وقتی نفت تمام شود، چه کسی خرج کشور را میدهد؟
نظام مالیاتی؛ موتور توسعه پایدار

تجربه دهههای گذشته و تغییرات معادلات بینالمللی به وضوح نشان داده است که وابستگی شدید به درآمدهای نفتی میتواند در شرایط خاصی بهطور ناگهانی قطع یا بهشدت محدود شود. در چنین وضعیتی، این سوال اساسی مطرح میشود که اگر درآمدهای مالیاتی نیز به صورت ناگهانی دچار اختلال و کاهش شود، دولت چگونه قادر خواهد بود پروژههای حیاتی خود را در حوزههای زیرساختی، آموزشی، درمانی، دفاعی و رفاه عمومی به پیش ببرد؟
این دغدغه هنگامی تشدید میشود که برخی کارشناسان و اقشار مختلف جامعه نسبت به مقوله مالیات ستانی نگرانی و مقاومت نشان میدهند و پرداخت مالیات را صرفا یک بار اضافی و تحمیلی میپندارند، نه یک مسوولیت مدنی و همگانی که منجر به تامین منابع مالی کشور و حفظ منافع جمعی میشود.
با وجود اینکه برخی اقشار جامعه نسبت به پرداخت مالیات دیدگاهی بدبینانه و منفی دارند و گمان میکنند که مالیات تنها به حسابهای شخصی و درآمدهای دولت واریز میشود، اما واقعیت کاملا متفاوت است. مالیاتهای پرداختی مردم، در نهایت صرف تامین منابع لازم برای رفاه عمومی، توسعه زیرساختها، بهبود خدمات آموزشی و درمانی، افزایش امنیت و دفاع کشور و همچنین عمران و آبادانی میشود.
تبیین و تشریح این نکته که مالیات صرفا یک هزینه نیست، بلکه سرمایهای است که بهطور مستقیم به نفع جامعه و مردم بازمیگردد، امری حیاتی است. دولت با استفاده از درآمدهای مالیاتی، امکان برنامهریزی و اجرای پروژههای مختلف توسعهای و خدماتی را دارد که در نهایت کیفیت زندگی شهروندان را ارتقا میبخشد و زمینهساز پیشرفت پایدار کشور میگردد. ایجاد این درک و شفافسازی نقش مالیات در تامین منافع عمومی، میتواند بیش از پیش اعتماد مردم را جلب کرده و انگیزه آنها را برای پرداخت مالیات عادلانه و به موقع افزایش دهد؛ امری که برای تحقق عدالت مالیاتی و توسعه اقتصادی کشور ضروری است. البته ناگفته نماند که بسیاری از مردم بر این موضوع واقف هستند، اما باز عدهای هستند که این نگاه منفی را به دوش میکشند.
در چنین شرایطی، ضروری است تا نقش حیاتی مالیات در حکمرانی اقتصادی و توسعه پایدار کشور را مجددا بازشناسی کنیم. نظام مالیاتی ایران در سالهای اخیر به صورت مستمر و جدی تلاش کرده تا ساختارها و فرآیندهای خود را بهروزرسانی نماید. به این منظور، سامانههایی مانند سامانه مؤدیان، شناسه یکتای مالیاتی، و سامانههای الکترونیکی گزارشدهی و شفافسازی تراکنشها را راهاندازی کرده و مورد بهرهبرداری قرار داده است. اگرچه این تغییرات با چالشها و مقاومتهایی همراه بوده، اما واقعیت آن است که مالیات نه تنها منبع اصلی درآمد دولت، بلکه ابزاری کلیدی برای تحقق عدالت اجتماعی، افزایش شفافیت اقتصادی و کنترل نقدینگی در جامعه است.
علاوه بر این، فرهنگسازی مالیاتی به عنوان یکی از اولویتهای اساسی اقتصاد کشور مطرح است. مردم زمانی با میل و آگاهی کامل مالیات خود را پرداخت خواهند کرد که به درستی درک کنند چگونه مالیاتهایشان موجب بهبود زیرساختها، ارتقا کیفیت خدمات عمومی و رشد و توسعه کشور میشود. افزایش اعتماد عمومی، تضمین شفافیت در نحوه هزینهکرد درآمدهای مالیاتی و پاسخگویی مستمر دولت به مطالبات مردم، از مهمترین عوامل تقویت فرهنگ مالیاتی در جامعه به شمار میروند.
در این راستا باید به طرح نشاندار کردن مالیات اشاره کرد. طرح نشاندار کردن مالیات، اقدامی هوشمندانه و نوآورانه است که با هدف افزایش شفافیت و ایجاد اعتماد بین مردم و دولت اجرا میشود. در این طرح، مالیات پرداختشده به صورت مشخص و قابل رهگیری برای مؤدیان و مسوولان ارائه میشود تا مردم اطمینان یابند که منابع مالی حاصل از مالیات بهدرستی مدیریت و در مسیر توسعه کشور صرف میشود. سازمان امور مالیاتی کشور با راهاندازی این طرح، گامی بزرگ در جهت ارتقای فرهنگ مالیاتی و مبارزه با فرار مالیاتی برداشته است. این سازمان با استفاده از فناوریهای نوین، فرآیندهای مالیاتی را سادهتر، شفافتر و عادلانهتر کرده و به ایجاد عدالت مالیاتی کمک شایانی نموده است.
مالیات به عنوان ابزاری راهبردی میتواند استقلال اقتصادی کشور را تضمین کند، وابستگی سیاسی را کاهش دهد و بستر مناسبی برای توسعه متوازن فراهم آورد. آیندهای که در آن دیگر نفت و منابع رانتی به عنوان پایه اقتصاد قرار نگیرد و اقتصاد کشور از منابع ناپایدار و محدود فاصله بگیرد، تنها از طریق نظام مالیاتی کارآمد، عادلانه و مردمی قابل تحقق است.
در این مسیر، سازمان امور مالیاتی کشور نقش بسیار مهم و اثرگذاری بر عهده دارد. این سازمان طی سالهای اخیر با بهرهگیری از فناوریهای نوین و ایجاد سامانههای هوشمند، توانسته است فرآیندهای مالیاتی را تسهیل و شفافسازی کند. اقدامات سازمان، از جمله راهاندازی سامانه مؤدیان، نظام اعلام تراکنشهای مالی و گزارشدهی الکترونیکی، موجب افزایش عدالت مالیاتی، کاهش فرار مالیاتی و تسهیل فرآیند پرداخت مالیات شده است.
از سوی دیگر، تجربه ثابت کرده است که معافیتهای مالیاتی گسترده و هدفمند، یکی از مهمترین چالشهای پیش روی نظام مالیاتی ایران است. این معافیتها، علاوه بر کاهش قابلتوجه درآمدهای دولت، موجب نابرابری در پرداخت مالیات شده و عدالت مالیاتی را به مخاطره میاندازد. به همین دلیل، قانونگذار باید با دقت و حساسیت تمام از صدور معافیتهای غیرهدفمند جلوگیری کرده و معافیتها را به سمت حمایت از اقشار آسیبپذیر و فعالیتهای مولد و توسعهای هدایت کند.
در نهایت، با تقویت ساختارهای سازمان امور مالیاتی و اصلاح معافیتها، میتوان نظام مالیاتی کارآمدتر، عادلانهتر و پایدارتر را ایجاد کرد که این امر منجر به افزایش درآمدهای دولت و بهبود توان اقتصاد کشور در مقابله با شوکهای داخلی و خارجی خواهد شد. تحقق چنین نظامی، زیربنای اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار در کشور خواهد بود.
* کارشناس حوزه مالیات