فرهنگ سازمانی، تحول دیجیتال و نوآوری محصول

کارشناسان می‌گویند دیجیتال‌سازی توضیح می‌دهد که فناوری اطلاعات یا فناوری‌های دیجیتال چگونه می‌توانند برای تغییر فرآیندهای تجاری موجود استفاده شوند. استراتژی دیجیتال ترکیبی است از ابتکارات استراتژیک فناوری اطلاعات (IT) و سیستم‌های اطلاعاتی (IS) که تصمیمات مدیران برای بهره‌برداری از این زیرساخت‌های موجود آن را هدایت می‌کند.

گروه مشاوره بوستون (BCG) گزارش داده که تقریبا ۷۰درصد طرح‌های تحول دیجیتال با شکست مواجه می‌شوند. به طور مشابه، یک نظرسنجی توسط موسسه مشاوره گارتنر، پنج چالش عمده را که سازمان‌ها در اجرای طرح‌های تحول دیجیتال با آنها مواجه می‌شوند، برجسته کرده که از جمله می‌توان به استراتژی‌های سیلویی (عملکرد فردی واحدها)، فرهنگ ریسک‌گریزی و شکاف مهارت دیجیتال اشاره کرد. 

بر اساس یکسری تحقیقات انجام شده، فرهنگ‌های نوآورانه (ادهوکراسی)، چابکی و نوآوری را ترویج می‌کنند که واکنشی است به محیط‌های دیجیتال به سرعت در حال تغییر. فرهنگ‌ قبیله‌ای، با تاکید بر همکاری و توسعه کارکنان، موقعیت خوبی برای تقویت مهارت‌های دیجیتال و تعامل داخلی دارد. در مقابل، فرهنگ‌ بازار، رقابت و عملکرد را اولویت‌بندی می‌کند و بر رویکرد مبتنی بر نتایج برای پذیرش فناوری تاکید می‌کند.

این در حالی است ‌که فرهنگ‌ سلسله مراتبی، ساختار، ثبات و برنامه‌ریزی سیستماتیک را برای اجرای موفقیت‌آمیز ابتکارات پیچیده تحول دیجیتال ایجاد می‌کند.

یکی از تاثیرگذارترین و پرکاربردترین مدل‌ها برای تحلیل فرهنگ سازمانی، «چارچوب ارزش‌های رقابتی» (CVF) است. چارچوب ارزش‌های رقابتی، فرهنگ‌ها را بر اساس انعطاف‌پذیری در مقابل کنترل، و تمرکز داخلی را در مقابل تمرکز خارجی دسته‌بندی می‌کند که منجر به ایجاد چهار نوع فرهنگ قبیله‌ای، سلسله‌مراتبی، بازار و نوآورانه می‌شود.

 فرهنگ نوآورانه ( ادهوکراسی)

به گفته کارشناسان، فرهنگ نوآورانه برای نوآوری، تحول و چابکی، ارزش قائل است و این به سازمان اجازه می‌دهد به سرعت با تغییرات محیطی سازگار شود. این تاکید بر نوآوری برای موفقیت تحول دیجیتال حیاتی است، زیرا ایده‌های جدیدی را در محیط‌های غیرقابل پیش‌بینی مطرح می‌کند و به غلبه بر مقاومت در برابر تحول دیجیتال کمک می‌کند.

 فرهنگ قبیله‌‌ای

فرهنگ قبیله‌ای برای تعهد، ارتباطات و توسعه انسانی ارزش قائل است و بر نگهداری داخلی همراه با انعطاف‌پذیری، توجه به مردم و حساسیت به مشتریان تاکید دارد. پرورش فرهنگ قبیله‌ای برای سازمانی که قصد دارد تحول دیجیتال را دنبال کند مهم است، زیرا مستلزم تعریف مجدد گزاره‌های ارزشی است و نیاز به مشارکت کل سازمان دارد.

 فرهنگ سلسله‌مراتبی

فرهنگ سلسله‌مراتبی برای کارآیی، به موقع بودن، سازگاری و یکنواختی ارزش قائل است. اگرچه ممکن است این ویژگی‌ها در تضاد با تغییرات سازمانی و تحول دیجیتال به نظر برسند، اما رویه‌ها و مکانیسم‌های کنترلی واضحی را ارائه می‌کنند که تضمین می‌کند ابتکارات تحول دیجیتال به طور سیستماتیک اجرا شده و با اهداف سازمانی همسو ‌شوند.

 فرهنگ بازار

فرهنگ بازار برای سهم بازار، دستیابی به هدف و سودآوری ارزش قائل است و موقعیت‌یابی خارجی با نیاز به ثبات و کنترل را در اولویت قرار می‌دهد. این فرهنگ بسیار رقابتی است و بر دستیابی به نتایج قابل اندازه‌گیری متمرکز است.

 پیوند فرهنگ نوآورانه با قابلیت تحول دیجیتال

از جمله نشانه‌های یک سازمان دارای فرهنگ نوآوری، وجود یک محیط یادگیری است که در آن کارکنان تشویق می‌شوند تا مهارت‌های دیجیتالی جدید را برای استفاده از فناوری‌های دیجیتال مخرب بیاموزند. برای نمونه می‌توان به علی‌بابا و گوگل اشاره کرد که به‌طور مداوم محصولات و خدمات دیجیتالی جدید را آزمایش می‌کنند و در نتیجه یک برتری پویا و نوآورانه را در بازار حفظ می‌کنند.

 پیوند فرهنگ قبیله‌ای با قابلیت تحول دیجیتال

ارتباط ویژه فرهنگ قبیله‌ای با قابلیت تحول دیجیتال، در تاکید آن بر توسعه منابع انسانی است که سازمان‌ها را تشویق می‌کند از ارتباطات داخلی و تصمیم‌گیری جمعی برای توسعه استراتژی‌های دیجیتالی استفاده کنند. سازمان‌هایی با فرهنگ قبیله‌ای قوی، مانند خطوط هوایی ساوت‌وست، ابزارها و پلتفرم‌های مشارکتی را در اولویت قرار می‌دهند.

 پیوند فرهنگ بازار با قابلیت تحول دیجیتال

ارزش‌های اصلی فرهنگ بازار، یعنی رقابت‌پذیری و بهره‌وری هم به قابلیت تبدیل دیجیتال کمک می‌کنند. ماهیت رقابتی فرهنگ بازار، کارکنان را به توسعه مهارت‌های دیجیتالی برای افزایش عملکرد تشویق می‌کند.

یکی از نمونه‌های یک شرکت با فرهنگ بازار، آمازون است که به طور مداوم پلتفرم‌های دیجیتال خود را برای افزایش تجربه مشتری و حفظ رهبری بازار بهینه می‌کند.

 پیوند فرهنگ سلسله مراتبی با قابلیت تحول دیجیتال

سازمان‌هایی با فرهنگ سلسله مراتبی که بر ارزش‌های اصلی کارآیی، به‌موقع بودن، سازگاری و یکنواختی تاکید دارند - مانند شرکت مانند مک‌دونالدز و شرکت یو پی اس - می‌توانند به توسعه استراتژی‌های دیجیتال کمک کنند.

برعکس، یک فرهنگ سلسله مراتبی قوی می‌تواند مانع توسعه یا پذیرش یک استراتژی و فناوری دیجیتال جدید شود؛ مانند شرکت کداک که زمانی غول عکاسی بود و به دلیل مقاومت در برابر پذیرش نوآوری دیجیتال، سهم بازار خود را از دست داد و در نهایت، ورشکسته شد.

 نتیجه‌گیری

انواع مختلف فرهنگ سازمانی (نوآورانه، قبیله، بازار، سلسله‌مراتب) هر کدام به‌طور منحصر به‌فردی بر قابلیت تحول دیجیتال تاثیر می‌گذارند. تحقیقات نشان می‌دهند که فرهنگ نوآورانه، قوی‌ترین تاثیر را دارد و پس از آن قبیله، بازار و سلسله مراتب در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

نتایج تحقیقات حاکی از آن است که قابلیت تحول دیجیتال به طور مستقیم بر نتایج نوآوری محصول تاثیر می‌گذارد. قابلیت تحول دیجیتال به طور مثبت با جدید بودن محصول، معنی‌دار بودن و عملکرد مرتبط است.  همچنین سازمان‌ها برای پیاده‌سازی تحول دیجیتال موفق، ‌باید یک فرهنگ نوآورانه مسلط را که توسط فرهنگ‌های قبیله، سلسله مراتب و بازار حمایت می‌شود، تقویت کنند تا انعطاف‌پذیری و کنترل را متعادل کنند.

* کارشناس ارشد مدیریت استراتژی

منبع:    ScienceDirect