نقشه جهانی آلودگی هوا در ۲۰۲۴

 این در حالی‌است که بیش از ۹۱‌درصد کشورهای جهان در سال‌۲۰۲۴، سطوحی بالاتر از حد مجاز ذرات معلق(PM۲.۵) را تجربه کردند؛ وضعیتی که تاثیرات آن از مرزهای جغرافیایی فراتر رفته و به بحرانی جهانی بدل شده‌است.

صدر فهرست آلودگی

بر اساس داده‌های منتشرشده توسط شرکت سوئیسی IQAir، بنگلادش در سال‌۲۰۲۴ در صدر فهرست آلوده‌‌‌‌‌ترین کشورهای جهان قرارگرفت. میانگین غلظت ذرات معلق PM۲.۵(ذرات معلق با قطر کمتر از ۲.۵میکرومتر) در این کشور در سال‌گذشته میلادی به ۱۴۰ میکروگرم در هر متر‌مکعب رسید؛ رقمی ۳۰‌برابر حد مجاز توصیه‌‌‌‌‌شده از سوی WHO، پس از آن پاکستان با ۱۱۵، هند با ۱۱۱ و بحرین با ۱۰۳ در رتبه‌‌‌‌‌های بعدی قرارگرفتند. در این رده‌بندی، ایران رتبه بیست و سوم را به خود اختصاص داد و میانگین غلظت ذرات معلق PM۲.۵ این کشور حدود ۷۴میکروگرم در هر متر‌مکعب اعلام شد (۱۴‌برابر حد مجاز توصیه‌‌‌‌‌شده از سوی WHO)‌. این آمار، صرفا یک نمودار عددی نیست؛ بلکه بازتاب واقعیتی است که زندگی ‌میلیون‌ها انسان را تحت‌تاثیر قرارداده و منجر به افزایش مرگ‌‌‌‌‌ومیر، بیماری‌های تنفسی، قلبی و حتی کاهش امید به زندگی شده‌است.

آنچه در پس این ارقام نهفته است، نفس‌‌‌‌‌هایی است که به سختی کشیده می‌شوند، کودکانی که با خس‌‌‌‌‌خس سینه بزرگ می‌شوند و سالمندانی که هر روز با تشدید علائم بیماری قلبی و ریوی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. در شهرهایی که هوای آلوده، بخشی از زندگی روزمره‌شده، بیرون رفتن از خانه می‌تواند به‌معنای خطر جدی برای سلامت باشد. مدارس ناچار به تعطیلی می‌شوند، بیمارستان‌‌‌‌‌ها پر از بیماران تنفسی‌‌‌‌‌اند و اقتصاد کشورها نیز از این بحران زیست‌محیطی بی‌‌‌‌‌نصیب نمانده‌است.

در چنین شرایطی، آلودگی هوا نه‌‌‌‌‌تنها یک تهدید زیست‌محیطی بلکه معضلی انسانی، اقتصادی و اجتماعی است که مستقیما باکیفیت زندگی و عدالت اجتماعی گره‌خورده است. دلایل گسترش آلودگی هوا را می‌توان در پیوند پیچیده‌‌‌‌‌ای از عوامل انسانی، اقتصادی و اقلیمی جست‌وجو کرد که هریک به‌‌‌‌‌نوبه‌‌‌‌‌خود در افزایش غلظت آلاینده‌‌‌‌‌ها نقش دارند. یکی از مهم‌ترین این عوامل، رشد بی‌‌‌‌‌رویه و کنترل‌‌‌‌‌نشده صنعت و حمل‌ونقل آلاینده است. در بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه، روند صنعتی‌‌‌‌‌شدن بدون درنظرگرفتن الزامات زیست‌محیطی پیش‌رفته و موجب افزایش انتشار گازها و ذرات آلاینده شده‌است. در کنار آن، رشد سریع جمعیت شهری و افزایش خودروهای شخصی، آن‌هم با ناوگانی عمدتا فرسوده و ناکارآمد، به بحرانی بزرگ دامن زده است؛ بحرانی که با ضعف در استانداردسازی سوخت و نبود نظارت دقیق بر معاینه فنی خودروها، تشدید شده‌است. عامل دیگری که نباید از نظر دور داشت، استفاده گسترده از زیست‌‌‌‌‌توده و سوخت‌های جامد در مناطق فقیرنشین است.

در بسیاری از جوامع، مردم همچنان برای پخت‌‌‌‌‌وپز، گرمایش و حتی دفع زباله‌‌‌‌‌ها از موادی مانند زغال‌سنگ، چوب، بقایای کشاورزی و پلاستیک استفاده می‌کنند. این روش‌ها، علاوه‌بر تولید گسترده ذرات معلق PM۲.۵، به انتشار گازهایی مانند مونواکسید‌کربن و دی‌‌‌‌‌اکسید‌گوگرد می‌‌‌‌‌انجامند که مستقیما سلامت ساکنان را تهدید می‌کنند. متاسفانه در نبود دسترسی به انرژی‌های پاک و ارزان، این چرخه خطرناک همچنان ادامه دارد و از نسل‌های پیشین به امروز منتقل شده‌است. در کنار این دو عامل انسانی، شرایط اقلیمی و جوی نیز سهمی چشمگیر در تشدید آلودگی هوا ایفا می‌کنند. در بسیاری از کلان‌‌‌‌‌شهرها، نبود جریان باد، پایداری لایه‌‌‌‌‌های جو و پدیده وارونگی دما سبب می‌شود آلاینده‌‌‌‌‌ها در سطح شهر انباشته شوند و امکان تهویه طبیعی از بین برود. 

خشکسالی و کاهش بارندگی نیز با افزایش گردوغبار و ریزگردها، بحران را دوچندان می‌کند. از سوی دیگر، تغییرات اقلیمی جهانی نیز الگوهای سنتی آب‌‌‌‌‌وهوا را بر هم زده و شرایطی را فراهم‌کرده که در آن بازگشت به وضعیت پاک و پایدار دشوارتر از همیشه به‌نظر می‌رسد. ترکیب این عوامل، یعنی سیاستگذاری‌های ناکارآمد، فقر انرژی و شرایط ناپایدار جوی، یک دور باطل از آلودگی را رقم‌زده که برای شکستن آن، نیاز به اراده‌‌‌‌‌ای جدی، اصلاح ساختارها و تغییر الگوهای رفتاری در سطح ملی و جهانی وجود دارد. در میان  بحرانی جهانی، تنها ۵ کشور موفق شدند به استانداردهای WHO دست‌یابند: استرالیا، فنلاند، ایسلند، سوئد و مالزی. آنها با استفاده گسترده از انرژی‌های تجدیدپذیر، محدودسازی صنایع آلاینده، سیاستگذاری موثر محیط‌زیستی، ارتقای ناوگان حمل‌ونقل عمومی و نظارت دقیق بر کیفیت هوا، توانستند وضعیت مطلوب‌تری را تجربه کنند.

بحران ساختاری

ایران نیز از این بحران بی‌‌‌‌‌نصیب نمانده‌است. بر اساس گزارش IQAir، میانگین غلظت PM۲.۵ در ایران در سال‌۲۰۲۴‌برابر با ۷۴‌میکروگرم در هر متر‌مکعب بوده و این کشور را در رتبه بیست‌‌‌‌‌وسوم فهرست جهانی آلودگی هوا قرار داده‌است. شهر تهران، به‌عنوان نمونه‌‌‌‌‌ای بارز، تنها ۱۲روز هوای پاک را در سال‌تجربه کرد و در سایر روزها، کیفیت هوا در وضعیت ناسالم یا خطرناک قرار داشت. آلودگی هوا در ایران نه‌‌‌‌‌تنها سلامت عمومی را تهدید می‌کند، بلکه به عاملی موثر در کاهش بهره‌‌‌‌‌وری نیروی کار، افزایش هزینه‌‌‌‌‌های درمانی و فشار بر زیرساخت‌های بهداشتی کشور تبدیل شده‌است. برآوردها نشان می‌دهد؛ در سال‌گذشته، بیش از ۳۰‌هزار نفر در اثر آلودگی هوا جان خود را از دست داده‌اند و هزینه اقتصادی ناشی از آن چندین‌میلیون دلار تخمین‌زده می‌شود. عوامل متعددی در تشدید بحران آلودگی هوا در ایران نقش دارند:

•استفاده گسترده از سوخت‌های آلاینده: کمبود گاز طبیعی و فشار بر نیروگاه‌ها برای تولید برق در شرایط تحریمی، منجر به مصرف سوخت‌های سنگین مانند مازوت شده که سهم بالایی در تولید ذرات معلق دارد.

•تردد خودروهای فرسوده: ناوگان حمل‌ونقل کشور با فرسودگی گسترده مواجه است؛ خودروهایی که فاقد فیلتر ذرات معلق‌‌‌‌‌اند و حجم بالایی از آلاینده‌‌‌‌‌ها را وارد جو می‌کنند.

•تمرکز صنایع آلاینده در نزدیکی شهرها: فقدان مدیریت کارآمد زیست‌محیطی باعث‌شده تا بسیاری از صنایع بدون درنظر گرفتن فاصله از مناطق مسکونی فعالیت کنند.

•جغرافیای خاص شهرها: به‌ویژه در تهران، محصور‌بودن میان کوه‌‌‌‌‌ها مانع از تهویه طبیعی هوا شده و موجب انباشت آلاینده‌‌‌‌‌ها می‌شود.

دیپلماسی زیست‌محیطی

مقابله با بحران آلودگی هوا نیازمند یک رویکرد جامع، فراگیر و بلندمدت است؛ رویکردی که تنها در سایه تعامل میان سیاستگذاران، متخصصان، جامعه مدنی و نهادهای بین‌المللی می‌تواند به موفقیت برسد. در این مسیر، سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر یکی از پایه‌‌‌‌‌های اصلی تحول به‌شمار می‌رود. گسترش استفاده از برق خورشیدی و بادی نه‌‌‌‌‌تنها موجب کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی می‌شود، بلکه مسیر تولید انرژی پاک و پایدار را هموار می‌کند و می‌تواند به مرور زمان، ساختار انرژی کشورها را متحول سازد. در کنار آن، نوسازی ناوگان حمل‌ونقل، به‌ویژه در کلان‌‌‌‌‌شهرها، اهمیتی حیاتی دارد. جایگزینی خودروهای فرسوده با خودروهای برقی یا کم‌‌‌‌‌مصرف باید به یک اولویت ملی بدل شود، چراکه بخش بزرگی از آلودگی هوا از وسایل نقلیه موتوری ناشی می‌شود. 

از سوی دیگر، مقابله موثر با آلودگی هوا بدون نظارت مستمر و دقیق بر کیفیت هوا امکان‌پذیر نیست. افزایش ایستگاه‌‌‌‌‌های پایش و ارتقای فناوری‌های اندازه‌‌‌‌‌گیری می‌تواند به سیاستگذاران در شناسایی منابع آلاینده و ارزیابی اثربخشی اقدامات انجام‌شده کمک کند، همچنین این بحران فراتر از مرزهای ملی است و مستلزم همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی است. دیپلماسی محیط‌زیستی و مشارکت فعال در پیمان‌های اقلیمی، علاوه‌بر تسهیل جذب منابع مالی و فناوری‌های نوین، به کشورها این امکان را می‌دهد که در تدوین استانداردهای جهانی نقشی فعال ایفا کنند. در نهایت، هیچ راهکاری بدون همراهی افکار عمومی به‌ثمر نخواهد نشست.

 آموزش و آگاهی‌‌‌‌‌بخشی به جامعه، به‌ویژه از طریق مدارس، رسانه‌‌‌‌‌ها و نهادهای فرهنگی، باید به‌‌‌‌‌طور مستمر دنبال شود تا فرهنگ زیست‌محیطی در لایه‌‌‌‌‌های مختلف جامعه نهادینه شود. وقتی هر شهروند نقش خود را در کاهش آلودگی هوا بشناسد و درک کند که تصمیمات روزمره‌‌‌‌‌اش چه اثری بر محیط اطراف دارد، حرکت جمعی برای بهبود شرایط زیست‌محیطی شتاب خواهد گرفت. آلودگی هوا امروز دیگر تنها یک بحران محیط‌زیستی نیست؛ بلکه به یکی از عمیق‌ترین بحران‌های توسعه پایدار، سلامت عمومی و عدالت اجتماعی تبدیل شده‌است. سال‌۲۰۲۴، با همه تلخی‌‌‌‌‌هایش، می‌تواند به‌‌‌‌‌مثابه هشداری جدی تلقی شود؛ هشداری برای سیاستگذاران، دولت‌ها و شهروندان تا در مسیر تغییر گام بردارند. اگر امروز برای هوای پاک تصمیم نگیریم، فردا ممکن است فرصت نفس‌کشیدن هم از ما گرفته شود.