب به منازل در طبقات بالا، به دلیل فرسوده بودن شدید لولههای شبکه توزیع باعث هدررفت گسترده آب در مسیر انتقال میشود.
این کارشناس با تشریح علل کاهش فشار شبکه افزود: مسوولان برای کنترل این موضوع و جلوگیری از هدررفت آب که در شبکههای فرسوده میتواند تا ۳۰ درصد از کل حجم آب تولیدی برسد، مجبور شدند فشار شبکه آبرسانی را بهطور قابل توجهی کاهش دهند. از مردم خواسته شد که در این شرایط سخت ناشی از کمبود برق، همگی پمپ آب در منازل خود داشته باشند و بعضی از خانوارها مجبور شدند مخازن ذخیره آب در خانهها نصب کنند. این اقدام خود نوعی قطعی آب محسوب میشود، ولی قطعی غیرمستقیم است؛ درست مثل آنچه وزیر نیرو درباره قطعی برق گفت که انتخاب خاموشی با خودتان است.
آذرانفر با بازگو کردن تجربه شخصی خود از وضعیت آبرسانی بیان کرد: بر اساس تجربه شخصی، قبلا زمانی که پمپ ساختمان محل سکونت خراب میشد، آب با فشار بسیار کم و غیرقابل استفاده برای برخی کاربردها تا طبقه چهارم میرسید. در چهار سال اخیر وضعیت بهطور قابل توجهی بدتر شده و بدون پمپ، آب به هیچ طبقهای از ساختمان نمیرسد. حتی ساکنین طبقه همکف، آب مناسب و قابل استفادهای دریافت نمیکنند و زمانی که پمپ خراب و یا خاموش باشد تامین آب مصرفی مورد نیاز روزانه مقدور نیست.
همچنین این کارشناس منابع آب با اشاره به ارتباط مستقیم بحران آب و برق گفت: مضاف بر اینکه مساله کمبود برق نیز در کشور وجود دارد و بر تمام بخشها تاثیر گذاشته، سدهای کشور حداقل در دو سال گذشته عملکرد نسبتا مناسبی در جبران بخشی از کسری تولید برق بهویژه در حوزه کارون داشتند. با این حال، متاسفانه در سال جاری وضعیت سدها مطلوب نیست و حجم آب ذخیره شده در آنها بهطور چشمگیری کاهش یافته که این امر باعث افت قابل توجه ظرفیت تولید برق آبی کشور میشود.
به گفته این کارشناس، به نظر میرسد که روزهای بسیار سختی در حوزههای آب و انرژی در پیش داریم و تنها با بهبود شرایط اقلیمی، اصلاح روشهای مدیریت منابع و سرمایهگذاری مناسب و بهموقع در زمینه زیرساختهای آب، ممکن است این مشکلات برطرف شود.
آذرانفر در رابطه با برآورد هزینه نوسازی شبکه لولهکشی آب کشور بیان کرد: شبکه لولهکشی کشور شامل قطرهای بسیار مختلف، خطوط اصلی و فرعی است و ساختار بسیار پیچیدهای دارد که بسته به شرایط جغرافیایی و شهری هر منطقه متفاوت است. بر اساس اطلاعات کلی که از منابع مختلف جمعآوری شده است، آبرسانی به مناطقی که خط لوله از سطح زمین عبور میکند تا شهرهای بزرگی مثل تهران که تمام شبکه لولهها در زیرزمین قرار دارند و نیازمند عملیات حفاری گسترده هستند، هزینههای بسیار متفاوت دارد. عملیات حفاری به تنهایی هزینهبر است و اعداد و ارقام برای قطرهای کوچکتر بین پنج تا ۲۰ میلیون تومان به ازای هر متر طول لوله است که البته اینها تخمینهای کلی و میانگین محسوب میشوند.
به عقیده او، عمر مفید لولهها در استانداردهای بینالمللی صنعت آب و فاضلاب معمولا ۲۵ سال تعریف شده است. حال سوال اساسی این است که آیا کشور ما در ۲۵ سال اخیر بهطور مداوم و منظم اقدام به نوسازی و بازسازی خطوط لولهها در شهرها و مناطق مختلف کرده یا خیر. اگر شبکه اصلی تهران و کلانشهرهای دیگر را در نظر بگیریم، بعید است که این اقدامات بهطور قابل مشاهده و موثری انجام شده باشد. نوسازی لولهکشی آب کشور که اکنون ضروری شده، نیازمند بودجه بسیار کلان و سرمایهگذاری گستردهای است که در حال حاضر تامین آن بسیار دشوار است زیرا بودجه مورد نیاز در این مدت افزایش قابل توجهی داشته است. همانطور که میدانیم در سالهای ۸۸ تا ۹۰ اگر ساخت سدی هزار میلیارد تومان هزینه داشت، مسوولان آن را پروژه پرهزینه و سنگین میدانستند، ولی متاسفانه اکنون حتی کوچکترین پروژههای زیرساختی نیازمند بودجهای بالای چهار تا پنج هزار میلیارد تومان است.
بحران ریشهای
آنچه از گفتههای کارشناسان حوزه منابع آب برمیآید، تصویری بسیار واقعبینانه و در عین حال نگرانکننده از یکی از بنیادیترین چالشهای کشور است که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این وضعیت نشاندهنده بحرانی چندلایه است که در آن عوامل مختلف و متنوعی همچون تغییرات اقلیمی، مدیریت نامناسب منابع آب، فرسودگی زیرساختها و کمبود سرمایهگذاری بهموقع بهطور همزمان بر آن تاثیر گذاشته است. نکته مهم در بررسیهای انجام شده در حوزه بحران آب، اشاره مستقیم به مفهوم جدید «قطعی غیرمستقیم آب» است که بهنوعی معادل همان خاموشیهای برق محسوب میشود.
در مورد آب، این نوع قطعی از طریق کاهش محسوس فشار شبکه آبرسانی اعمال میشود تا میزان هدررفت ناشی از فرسودگی لولهها تا حدودی کنترل شود. این مساله نه تنها باعث اتلاف غیرقابل جبران منابع آب کشور میشود، بلکه هزینههای سنگین انرژی مورد نیاز برای پمپاژ و انتقال آب اضافی را نیز به دنبال دارد که در نهایت بار مالی سنگینی را به مردم و اقتصاد کشور تحمیل میکند. اجبار شهروندان به نصب پمپهای آب و مخازن ذخیره در منازل خود، نشاندهنده چالشی مهم در ارائه یکی از بنیادیترین خدمات شهری است. ارتباط بحران آب و برق، بهروشنی نشاندهنده پیچیدگیهای مسائل زیرساختی کشور است. سدهایی که در سالهای گذشته نقش مهم و حیاتی در تولید برق آبی کشور ایفا میکردند، امروز با کاهش حجم آب ذخیره شده در مخازن خود، قادر به ایفای نقش قبلی نیستند.
این موضوع بهطور مستقیم بر تشدید بحران انرژی کشور تاثیر میگذارد و نشان میدهد که بحران آب نه تنها به خودی خود مشکلساز است، بلکه تاثیرات زنجیرهای گستردهای بر سایر بخشهای حیاتی کشور دارد. با وجود اینکه عمر مفید لولهها ۲۵ سال تعریف شده، اما بازسازی منظم شبکهها صورت نگرفته و این امر باعث انباشت مشکلات و افزایش هزینههای نهایی شده است.
این رویکرد کوتاهمدت در مدیریت زیرساختها، امروز کشور را با بحرانی جدی مواجه کرده که حل آن نیازمند منابع مالی کلان و همت بسیار است.