کاخ سفید دفتر کار جدید «سازمان ترامپ»

در میان انبوه خشم عمومی از این موضوع (و بهخصوص در مورد مسائلی مانند برنامههای ترامپ برای پذیرش هدیه یک جت قطری)، فراموش کردهایم که دو چیز میتوانند همزمان صادق باشند: اینکه نوع طرحهای «پول بده تا بازی کنی» که بین دولت ترامپ و حامیان خارجی در حال ظهور است، بسیار گستاخانهتر از هر چیز دیگری است که در تاریخ آمریکا دیدهایم و اینکه ترامپ در خلأ ظهور نکرده است.
هر یک از معاملات خارجی جدید، میمکوینها و جمعآوری مخفیانه کمکهای مالی از طریق ارزهای دیجیتال، تلاشهای آشکار برای جذب سرمایهگذاری از رژیمهای دزدسالار و الیگارشی خارج از کشور - همه اینها در حالی است که فرزندان و خانواده همسر ترامپ به سراسر جهان سفر میکنند و جیب مشتریان خارجی جدیدی را میزنند - در دولتهای قبلی، میتوانست رسوایی بزرگی باشد.
ترامپ شاید به تنهایی حجم رسوایی مهمی چون «تیپات دام» (بزرگترین رسوایی مالی در تاریخ آمریکا) را جابهجا کرده باشد؛ اما او و خانوادهاش هم در این ماجرا حضوری فعال دارند و سالهاست در مواجهه با چگونگی هدف قرار دادن، دستکاری و تامین مالی مستقیم سیاست و سیاستگذاران آمریکایی توسط رژیمها و الیگارشهای خارجی، بیتفاوت بودهاند.
ببینید چطور خانواده بیشمار ترامپ در سراسر جهان پرسه میزنند و انواع و اقسام راههای خلاقانه را برای سود بردن از بازگشت پدرسالارشان به قدرت کشف میکنند. کلوب جدیدی از شاخهای از قوه مجریه وجود دارد که دسترسی مستقیم به دولت را تنها با نیممیلیون دلار ارائه میدهد. یک کسبوکار جدید ارز دیجیتال خانوادگی ترامپ وجود دارد که به تازگی یک قرارداد چند میلیارد دلاری با صندوقی تحت حمایت ابوظبی امضا کرده است.
علاوه بر سرمایهگذاریهای چند میلیون دلاری از سوی بسیاری از خودکامگان در شرکت کوشنر، تعدادی معامله به دست و از طریق جرد کوشنر، داماد ترامپ انجام شده است. بارها و بارها، خانواده ترامپ طوری رفتار کردهاند که گویی نه تنها هیچ نگرانی در مورد امضای احتمالی معاملات با مشتریان دزدسالار وجود ندارد، بلکه هیچ هزینهای نیز برای چنین معاملاتی نباید پرداخت شود.
آیا آنها اشتباه میکنند؟ همین چند ماه پیش بود که جو بایدن، رئیسجمهوری سابق آمریکا در یکی از آخرین اقدامات رسمی خود، عفو عمومی را برای پسرش هانتر بایدن صادر کرد، درحالیکه پدرش معاون رئیسجمهور بود، او نیز سالها با نام پدرش تجارت و به سراسر جهان سفر کرد. حتی پس از آنکه ظاهرا هانتر بایدن با مقامات آمریکایی لابی کرد تا به حداقل یک موکل خارجی کمک کند - که نقض آشکار قوانین لابیگری خارجی ایالات متحده است - او هیچ هزینه قانونی پرداخت نکرد و تعهد انتخاباتی پدرش برای مقابله با این عمل را به استهزا گرفت. حالا باید انتظار داشته باشیم که فرزندان ترامپ رفتار متفاوتی داشته باشند؟
این یک راز نیست که دولتهای خارجی، سازمان ترامپ را ابزاری برای نفوذ بر ترامپ میدانند. این موضوع در طول دوره اول ریاستجمهوری او نیز صادق بود. اکنون دولتهای خارجی حتی صریحتر هستند و رژیمها – بهویژه با توجه به تهدید تعرفههای گمرکی که اکنون در پیش است - آشکارا روند سرمایهگذاریهای جدید سازمان ترامپ در کشورهای خود را تسریع میکنند، همه اینها با کمک ترامپ در حال پیشرفت است.
این نخستین باری نیست که دیکتاتوریهای خارجی به امید جلب رضایت، پروژههای مورد علاقه سیاستمداران آمریکایی را تامین مالی میکنند. مدتی نه چندان دور، محبوبترین حلقه ارتباطی بین رژیمهای خارجی و رهبران سیاسی آمریکا، بنیاد کلینتون بود. سالها، این بنیاد میلیونها دلار از برخی از درندهخوترین رژیمهای موجود، از جمله عربستان سعودی و قطر و همچنین تعدادی از الیگارشیهای روسی، قزاقستانی و دیگر کشورها را پذیرفته بود. آیا این رژیمها میتوانستند به «باور سادهای که همه شایسته فرصتی برای موفقیت هستند» - همانطور که بنیاد کلینتون متعهد شده بود - علاقهمند باشند؟ بله، از لحاظ تئوری. اما این به سختی توضیح میدهد که چرا، تا اوایل دهه ۲۰۲۰ - زمانی که هیلاری کلینتون دیگر در مرکز سیاست آمریکا نبود - کمکهای مالی به این بنیاد بهشدت کاهش یافت و حدود ۹۰درصد از اوج خود در زمانی که او وزیر امور خارجه و نامزد ریاستجمهوری بود، کاهش یافت. همانطور که سارا چایس، یکی از محققان برجسته مبارزه با فساد در ایالات متحده، در سال۲۰۲۰ نوشت، بنیاد کلینتون به سختی یک سازمان غیرانتفاعی صلحبخش بود، بلکه بیشتر شبیه «نسخههای آمریکایی «موسسات خیریه» بود که توسط خانوادههای فاسد حاکم از هندوراس تا ازبکستان اداره میشد».
منظورم این نیست که فساد بزرگی را که ترامپ اکنون بهطور مستقیم به کاخ سفید تزریق کرده است، تخفیف دهم. یا از این واقعیت غافل شویم که او در دوره دوم ریاستجمهوری خود، قدرتهای ضد دزدسالاری ایالات متحده را از بین برده است یا اینکه قانون اقدامات فساد خارجی - قانون اساسی ضد رشوهخواری آمریکا که دههها در کتابها وجود داشت – را به زانو در آورده است یا اینکه انحلال تمام گروههای ویژهای را که به مقابله با فساد خارجی اختصاص داشتند، رسما تایید کرد. تنها در عرض چند ماه، او به تنهایی بسیاری از سلاحهای کلیدی کشور در مبارزه با امور مالی غیرقانونی را از کار انداخت و در این فرآیند، اعتبار کشور را بهعنوان رهبر جهانی در مبارزه با پول کثیف از بین برد. اما اگر فکر کنیم که این شهرت کاملا شایسته او بوده است، خودمان را گول میزنیم. سیاستمداران آمریکایی مدت بسیار طولانیتری از زمانی که ترامپ وجود داشته و در زمینههای بسیار بیشتری نسبت به آنچه او و خانوادهاش تاکنون پیشگام بودهاند، چوب حراج به ارزشها و سیاستهای آمریکا زدهاند. این پدیدهای است که به سختی میتوان آن را به یک حزب یا یک شاخه از حکومت محدود کرد. (برای مثال، به محکومیت اخیر باب منندز، سناتور سابق دموکرات که به خدمت مخفیانه آن هم به دستور دیکتاتوری مصر محکوم شده است، مراجعه کنید.)
این فقط مربوط به سیاستمداران برجسته نیست. اگر واشنگتن را هدف قرار دهید، تضمین میکنیم که به بسیاری از موسسات و سازمانهای دیگر نیز برخورد خواهید کرد. اندیشکدههایی که دهها میلیون دلار از دزدسالاریها به جیب میزنند. دانشگاهها صدها میلیون دلار دیگر را میپذیرند. سیاستمداران هر دو جناح، سال به سال از سمت خود کنارهگیری میکنند و به لابیگران خارجی تبدیل میشوند. همانطور که تقریبا یک دهه پیش تیتر یکی از روزنامهها بود، راه کسب درآمد از این رژیمها ساده است: «میخواهید یک مامور خارجی باشید؟ اول در کنگره خدمت کنید.»
* منبع: نیویورکتایمز