بافت: کسب و کار خوب مثل یک «قلعه» است

بافت ۹۴ ساله، به عنوان مدیرعامل و رئیس هیاتمدیره هلدینگ «برکشایر هاتاوی»، میگوید که هنگام تصمیمگیری درباره سرمایهگذاریهای احتمالی، آنها را مانند یک «قلعه» در نظر میگیرد. به گفته بیل گیتس، دوست دیرینهاش، این رویکرد به او کمک میکند انتخابهای مالی خود را مدیریت کند.
در سال ۱۹۹۶ بیل گیتس در نشریه کسب و کار هاروارد، این جمله را در مورد بافت نوشته بود: «وارن بافت دوست دارد بگوید که کسب و کار خوب مانند یک قلعه است و باید هر روز این سوال را مطرح کرد: آیا مدیریت، اندازه خندق محافظ قلعه را وسعت میبخشد یا آن را کوچک میکند؟»
در این سناریو، منظور از خندق محافظ قلعه، اصول بنیادین یک کسب و کار است - آنچه که وارن بافت «ارزش ذاتی» مینامد. برای تعیین ارزش ذاتی، بافت از عملکرد ارزش سهام شرکت فراتر میرود و عواملی مانند ثبات سودآوری، وضعیت جریان نقدی و میزان بدهی شرکت را ارزیابی میکند.
گیتس همچنین نوشته بود: بافت دوست دارد تمام گزارشهای سالانه قبلی شرکت را تا جایی که امکان دارد مطالعه کند. با این کار، او بررسی میکند که شرکت چگونه پیشرفت کرده و چه استراتژیای دارد، و هدفش این است که مشخص کند آیا کسب و کار میتواند در برابر چالشهای رقابتی دوام بیاورد یا خیر. از نظر بافت، معمولا کسب و کاری عملکرد مطلوب دارد که دارای بدهی کم یا بدون بدهی باشد و جریان نقدی مثبت و پایدار داشته باشد. او در نشست سالانه برکشایر هاتاوی در سال ۱۹۹۷ گفته بود: «اگر قصد دارید ارزش ذاتی شرکت را ارزیابی کنید، فقط جریانهای نقدی را در نظر بگیرید. تنها دلیل برای اینکه پول نقدتان را وارد هر گونه سرمایهگذاری کنید، این است که در آینده بتوانید از آن، پول نقد بیشتری به دست آورید.»
سبک سرمایهگذاری وارن بافت، معروف به «سرمایهگذاری ارزشی»، شامل تفکر بلندمدت و نگهداشتن داراییها برای مدت طولانی، فارغ از نوسانات کوتاهمدت بازار است. او مدلهای کسب و کاری را ترجیح میدهد که از نظر بنیادی سالم و پایدار باشند. بیل گیتس در این باره به یکی از گفتههای معروف بافت اشاره میکند: «باید در کسب و کاری سرمایهگذاری کنید که وابسته به نبوغ یا مهارت مدیریتی یک فرد خاص نباشد، چون ممکن است روزی مدیریت آن به دست فرد ناآگاه و کمتجربهای بیفتد.»
تشخیص اینکه یک کسب و کار شکستناپذیر است یا نه، کار دشواری است. وارن بافت گفته که جذب شرکتهایی میشود که بازار ویژه خود را به طور کامل در دست دارند و بر آن مسلط هستند؛ به عبارتی انحصار آن صنعت را در دست دارند – مثلا روزنامهای که در شهری فعالیت میکند که هیچ رقیبی ندارد. او این موضوع را در کمیسیون بررسی بحران مالی در سال ۲۰۱۰ مطرح کرد.
او همچنین به دنبال کسب و کارهایی بوده که از نظر بنیادی سالم هستند، اما به نظرش دچار ضعف مدیریتی شدهاند. بافت چنین کسب و کارهایی را فرصتی میبیند تا با حمایت مالی و ایجاد رهبری سازمانی قدرتمندتر، به رشد و شکوفایی کاملشان کمک کند.
او در نشست سالانه سهامداران برکشایر هاتاوی در سال ۱۹۹۵ گفته بود: «ما تلاش میکنیم بفهمیم چرا این قلعه همچنان پابرجاست؟ و چه عواملی باعث میشوند که در ۵، ۱۰ یا ۲۰ سال آینده همچنان باقی بماند یا از بین برود؟ عوامل کلیدی کدامند؟ و تا چه اندازه پایدارند؟ این پایداری تا چه حد به نبوغ ارباب قلعه وابسته است؟»
در طول دهههای گذشته، وارن بافت همواره از همین فلسفه سرمایهگذاری پیروی کرده است. او در آخرین نامه سالانهاش به سهامداران برکشایر هاتاوی که ۲۲ فوریه منتشر شد، درباره تصمیمی که سال ۲۰۱۹ برای سرمایهگذاری در پنج شرکت بزرگ ژاپنی که معتقد بود کمتر از ارزش واقعیشان قیمتگذاری شدهاند، سخن گفت و همچنین درباره تصمیم بعدی خود برای افزایش سهمش در این شرکتها. او نوشت: «ما فقط سوابق مالی آنها را بررسی کردیم و از قیمتهای پایین سهامشان شگفتزده شدیم. اما با گذر زمان، حس تحسین ما نسبت به این شرکتها همواره بیشتر شده است.»