جای خالی نقشآفرینی مستقل جامعه مدنی در زمین بازی مسوولیت اجتماعی شرکتها

در کنار بازیگران مختلفی که در رفتار مسوولانه شرکتها اثرگذار هستند، جامعه مدنی، شامل سازمانهای مردمنهاد (NGOها)، فعالین اجتماعی و رسانهها، نقشی کلیدی در هدایت و نظارت بر این فعالیتها میتوانند داشته باشند. این یادداشت به بررسی انفعال جامعه مدنی در حوزه CSR، چالشهای پیش رو، و ضرورت نقشآفرینی فعال آن برای هدایت شرکتها به سوی اثرگذاری اجتماعی واقعی میپردازد.
انفعال NGOها و وابستگی به شرکتها
در ایران، بسیاری از سازمانهای مردمنهاد به دلیل محدودیتهای مالی و نبود منابع پایدار، به شرکتهای خصوصی بهعنوان حامیان مالی پروژههای اجتماعی خود وابسته شدهاند. این وابستگی، اگرچه در مواردی به اجرای برخی پروژههای خیریه و مفید برای جامعه کمک کرده، اما باعث شده که سمنها از نقش اصلی خود، یعنی نظارت و مطالبهگری در برابر عملکرد اجتماعی شرکتها، فاصله بگیرند. حتی در مواردی به جای آنکه این سازمانها فعالیتهای CSR شرکتها را ارزیابی کنند و از آنها بخواهند پروژههایشان با نیازهای واقعی جامعه همراستا باشد، اغلب به بازوی اجرایی شرکتها در پروژههای تبلیغاتی یا نمایشی تبدیل شدهاند.
ابزار خاموش رسانه
رسانهها میتوانند با اطلاعرسانی شفاف، نقد صادقانه عملکرد شرکتها و برجسته کردن نیازهای واقعی جامعه، مطالبهگری را تقویت کنند و هم شرکتها و هم سایر بازیگران نظیر دولت و سمنها را نسبت به ایفای نقش درست خود یاری کنند. در ایران، رسانهها اغلب به پوشش فعالیتهای شرکتها بهصورت تبلیغاتی اکتفا میکنند و کمتر به تحلیل عمیق و مستقل یا نقد سازنده آنها میپردازند. جدای از ترس «از دست دادن تبلیغات و حمایتهای مالی»، تردید راجع به وجود بسترهای قانونی حمایتکننده از کنشگری درست رسانهها نیز مزید بر علت شده تا اصحاب رسانه کمتر به نقشآفرینی منتقدانه و مستقل در این عرصه بپردازند.
اهمیت مطالبهگری
مطالبهگری و نظارت، دو وظیفه اصلی جامعه مدنی در حوزه مسوولیت اجتماعی شرکتی هستند. NGOها و رسانهها باید عملکرد اجتماعی شرکتها را زیر ذرهبین قرار دهند، از آنها گزارشهای شفاف و واقعی در ارتباط با عملکرد اجتماعی بخواهند، و اطمینان حاصل کنند که پروژههای CSR با نیازهای واقعی جامعه همراستا هستند.
البته فریب یا سبزشویی و مواردی از این جنس نیز در کار نیست! اهمیت این موضوع وقتی بیشتر میشود که بدانیم در ادبیات مسوولیت اجتماعی شرکتی، صحبت از لزوم ایفای نقش دو نیروی موثر برای هدایت رفتار مسوولانه بنگاهها مطرح است: یکی سیاستگذاری مناسب دولتی و دیگر مطالبهگری و نظارت موثر بخش مردمی.
در واقع بدون این دو نیرو، در هیچ جای دنیا و در هیچ ساختار اجتماعی-سیاسی، بخش خصوصی به تنهایی به سمت و سوی رفتار مسوولانه واقعی نرفته است. نگاه صرفا «اسپانسری» به شرکتها باعث میشود که جامعه مدنی پیشاپیش خود را خلع سلاح کند و در تعامل با شرکتها با چشمپوشی از خطاها یا کژرویها یا مسیرهای اشتباه مدیران، به تایید مسیرهای غلط یا حتی گاهی سفیدشویی آنها روی بیاورد.
اگرچه حتما سمنها میتوانند بازوی کمکی خوبی برای اجرای پروژههای اجتماعی شرکتها باشند، و رسانهها باید در جای درست به ترویج و اطلاعرسانی اقدامات خوب و موثر سازمانها در زمینه عملکرد اجتماعی بپردازند، اما این همه داستان نیست. پرداختن صرف به چنین نقشهایی مثل این است که انسانی از یک پای خود استفاده کند یا فقط فرمان خودرو را به سمت راست بپیچد! واقعیت این است که ما به ایفای چنین نقشهای مطالبهگرانه و دیدهبانانه از سمت جامعه مدنی هم نیاز داریم و بدون آنها نمیتوان تصور کرد که CSR در یک کشور به تعالی برسد.
سازمانی که برای تامین بودجه خود به حمایت شرکتهای خصوصی وابسته است، نمیتواند بهطور همزمان نقش دیدهبان و ناظر بیطرف را ایفا کند. این تضاد منافع باعث میشود که NGOها و رسانهها از مطالبهگری، و نقد عملکرد شرکتها خودداری کنند یا در برابر تخلفات احتمالی آنها سکوت اختیار کنند. راهحل چیست؟ هیچ راهحلی جز حل مساله تضاد منافع در نهاد جامعه مدنی وجود ندارد.
ایدههایی برای کمک به بهبود وضعیت
برای آنکه مسوولیت اجتماعی شرکتها در ایران از حالت نمایشی به اثرگذاری واقعی تبدیل شود، جامعه مدنی باید به نوبه خود نقشی فعالتر ایفا کند. این نقشآفرینی شامل چند بعد کلیدی است:
۱- تقویت استقلال: اگر سمن یا رسانه میتواند حامیانی از میان خیرین، ایراندوستان یا نهادهای دیگر داشته باشد که انتظاری از آنها برای نقض ماموریت یا استقلالشان نداشته باشند، بهترین اتفاق ممکن رخ داده است. ممکن است برخی از این حامیان بالقوه در حال مطالعه این یادداشت باشند و در چنین حالتی باید گفت که ایران ما و آینده مسوولیت اجتماعی شرکتی بسیار به حمایتهای سخاوتمندانه و توانمندساز شما نیاز دارد و دعوت میکنیم که پای کار بیایید و بسترساز بسیاری اتفاقات خوب در این عرصه شوید که هدفشان نه تقابل با بخش خصوصی و شرکتها، بلکه تشویق رفتارهای مسوولانه و اصلاح کژرفتاریها و بهبود زیستبوم است. عملکرد مثبت مسوولیت اجتماعی شرکتها، یک موهبت برای توسعه پایدار کشور است و همه بازیگران از آن منتفع خواهند شد و بنابراین نباید نگاههای انتقادی درست و مطالبهگریهای بهجا را با بدبینی نگریست.
۲- مطالبه شفافیت و گزارشدهی: جامعه مدنی باید شرکتها را به ارائه گزارشهای دقیق و شفاف از فعالیتهای CSR خود ملزم کند. این گزارشها که با نام گزارش مسوولیت اجتماعی یا گزارش پایداری هم شناخته میشوند باید شامل جزئیات اقدامات و پروژهها، میزان تاثیرگذاری، و سیاستهای شرکتها برای مدیریت پیامدهای فعالیتهایشان باشد. همین حالا هم بسیاری شرکتهای ایرانی به انتشار گزارش پایداری دست میزنند و حالا شاید وقت آن است که جامعه مدنی با بررسی و نقد دقیق و اصولی این گزارشها، کمک کند که با ارتقای کمی و کیفی این گزارشها روبهرو شویم.
۳- همکاری بین NGOها و رسانهها: همکاری این دو بخش از جامعه مدنی میتواند اثربخشی مطالبهگری را افزایش دهد. برای مثال، NGOها میتوانند اطلاعات دقیق از عملکرد شرکتها ارائه دهند و رسانهها این اطلاعات را به اطلاع عموم برسانند.
در پایان و به عنوان جمعبندی باید گفت که ما نیاز به اشکال جدیدی از سازمانهای مردمنهاد و رسانهها در این عرصه داریم که مکمل بازیگران موجود جامعه مدنی باشند: نهادهایی که با رویکردی مستقل، و نگاهی منتقدانه، مطالبه عملکرد اجتماعی واقعی را از شرکتها داشته باشند؛ در حقیقت، نوعی از کنشگری سازمانی.
این مطلب به سفارش پایگاه خبری تحلیلی «خیر ایران» نوشته شده است.
* مدیر «مدرسه توسعه پایدار» دانشگاه صنعتی شریف