غرش موشکهای ایران در آسمان تلآویو

حملات اسرائیل به ایران میتواند به یک جنگ منطقهای تبدیل شود
عبور تلآویو از آستانه

دنیای اقتصاد: مورخان احتمالا ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ (جمعه 23 خردادماه 1404) را به عنوان روزی که جهان از «آستانهای» عبور کرد که به راحتی نمیتواند از آن عقبنشینی کند، به یاد میآورند. در اقدامی که جامعه بینالمللی را شوکه کرد و بازارهای جهانی را به لرزه درآورد، اسرائیل در ساعات اولیه صبح جمعه یک تهاجم نظامی گسترده علیه ایران آغاز کرد.
«ابراهیم المرعشی»، استادیار مطالعات خاورمیانه در دانشگاه دولتی سان مارکوس در کالیفرنیا در الجزیره نوشت، به نظر میرسد بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، دو هدف را دنبال میکند: اول، مقامات اسرائیلی نگرانند که مبادا ایران به توانایی فنی ساخت سلاح هستهای نزدیک شود. دوم، اسرائیل امیدوار است که تشدید چشمگیر تنشها، تهران را به پذیرش توافق هستهای جدیدی که به نفع منافع ایالات متحده و اسرائیل باشد، از جمله حذف ذخایر اورانیوم غنیشدهاش، سوق دهد. همانطور که نتانیاهو نتوانسته حماس را از طریق نیروی نظامی نابود کند، هر دو هدف در نهایت ممکن است تنها به تداوم یک جنگ منطقهای گستردهتر منجر شود.
در حالی که چشمانداز جنگ تمامعیار بین ایران و اسرائیل مدتها بود توجه محافل سیاسی را به خود جلب کرده بود اما رویدادهای جمعه از بعد مقیاس، جسارت و پیامدهای حمله و پاسخ قطعی ایران به طرز خطرناکی متفاوت به نظر میرسد و شبح یک درگیری منطقهای را افزایش داده است. از بهار عربی ۲۰۱۱، جنگ سرد عربستان - ایران در سراسر منطقه در جریان بود اما این رقابت با میانجیگری چین در مارس ۲۰۲۳ متوقف شد. اما از اکتبر ۲۰۲۳، جنگی بین اسرائیل و ایران از طریق ابزارهای متعارف و نامتقارن آغاز شده که میتواند مسیر خاورمیانه را برای سالهای آینده تعریف کند. اگر ایران به این نتیجه برسد که بقا در معرض تهدید است، پاسخش میتواند بسیار فراتر از سرزمینهای اشغالی گسترش یابد. دولت آمریکا، در حالی که رسما با تشدید نظامی مخالف بود، ظاهرا تایید ضمنی حمله اسرائیل را صادر کرد. گفته میشود واشنگتن معتقد بود که چنین حملهای میتواند موازنه مذاکرات را تغییر دهد و پیامی مبنی بر اینکه ایران از موضع قدرت مذاکره نمیکند، ارسال کند.
اگرچه مقامات آمریکایی ادعا میکنند که از قبل از حملات مطلع بودهاند اما به صورت عملیاتی در آن شرکت نکردهاند، اما هم هواپیما و هم بمبهای سنگرشکن مورد استفاده توسط ایالات متحده تامین شدهاند. زیرساختهای هستهای ایران عمیقا زیرزمین است؛ برخی بیش از ۵۰۰ متر و در فواصل بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر. در نتیجه، نابودی این برنامه با حملات هوایی بعید به نظر میرسد.
تشدید جنگ، ایالات متحده را درگیر میکند
اسرائیل یاغی

دنیایاقتصاد: «دانیل بلاک»، سردبیر ارشد فارن افرز، در گفتوگویی با «دانیل بی. شاپیرو» (که به عنوان سفیر ایالات متحده در اسرائیل و مدیر ارشد خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای امنیت ملی نیز خدمت کرده است) حمله اسرائیل به ایران را مورد بررسی قرار داده است.
چرا دولت ترامپ قاطعانه فاصله خود را از اسرائیل به دلیل حمله نظامی ایران حفظ کرده است؟
دست کم دو دلیل را میتوان ذکر کرد: اول، بازداشتن ایران از هر گونه اقدام نظامی علیه ایالات متحده و دوم، امیدواری به زنده نگه داشتن مذاکرات هستهای. اما رویای او برای یک راهحل دیپلماتیک که به غنیسازی هستهای ایران پایان دهد، مرده به نظر میرسد. به احتمال زیاد ایران سعی میکند به سمت یک گریز هستهای حرکت کند.
نظر شما در مورد بیانیه مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، که قول محافظت از آمریکاییها را داده بود، اما به طور خاص سخنی از اسرائیل به میان نیاورد، چیست؟
بیانیه روبیو با این هدف صادر شد که به ایران نشان دهد ایالات متحده درگیر نیست و اسرائیل به صورت یکجانبه عمل کرده است. حذف نام اسرائیل نشانه دیگری است مبنی بر اینکه واشنگتن نمیخواهد به عنوان کسی که از اقدام اسرائیل حمایت کرده، دیده شود. غیرقابل تصور است که مقامات آمریکایی از قبل اطلاعی نداشته باشند. اظهارات روبیو به این معنی نیست که ایالات متحده در دفاع از اسرائیل کمک نخواهد کرد.
چرا اسرائیل بهرغم خواستههای آشکار ترامپ، تصمیم به حمله گرفت؟
نتانیاهو میگفت اجازه نخواهد داد ایران سلاح هستهای تولید کند. این موضوع محور فعالیت سیاسی او بود. من فکر میکنم با توجه به تضعیف نیروهای جبهه مقاومت و از دست رفتن سوریه، او احساس میکرد که اسرائیل فرصت مناسبی برای حمله به دست آورده است. به هر روی، تردیدی نیست که اسرائیل با حملات بیشتری از سوی حوثیهای یمن روبهرو خواهد شد. اکتبر گذشته، اسرائیل به دنبال هماهنگی پاسخ خود به حمله ایران با واشنگتن بود، که به جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، فرصتهایی برای شکلدهی و محدود کردن پاسخ اسرائیل داد. اما اسرائیل این بار علاقه کمی به چنین هماهنگی نشان داد. حتی اگر عملیات نظامی ایران کاهش یابد یا متوقف شود اما نباید از حملات نامتقارن مداوم، مانند عملیات سایبری غفلت کرد.
میدل ایستآی: هدف اسرائیل بیثبات کردن ایران است
قمار بدون استراتژی بیبی

دنیایاقتصاد: در همان روزی که کابینه بنیامین نتانیاهو، به سختی از انحلال پارلمان (در بحبوحه اختلاف بر سر پیشنهاد اجباری کردن خدمت سربازی برای یهودیان ارتدوکس افراطی) اجتناب کرد، تهاجم نظامی بیسابقهای را علیه ایران آغاز کرد. این سلسله حملات که مقامات ارشد نظامی و دانشمندان هستهای ایران را به شهادت رساند، آغازگر جنگی تمامعیار بود.
«عابد ابو شهاده» در روایت خود در «میدل ایست آی» نوشت، این تشدید تنشها در زمانی رخ میدهد که اسرائیل تحت فشارهای داخلی و خارجی قرار دارد. ارتش اسرائیل با کمبود پرسنل مواجه است، زیرا نارضایتی عمومی از بار نابرابر جنگ بین یهودیان سکولار و ارتدوکس افراطی در حال افزایش است، در حالی که مذاکرات گروگانگیری با حماس همچنان راکد مانده است. با توجه به جنگ اسرائیل علیه ایران، به نظر میرسد هرگونه تلاش جدی برای پایان دادن به جنایات در غزه یا آزادی اسرای اسرائیلی رها شده است. با وجود انزوای بینالمللی رو به وخامت اسرائیل، از جمله احکام بازداشت علیه نتانیاهو و گالانت، اما کابینه این رژیم تصمیم گرفت که تمام تلاش خود را به کار گیرد. در حقیقت، ایالات متحده کاملا از این عملیات آگاه بود و تصمیم گرفت آن را متوقف نکند. به نظر میرسد واشنگتن تشدید تنش نظامی اسرائیل را به عنوان یک اهرم استراتژیک در مذاکرات خود با تهران میبیند. در حالی که مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، علنا خواستار کاهش تنش شد، سلاحها و اطلاعات آمریکایی همچنان به دست اسرائیل میرسد.
گزارشگر «میدل ایست آی» بر این باور است که اسرائیل به دنبال اهدافی فراتر از مهار هستهای است. هدف واقعی این رژیم، بیثبات کردن ایران است. این نگرش، یادآور سخنان اسحاق رابین، نخستوزیر سابق این رژیم است که در دهه 1990 ایران را «تهدید موجودیتی» نامید. رابین معتقد بود ایران یک چالش بلندمدت برای هژمونی منطقهای اسرائیل است. نتانیاهو میداند که جنگ باعث اتحاد در داخل این رژیم میشود. با این حال، ارتش اسرائیل هشدارهای جدی صادر کرده مبنی بر اینکه عواقب این جنگ میتواند بیسابقه باشد.
اقتصاد اسرائیل در حال رکود است، هزینه زندگی در حال افزایش است و شکافهای اجتماعی در حالی که نتانیاهو دکترین جنگ بیپایان را پیش میبرد، عمیقتر میشود. اسرائیل در حال حاضر منفور منطقه است و تصمیم به حمله به سایتهای هستهای نهتنها ایران، بلکه کل منطقه را با پیامدهای بالقوه رادیواکتیو تهدید میکند. چنین حملاتی، صرف نظر از عواقب آن، سابقه جهانی خطرناکی را برای مشروعیت بخشیدن به حملات به زیرساختهای هستهای ایجاد میکند. گزارشگر «میدل ایست آی» در بخش دیگری از گزارش خود میافزاید، نتانیاهو خود را به عنوان نگهبان قوم یهود در برابر «تهدیدهای وجودی» مطرح کرده است.
از سرزنش علنی باراک اوباما در سخنرانی سال ۲۰۱۵ در کنگره آمریکا گرفته تا همسویی با دولت ترامپ برای از بین بردن توافق هستهای، نتانیاهو بقای سیاسی خود را بر این رویارویی بنا کرده است. این جنگ نشاندهنده یک گسست شدید در رویکرد تاریخی اسرائیل به تهدیدها است. در دهههای گذشته، اسرائیل ترجیح داد از درگیریهای نظامی مستقیم اجتناب کند. نتانیاهو میداند که قدرت استراتژیک اکنون در حال انتقال به کشورهای حاشیه خلیج فارس است و این در سفر اخیر ترامپ به منطقه که این رژیم را نادیده گرفت کاملا مشهود است. نتانیاهو میداند که ایالات متحده دیگر اسرائیل را محور استراتژی منطقهای خود نمیبیند. واشنگتن مشغول جنگهای تجاری بهویژه با چین است، نه جنگهای جدید در خاورمیانه.
همگرایی مجموعهای از عوامل، نتانیاهو را به سمت قمار سوق داد. اما این یک قمار بدون استراتژی خروج است. هزینه حمله به تاسیسات هستهای و عدماطمینان در مورد مقیاس انتقام ایران، اسرائیلیها را در هالهای از اضطراب فرو برده است. این جنگ میتواند برای اسرائیل هزینه سنگینی داشته باشد و ممکن است نتیجهاش برخلاف چیزی باشد که نتانیاهو به آن میاندیشد: فروپاشی سیاسی، انزوای دیپلماتیک و فصل دیگری در تاریخ طولانی محاسبات اشتباه خاورمیانه.
۵۰درصد جمهوریخواهان دیدگاه نامطلوبی نسبت به اسرائیل دارند
تفرقه در پایگاه ترامپ

دنیایاقتصاد: دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، پس از ادای سوگند برای دومین دوره ریاست جمهوری خود در ژانویه، گفت که برای «توقف همه جنگها» تلاش خواهد کرد و میراثی از خود به عنوان یک «صلحطلب و متحدکننده» به جا خواهد گذاشت. اما شش ماه بعد، پس از حمله اسرائیل به ایران، موشکها در سراسر خاورمیانه به پرواز درمیآیند و خطر یک جنگ منطقهای تمامعیار را که میتواند پای آمریکا را به این درگیری بکشاند، به همراه دارد. «علی حرب» در روایت خود برای الجزیره نوشت، حملات اسرائیل به ایران، که ترامپ تقریبا به صراحت از آن حمایت کرده است، اکنون وعده رئیسجمهور مبنی بر توقف جنگ و برقراری صلح را به بوته آزمایش میگذارد. این حملات میتواند پایگاه ترامپ را دچار تفرقه کند، به طوری که بسیاری از سیاستمداران و مفسران راستگرا تاکید میکنند که حمایت بیقید و شرط از اسرائیل با شعار «اول آمریکا» که ترامپ بر اساس آن انتخاب شد، در تضاد است.
«تریتا پارسی»، معاون اجرایی موسسه کوئینسی، گفت: «در بسیاری از بخشهای پایگاه «اول آمریکا» حس خیانت و خشم بسیار شدیدی وجود دارد، زیرا آنها واقعا با ایده مشارکت یا حمایت ایالات متحده از چنین جنگهایی مخالف شدهاند. آنها تا حد زیادی نسبت به اسرائیل بدبین شده و قویا معتقدند که این نوع جنگها باعث شکست ریاست جمهوری جمهوریخواهان و به خطر افتادن دستور کار داخلی گستردهتر آنها میشود.» چند مقام محافظهکار آمریکایی حملات اسرائیل را زیر سوال برده و هشدار دادند که ایالات متحده نباید وارد جنگی شود که به منافعش خدمت نمیکند. «تاکر کارلسون»، مفسر محافظهکار بانفوذ - که به عنوان چهره اصلی جنبش «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم» (MAGA) ترامپ شناخته میشود - گفت که ایالات متحده نباید از «دولت جنگطلب» بنیامین نتانیاهو حمایت کند. خبرنامه صبحگاهی شبکه تاکر کارلسون نوشت: «اسرائیل میتواند جنگ را به راه بیندازد، اما نه با حمایت آمریکا.»
او افزود که جنگ با ایران ممکن است منجر به کشته شدن هزاران آمریکایی به نام یک دستور کار خارجی شود.
در این خبرنامه آمده است: «بدیهی است که هیچ یک از این احتمالات برای ایالات متحده مفید نخواهد بود. اما گزینه دیگری هم وجود دارد: اسرائیل را کنار بگذارید. بگذارید آنها جنگهای خودشان را بکنند. به ما ربطی ندارد.» «رند پال»، سناتور جمهوریخواه، نیز نسبت به جنگ با ایران هشدار داد و نومحافظهکاران جنگطلب در واشنگتن را به باد انتقاد گرفت.
پال در پستی در شبکههای اجتماعی نوشت: «مردم آمریکا به طور قاطع با جنگهای بیپایان ما مخالفند و وقتی در سال ۲۰۲۴ به دونالد ترامپ رای دادند، به این شکل رای دادند. من از رئیسجمهور ترامپ میخواهم که به مسیر خود ادامه دهد، آمریکا را در اولویت قرار دهد و در هیچ جنگی بین کشورهای دیگر شرکت نکند.» گزارشگر الجزیره نوشت، در حالی که بسیاری از حامیان اسرائیل به تهدید ایران هستهای اشاره کردهاند، اما «تولسی گابارد»، رئیس اطلاعات ترامپ، در ماه مارس شهادت داد که ارزیابی ایالات متحده «همچنان این است که ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست».
با تمام این تفاصیل، پارسی به الجزیره گفت: «ترامپ به جای پیگیری مذاکرات به روشی معقول، هدف غنیسازی صفر را اتخاذ کرد که قابل پیشبینی بود به بنبست منجر شود، که قابل پیشبینی بود اسرائیلیها از آن برای سوق دادن او به سمت حملات نظامی و تشدید تنش استفاده کردند.»
پارسی افزود که معتقد است ترامپ در طول هفته گذشته با پیشبرد دیپلماسی در حالی که میدانست حملات اسرائیل در راه است، درگیر فریبکاری شده است. او گفت: «ترامپ عمدا اظهاراتی در حمایت از دیپلماسی و عدمحمله اسرائیل مطرح کرد و همه را به این فکر انداخت که اگر حملهای صورت گیرد، پس از شش دور مذاکرات روز یکشنبه اتفاق خواهد افتاد. اما این اتفاق زودتر افتاد.»
دودستگی در کنگره
به نوشته حرب، گزارشگر الجزیره، حملات اسرائیل موجب دودستگی در کنگره شده است. اگرچه برخی دموکراتها و جمهوریخواهان از این حملات حمایت کردند اما بخش کلیدی پایگاه ترامپ، بخشی از جناح راست بوده که حمایت بیقید و شرط ایالات متحده از اسرائیل را زیر سوال میبرند. «جان هافمن»، پژوهشگر دفاع و سیاست خارجی در موسسه کاتو، یک اندیشکده لیبرتارین، گفت: «آنها واقعا نماینده یک حوزه انتخابیه قوی در حزب جمهوریخواه هستند، بهخصوص اگر به افراد جوانتر نگاه کنید.» هافمن به یک نظرسنجی اخیر مرکز تحقیقات پیو اشاره کرد که نشان میداد ۵۰درصد از جمهوریخواهان زیر ۵۰ سال، دیدگاه نامطلوبی نسبت به اسرائیل دارند. او به الجزیره گفت: «در میان خود رایدهندگان، مردم آمریکا از این جنگهای بیپایان خسته و دلزده شدهاند.»
منتقدان میگویند موضع ترامپ در قبال حملات اسرائیل به ایران، او را در معرض خطر درگیر شدن در درگیری خاورمیانه قرار میدهد. برای مثال، هافمن به نزدیکی روابط آمریکا و اسرائیل و پافشاری مقامات حزب جمهوریخواه که دهههاست برای درگیری با ایران تلاش میکنند، مانند سناتور لیندسی گراهام، اشاره کرد. هافمن گفت: «خطر بزرگی وجود دارد که ایالات متحده به این جنگ کشیده شود.»
تهران به دنبال در هم شکستن دفاع اسرائیل است
دست ایران بر روی ماشه بالستیکها

دنیای اقتصاد: تهاجم اسرائیل به سایتهای هستهای ایران و ترور رهبران ارشد نظامی و چند دانشمند هستهای ایران، تهران را به تلافی واداشته است. اگرچه برخی از اجزای نیروهای مقاومت تضعیف شدهاند اما هنوز حوثیها حملات موفقیت آمیزی به اسرائیل انجام میدهند.
«دنیل بایمن»، عضو ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی و استاد دانشگاه جورج تاون، در مقالهای در «فارن پالیسی» نوشت، غیر از این متحد دوردست ایران، اما خود این کشور از توان تسلیحاتی برای هدف قرار دادن منافع آمریکا برخوردار است.
تخمین زده میشود که ایران بیش از ۳هزار موشک بالستیک داشته باشد، از جمله برخی سیستمهای برد بلند که میتوانند به اسرائیل برسند، و همچنین بسیاری از موشکهایی که میتوانند به عراق و متحدان ایالات متحده در خلیج فارس برسند.
تهران به دنبال در هم شکستن دفاع اسرائیل است. اما از سوی دیگر، دولت ترامپ سعی کرده میان خود با حملات اسرائیل فاصله بگذارد. اما به اسرائیل در دفاع از خود در برابر حمله ایران کمک خواهد کرد. با وجود این، احتمالا برخی از موشکها و سایر سیستمها از سیستم دفاعی اسرائیل عبور خواهند کرد.
اگرچه مقامات دولت ترامپ اعلام کردند که ایالات متحده در حملات اسرائیل دخیل نبوده، اما ایالات متحده هنوز هم ممکن است هدف باشد. با توجه به روابط امنیتی نزدیک بین آمریکا و اسرائیل، ایران انکارهای ایالات متحده را باور نمیکند. کمک ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در برابر موشکهای ایران، ممکن است تهران را متقاعد کرده باشد که ایالات متحده در حاشیه گود قرار ندارد. در هر حال، به نظر میرسد اسرائیل مایل به پرداخت این هزینه هست، زیرا معتقد است به عقب انداختن برنامه هستهای و قدرت نظامی ایران ارزش تلافی را دارد.
اسرائیل و ایران اعلام کردهاند که تا هر زمان لازم باشد به حملات خود علیه یکدیگر ادامه خواهند داد. دنیل بایمن افزود، اگرچه تهران به سرعت جانشینان فرماندهان ارشد را تعیین کرد اما احتمال میرود اسرائیل بار دیگر دست به ترور شوم بزند. ایران زیر آتش تسلیم نخواهد شد.
یک احتمال این است که ایران مقاومت کند و ضرباتی به اسرائیل وارد کند. در حالی که فشارهای بینالمللی بر اسرائیل برای توقف جنگ افزایش مییابد. تاسیسات هستهای در نطنز و جاهای دیگر اگرچه آسیب دیده است اما ایران میتواند نسبتا سریع تعمیرات را انجام دهد. اسرائیل در هنگام حمله، اغلب از سوی ایالات متحده و حتی متحدان کلیدی اروپاییاش برای مدتی حمایت میشود، اما این کشورها به سرعت خواستار پایان خصومتها میشوند. فرانسه و بریتانیا پیش از این خواستار کاهش تنش شدهاند. اسرائیل به نظرات اروپاییها اهمیت چندانی نمیدهد؛ چراکه آنها ماههاست خواستار پایان خصومتها در غزه هستند اما در عمل هیچ اتفاقی رخ نداده است. اسرائیل بیش از اروپا نگران نظر ایالات متحده، بهویژه نظر رئیسجمهور ترامپ، است.
اگر او نتانیاهو را تحت فشار واقعی قرار دهد، اسرائیل ممکن است عملیات را کوتاه کند. اینکه آیا این منجر به دیپلماسی سازنده خواهد شد یا خیر، مشخص نیست. پس از حمله اسرائیل، ایران در میز مذاکره امتیاز کمتری خواهد داد.
سناریوهای تاریکتری نیز ممکن است. یکی این است که جنگ دو طرف به یک جنگ منطقهای تبدیل شود. در این صورت، ممکن است پای آمریکا هم به میدان جنگ باز شود. ایران واشنگتن را همدست اسرائیل میداند و مذاکرات را به عنوان پوششی برای آمادهسازیهای نظامی اسرائیل تلقی کرده است. اگر تهران مذاکرات را به عنوان یک پوشش ادراک کند، اهداف آمریکایی ممکن است در معرض خطر «تلافی» ایران قرار گیرند.
ایران ممکن است از برخی اجزای جبهه مقاومت بخواهد اهداف آمریکایی و اسرائیلی را در لیست اهداف خود قرار دهند. این میتواند یمن را به هدفی برای آمریکا تبدیل کند. امکان دیگر این است که البته بعید است متحدان عرب ایالات متحده درگیر شوند.
با این حال، برخی آمارها حاکی از این است که نیروهای مسلح اردن تعدادی از موشکها و پهپادهای ایرانی را رهگیری کردهاند. یک احتمال دیگر این است که جنگ پایان نیابد. به این معنا که امواج حملات طرفین ممکن است در مقطعی متوقف شود، اما درگیری در سطح پایینتر برای ماهها ادامه یابد.
این یک جنگ تمامعیار نیست، اما یک صلح ناپایدار هم نیست. احتمال دیگر این است که ایران به گریز هستهای روی آورد. اگر چنین شود، چشمانداز درگیری غیرقابل پیشبینی خواهد بود.
نیویورکتایمز
همه از دیپلماسی آمریکا میترسند
دنیایاقتصاد: با آغاز حمله اسرائیل به اهدافی در ایران، خاورمیانه روز شنبه با چشماندازی کاملا تغییریافته از خواب بیدار شد. «مارک لندلر» در گزارشی برای نیویورکتایمز نوشت، اسرائیل و آمریکا با ادبیاتی آخرالزمانی، ایران را تهدیدی برای خود اعلام کردند.
به نظر میرسد ترامپ و نتانیاهو در حال قمار هستند. از یک سو، نتانیاهو به دنبال ضربه زدن به برنامه هستهای ایران است.
از سوی دیگر، ترامپ با ابزار «صلح از طریق قدرت» میخواهد ایران را مجبور به سازشی دیپلماتیک با ایالات متحده سازد، بدون اینکه به عواقب ناخواسته و بالقوه فاجعهبار منجر شود. برای سایر رهبران جهان، از جمله کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، این عواقب بسیار بزرگ به نظر میرسد. آنها خواستار خویشتنداری ایران و اسرائیل شده و نسبت به اثرات دومینویی این جنگ (در منطقهای که پیش از این در جبهههای مختلف، از غزه گرفته تا لبنان و حملات یمنیها به کشتیرانی در دریای سرخ درگیر جنگ بوده است) هشدار دادند.
حمله اسرائیل بیتردید تلاشهای ترامپ برای میانجیگری در جهت مدیریت برنامه هستهای ایران را نقش بر آب کرد. این ادعا که حمله اسرائیل میتواند اهرمی برای نرم کردن ایران و سوق دادن این کشور به سوی دیپلماسی باشد، دور از ذهن به نظر میرسد.
با این جنگ، قیمت نفت افزایش یافت و بازارهای سهام با کاهش مواجه شدند.
این در حالی است که چشمانداز یک جنگ گستردهتر، جهانی را که پیش از این تحتتاثیر روند زیگزاگی ترامپ در مورد تعرفهها قرار گرفته بود، به لرزه درآورد. آنچه بیش از همه به چشم میآید، عدماطمینان در مورد آن چیزی است که در آینده رخ خواهد داد.
اما چند نکته:
آیا اسرائیل قادر خواهد بود برنامه هستهای ایران، بهویژه فردو را، که در اعماق کوه دفن شده است نابود کند؟ آیا این حملات، ایران را به سوی اقدامات گریز هستهای سوق خواهد داد؟
کارشناسان هشدار میدهند که ایران میتواند از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای خارج شود. این به نوبه خود میتواند یک مسابقه تسلیحات هستهای منطقهای را دامن زند. آیا ایالات متحده فراتر از آنچه تاکنون برای دفاع از اسرائیل انجام داده است، به این درگیری کشیده خواهد شد؟
اگر چنین شود، آیا این امر نیروها و داراییهای آمریکایی در منطقه را در معرض حملات ایران یا متحدان آن قرار میدهد؟ آیا ایالات متحده قادر خواهد بود از تبدیل شدن این درگیری به یک جنگ منطقهای جلوگیری کند؟
ولی رضا نصر، رئیس سابق دانشکده مطالعات پیشرفته بینالمللی جان هاپکینز، گفت: «ترامپ ممکن است محاسبه کرده باشد که این یک اقدام چانهزنی بوده است. اما این یک قمار بزرگ است. اگر ایالات متحده به جنگی کشیده شود، کل نقشه ژئوپلیتیک - از پاریس تا مسکو تا واشنگتن تا پکن - تغییر خواهد کرد.»
نصر گفت که چالش فوری ترامپ جلوگیری از چنین تشدیدی خواهد بود. در حالی که استارمر، مکرون و دیگر رهبران خواستار خویشتنداری شدهاند، رئیسجمهور آمریکا تنها شخصیتی است که میتواند نقش تعیینکنندهای ایفا کند.
نصر افزود، برای انجام این کار، ترامپ باید نه تنها بر ایران، بلکه بر نتانیاهو نیز فشار وارد کند. نصر گفت، یک جنگ منطقهای، دستور کار سیاست خارجی ترامپ را که به سمت سیاست تجاری و رقابت اقتصادی با چین متمایل است، واژگون خواهد کرد. در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 2024، ترامپ خود را به عنوان یک صلحطلب در اوکراین و خاورمیانه معرفی کرد؛ اهدافی که اکنون بیش از هر زمان دیگری دستنیافتنی به نظر میرسند. نصر گفت: «ترامپ با این ادعا که چالش بزرگ ژئوپلیتیک، رقابت با چین است، به قدرت رسید. او درگیر منازعهای شده است که نمیخواست در مورد موضوعی باشد که در فهرست اولویتهایش در رتبه سوم یا چهارم قرار دارد.»
پس از انتشار خبر این حملات، قیمت نفت بیش از 10درصد افزایش یافت. یک جنگ گستردهتر به رشد جهانی ضربه خواهد زد و منبع دیگری از عدمقطعیت را در زمانی ایجاد میکند که روند نامنظم ترامپ در مورد تعرفهها، جریان تجارت بین ایالات متحده و دهها شریک تجاری را مختل کرده است.
متقاعد کردن اسرائیل برای عدمحمله به تاسیسات هستهای ایران، بیش از یک دهه است که به یک اصل اعتقادی در میان مقامات آمریکایی تبدیل شده است. ترس از حمله در دوران دولت اوباما به دلیل مخالفت صریح نتانیاهو با توافق هستهای، به اوج خود رسید.
برخی از تحلیلگران هشدار دادند که حمله همهجانبه اسرائیل میتواند اعتبار ایالات متحده را به شدت خدشهدار کند. برخلاف چند سال پیش، که کشورهای خلیج فارس به طور ضمنی از حمله اسرائیل به ایران حمایت میکردند، این بار عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس علیه اقدام نظامی اسرائیل لابی کردند.
«دانیل لوی»، مذاکرهکننده سابق صلح اسرائیل به نیویورکتایمز گفت: «ایالات متحده اکنون با واقعیتی روبهرو است که اساسا کل منطقه، نزدیکترین متحد این کشور یعنی اسرائیل را به عنوان نیروی بیثباتکننده اصلی و محرک رادیکالیزاسیون در منطقه میبیند.» علاوه بر این، او گفت، زمان حمله، تنها چند روز قبل از دور بعدی مذاکرات برنامهریزیشده بین مقامات ایرانی و استیو ویتکاف در عمان، این خطر را افزایش میدهد که سایر کشورها دیپلماسی آمریکا را صرفا یک عامل حواسپرتی در نظر بگیرند که با هدف ایجاد غافلگیری بیشتر برای هواپیماهای جنگی اسرائیل طراحی شده است.
لوی گفت اگر این موضوع به یک امر متعارف تبدیل شود، میتواند سایر کشورها را تشویق کند تا در بخشهایی از جهان که در حالت درگیری نیست، اما از ایالات متحدهای که مخرب است، میترسند، بهطور پیشگیرانه عمل کنند.
کارشناسان حقوقی در مورد حملات اسرائیل علیه ایران چه میگویند؟
تهدید غیرقانونی و جنایتکارانه

دنیای اقتصاد: کارشناسان برجسته حقوق بینالملل میگویند حملات اسرائیل به ایران و هدف قرار دادن «دهها» سایت از جمله تاسیسات هستهای، فرماندهان نظامی و دانشمندان، آشکارا غیرقانونی است. نتانیاهو حملات به ایران را در قالب «دفاع پیشگیرانه از خود» تعریف میکند. با این حال، چنین استدلالی با قوانین حاکم بر استفاده از زور تحت قوانین بینالمللی، مغایرت دارد. کارشناسان میگویند که استفاده از زور تنها در صورتی قانونی است که به دنبال دفع حمله قریبالوقوع یا حملهای باشد که در حال انجام است. «مارکو میلانوویچ»، محقق حقوق بینالملل، گفت که اهداف اعلامشده اسرائیل در پاسخ به حمله هستهای موهومی آغاز شده که قریبالوقوع نیست. ایران هنوز هیچ سلاح هستهای به دست نیاورده است.
بنابراین، هیچ تهدیدی برای حمله قریبالوقوع وجود نداشت که «دفاع پیشگیرانه از خود» را توجیه کند. میلانوویچ در مقالهای توضیح داد که در رابطه با حق دفاع از خود تحت قوانین بینالمللی سه موضع وجود دارد. اول اینکه کشورها میتوانند از دفاع پیشگیرانه برای دفع تهدیدهای پیشبینیشده آینده، بهویژه آنهایی که موجودیتی تلقی میشوند، استفاده کنند. دوم اینکه کشورها میتوانند با هدف پیشگیری از حملات قریبالوقوع آینده از زور استفاده کنند و سوم اینکه کشورها فقط زمانی میتوانند به استفاده از زور متوسل شوند که حملات از قبل رخ داده باشند. به گفته میلانوویچ، استفاده از زور برای جلوگیری از حمله آینده، همانطور که اسرائیل در عملیات روز جمعه خود استفاده کرد، توسط اکثر حقوقدانان بینالمللی «از نظر قانونی غیرقابل دفاع» تلقی میشود.
او نوشت: «استفاده اسرائیل از زور علیه ایران مطمئنا غیرقانونی است.» جرم «تجاوز» یکی از چهار جرم اصلی بینالمللی طبق اساسنامه رم دیوان کیفری بینالمللی (ICC) در کنار نسلکشی، جنایات علیه بشریت و جنایات جنگی است. این جرم به برنامهریزی، آمادهسازی، شروع یا اجرای یک عمل تجاوز یا استفاده از زور در نقض منشور سازمان ملل توسط شخصی در موقعیت رهبری، مانند رئیس دولت یا فرمانده ارشد نظامی، اشاره دارد. محققان دیگر نیز اسرائیل را به ارتکاب جرم تجاوز متهم کردند. پروفسور «کوین جان هلر» از دانشگاه کپنهاگ گفت: «کمتر عملی به صراحت غیرقانونیتر از دفاع پیشگیرانه است. بنابراین حمله اسرائیل هم غیرقانونی و هم جنایتکارانه است؛ جرم تجاوز.» او میگوید: «حمله اسرائیل به ایران صرفا نقض منشور سازمان ملل نیست. نقض آشکار و تمامعیار آن است.»
«سرگئی واسیلیف» از دانشگاه آزاد هلند نیز این حمله را مشمول جرم تجاوز دانست. او نوشت: «این عملیات استفاده غیرقانونی از زور است. ایران هیچ تهدید قریبالوقوعی برای اسرائیل ایجاد نکرده است که چنین حملهای را توجیه کند. این یک عمل تجاوز است.» میلانوویچ گفت، توجیه نتانیاهو برای حمله روز جمعه مشابه استدلالهایی است که روسیه برای توجیه حمله خود به اوکراین یا استدلالهایی است که ایالات متحده برای توجیه استفاده از زور علیه عراق به کار میبرد.
میلانوویچ استدلال کرد: «مشکل این رویکرد این است که آنقدر بیحد و مرز است که ممنوعیت استفاده از زور را کاملا از بین میبرد؛ یک دولت میتواند هر زمان که تهدیدی برای موجودیت خود احساس کند، اقدام کند. به طور خلاصه، این شکل «پیشگیرانه» از دفاع از خود، به هیچ وجه دفاع از خود نیست.»
تبانی واشنگتن با تلآویو

دنیایاقتصاد: «میدل ایست آی» در گزارشی فاش کرد که پیش از حمله اسرائیل به ایران، ایالات متحده، بیسروصدا صدها موشک هلفایر را به اسرائیل تحویل داده است. «شان متیوز» نوشت، ایالات متحده روز سهشنبه (20 خردادماه) حدود ۳۰۰ موشک هلفایر را به عنوان ذخیرهای بزرگ از تجهیزات (پیش از حمله اسرائیل به ایران) ارسال کرد دو مقام آمریکایی که نخواستند نامشان فاش شود، به میدل ایست آی گفتند که انتقال چنین حجم زیادی از موشکهای هلفایر نشان میدهد که دولت ترامپ از برنامههای اسرائیل برای حمله به ایران به خوبی مطلع بوده است.
دو مقام آمریکایی روز جمعه (23 خردادماه) گفتند که ارتش آمریکا به سرنگونی موشکهای ایرانی که به سمت اسرائیل در حرکت بودند، کمک کرد. «میدل ایست آی» اوایل این ماه فاش کرد که سازمان سیا در ماههای آوریل و می در مورد برنامههای اسرائیل برای حمله یکجانبه به سایتهای هستهای ایران مطلع شده بود. رفتار ترامپ در ماههای اخیر به ناظران و احتمالا ایرانیها این تصور را داد که او همچنان در برابر لابیگریهای علنی نتانیاهو برای همراهی با حملات مقاومت خواهد کرد.
آکسیوس روز جمعه به نقل از دو مقام اسرائیلی گزارش داد که دولت ترامپ فقط «تظاهر» به مقاومت در برابر برنامههای حمله اسرائیل میکرد، اما به طور خصوصی در برابر آنها مقاومت نکرد. دو مقام آمریکایی به میدلایستآی گفتند که در طول مذاکرات، دولت ترامپ در ماههای اخیر به طور مداوم به اسرائیل سلاح و مهمات ارسال میکرد. ایالات متحده ضرورتی نمیدید در مورد این انتقال به طور عمومی اطلاعرسانی کند، زیرا این انتقال قبلا به عنوان بخشی از یک معامله تسلیحاتی 7.4 میلیارد دلاری که شامل بمب، موشک و تجهیزات مرتبط بود، تصویب شده بود و کنگره در فوریه ۲۰۲۵ از آن مطلع شد.
ایران را دستکم نگیرید

دنیایاقتصاد: سرانجام آن اتفاق رخ داد. اسرائیل به سایتهای هستهای و فرماندهان نظامی و متخصصان هستهای ایران حمله کرد. به نظر میرسد که چهرههای رده بالای دولت ترامپ، شاید به جز استیون ویتکاف در آغاز مذاکرات، به طرز اسفناکی از واقعیت جدا شده باشند. اولین نظریهای که کنار گذاشته شد این است که ایران در صورت مواجهه با تهدید جدی و فوری نظامی، غنیسازی اورانیوم را به طور کامل کنار خواهد گذاشت. به نظر میرسد ترامپ واقعا فکر میکرده که چون او به عنوان یک رهبر «قویتر» نسبت به اسلاف خود شناخته میشود، میتواند امتیازاتی را از ایران به دست آورد که باراک اوباما نتوانسته بود. فرضیه دیگری که ترامپ مطرح میکند این است که ایران ممکن است برای بازگشت به میز مذاکره آماده باشد. پستهای ترامپ در «سوشیال تروث» یا حتی اظهارات او به «آکسیوس» حاکی از این است که حملات اسرائیل میتواند «به [او] کمک کند تا با ایران به توافق برسد.» نکته این است که او عزم ایران و مساله عمق استراتژیک این کشور را دست کم میگیرد. هیچ کس به طور جدی در مورد لشکرکشی برای تصرف تهران – مانند بغداد یا موارد مشابه- صحبت نمیکند.
ایران کشوری بسیار بزرگ و پرجمعیت است. دیدگاه ایران در میان برخی کارشناسان وجود دارد که ایران میتواند ضربه را تحمل کند، تلافی کند و آن قدر دوام بیاورد تا بتواند روزی دیگر غنیسازی کند. عدممشارکت ایالات متحده بسیاری از ناظران را شگفتزده کرده است. مقامات آمریکایی اظهار کردهاند که ایالات متحده شریک جنگ نیست. با این حال، این امر روشن میکند که واشنگتن از تصمیم تلآویو برای لغو دور بعدی مذاکرات هستهای که قرار بود امروز یکشنبه (25 خرداد) برگزار شود، نه متعجب و نه خشمگین شده است. دولت ترامپ معتقد است ایران به پایگاههای ایالات متحده در منطقه حمله نخواهد کرد، زیرا خواستار گشودن یک جبهه جدید نیست. با این حال، این ممکن است یک قمار خطرناک باشد بهخصوص با توجه به اینکه حتی اصطکاک کوچک بین آمریکا و ایران میتواند بر عبور کشتیهای جنگی یا نیروهای آمریکایی در عراق یا خلیج فارس تاثیر بگذارد. یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که ایالات متحده سه هفته پس از آغاز جنگ عراق در سال ۲۰۰۳، در چه موقعیتی قرار داشت. بغداد در ۹ آوریل با مقاومتی بسیار کمتر از آنچه اکثر مفسران انتظار داشتند، سقوط کرده بود.درصد قابلتوجهی از جمعیت عراق آشکارا از خلاص شدن از شر صدام خوشحال بودند. کمتر از یک ماه بعد، جورج دبلیو بوش بر روی عرشه یک ناو هواپیمابر در مقابل بنری با عنوان «ماموریت انجام شد» ایستاد. جنگها برای به سرانجام رسیدن زمان میبرند و به ندرت مشخص میشود که تاریخ در نهایت چگونه در مورد آنها قضاوت خواهد کرد. اکنون، همه ما میدانیم چه کسی در آن جنگ پیروز شد: ایران. اسرائیل باید از این جنگ درس بگیرد. چه بسا ایران در این جنگ هم پیروز شود.