چرا شورای همکاری بهرغم حمله به «العدید» به فکر گسترش روابط با ایران است؟
تغییر منبع تهدید برای شیخنشینها

روزنامه آمریکایی واشنگتنپست در تحلیلی با بررسی روابط شورای همکاری خلیج فارس با ایران بعد از حمله به پایگاه آمریکایی العدید مینویسد: حمله موشکی ایران به یک پایگاه هوایی آمریکا در قطر میتوانست تلاش سالهای اخیر شیخنشینهای خلیجفارس برای احیای روابط با تهران را با خطر مواجه کند. اما این حمله - که تلافی حملات هوایی آمریکا به تاسیسات هستهای ایران بود - پس از هشدار قبلی تهران انجام شد. این موشکباران محکومیت کشورهای خلیجفارس را در پی داشت، اما نه بیشتر از آن، که نشان میداد روابط گرمتر آنها با ایران تا حدی حفاظت ایجاد کرده و ممکن است پایدار بماند.
شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخستوزیر قطر، روز سهشنبه درحالیکه این حمله را محکوم میکرد به خبرنگاران گفت: «امیدوارم روابط خوب با ایران هرچه سریعتر به حالت عادی بازگردد»، «مردم ایران همسایههای ما هستند و برای آنها آرزوی صلح، رشد و توسعه داریم.»
این رویداد تصویر روشنی از تغییر نگاه خلیجفارس به تهدیدهای منطقهای و نحوه مواجهه با آنها از دوره اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ ارائه داد، زمانی که ترس از ایران به عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل کمک کرد و دیگران را به فکر چنین کاری انداخت. اما ترامپ اکنون با واقعیتی متفاوت روبهروست، چرا که دولت او برای دستیابی به توافقهای بیشتر از این دست، از جمله بین عربستان و اسرائیل، فشار میآورد. با وجود تاریخ طولانی رقابت و دشمنی، کشورهای خلیجفارس در سالهای اخیر کوشیدهاند ایران را به خود نزدیکتر کنند، با این امید که تعامل میتواند تهدیدهای ناشی از متحدان منطقهای آن را کاهش دهد و منافع دیگری از جمله مزایای اقتصادی به همراه آورد. در عین حال، به گفته تحلیلگران، برخی از پادشاهیهای عربی نسبت به اسرائیل بهطور فزایندهای محتاط شدهاند و پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل، آن را به دلیل عملیاتهای نظامیاش در غزه، لبنان، سوریه و دیگر نقاط، بازیگری جنگطلب و غیرقابلپیشبینی در منطقه میدانند. آل ثانی گفت که منبع اصلی بیثباتی منطقه «درگیریای است که در غزه جریان دارد».
اچ. ای هلییر، پژوهشگر ارشد در زمینه ژئوپلیتیک، امنیت بینالملل و مطالعات خاورمیانه در موسسه سلطنتی لندن، گفت که برای مدتها کشورهای خلیجفارس «ایران را بزرگترین نیروی بیثباتکننده منطقه» میدیدند و تهدیدی که باید با آن مقابله میکردند. او گفت: «این محاسبه تغییر کرده است. اکنون بیثباتکنندهترین بازیگر اسرائیل است»؛ به دلیل اقدامات نظامیاش در منطقه. این نگرانیها تا حدی تحتتاثیر «مقاومت کم و حمایت زیاد» آمریکا و اروپا از اقدامات اسرائیل قرار دارد. او گفت که این مساله خلیجفارس را «بهشدت» نگران کرده است.
محمد بهارون، مدیرکل مرکز تحقیقات عربی در دبی، گفت که او توافقهای عادیسازی با اسرائیل، از جمله توافق امضاشده توسط امارات در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، را به دلایل مختلف مثبت میدانست؛ از جمله این چشمانداز که امارات میتواند به ایجاد دولت فلسطین کمک کند. اما او گفت رویدادهای دو سال گذشته، که به حمله ۱۳ ژوئن به ایران منجر شد، «حداقل به من نشان داد که اسرائیل به صلح نمیاندیشد، بلکه به امنیت فکر میکند. نه فقط امنیت، بلکه برداشت خود از آن.» او گفت که عملیات نظامی گسترده اسرائیل در منطقه - در غزه، لبنان، سوریه، یمن و ایران - بیسابقه بوده است.
جنگ اسرائیل در غزه و مخالفت این رژیم با تشکیل دولت فلسطین، تلاشهای آمریکا برای عادیسازی روابط با عربستان سعودی را مختل کرده است. این پادشاهی بارها گفته است که بدون پیشرفت در جهت تشکیل دولت فلسطین، روابط خود با اسرائیل را عادی نخواهد کرد.اما پس از آتشبس با ایران، مقامات آمریکایی و اسرائیلی اشاره کردند که این مساله میتواند به «سود صلح» بینجامد. استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ در خاورمیانه، گفت که بهزودی ممکن است توافقهای بیشتری برای عادیسازی روابط اعلام شود. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در پستی در اکس (توییتر سابق) درباره همکاری با ترامپ برای «گسترش دایره صلح» بهسرعت نوشت. اظهارات خوشبینانه آنها بازتاب این ارزیابی بود که حملات به ایران میتواند به یک پیشرفت منجر شود.
اما این حملات، حداقل در خلیجفارس، به احساس اضطراب افزوده است. آنها همچنین مذاکرات هستهای را که قرار بود بین ایران و آمریکا در عمان از سر گرفته شود مختل کردند. بهارون گفت: «جلسهای که بسیاری فکر میکردند نقطهعطفی خواهد بود.» کشورهای مختلف به دلایل خود به دنبال روابط با تهران بودهاند. تلاش عربستان سعودی که چهار سال پیش به طور جدی آغاز شد، پس از حملات ۲۰۱۹ به این پادشاهی صورت گرفت که ریاض متحدان ایران را مقصر آن میدانست.بهارون گفت که تمایل امارات به نزدیکی به ایران با ترجیح این کشور برای «سرمایهگذاری در دولتسازی» همخوانی دارد، اشاره به استراتژی اولویت دادن به روابط با دولتها، صرفنظر از دیدگاهشان؛ درحالیکه با جنبشهای غیردولتی مانند گروه اسلامگرای اخوانالمسلمین بهشدت مخالفت میشود.او گفت که تمایل خلیجفارس به نزدیکی به ایران به معنای «معکوس کردن استراتژیای است که آمریکا به مدت ۳۰ سال روی آن سرمایهگذاری کرده، یعنی استراتژی انزوا»، که به هیچچیز نرسیده است.
او گفت این سیاست «قرار بود برنامه هستهای ایران را متوقف کند؛ اما در حال گسترش است. قرار بود تاثیر برنامه موشکی را محدود کند؛ اما نکرد. قرار بود وابستگی ایران به نیروهای نیابتی را کاهش دهد»، اما «برعکس عمل کرده است.» آنا جاکوبز، پژوهشگر موسسه مطالعات کشورهای خلیجفارس، گفت که محکومیت دولتهای خلیجفارس پس از این حمله «بسیار مهم است». او گفت که احتمالا یک «دوره سردی» موقت وجود خواهد داشت، اما کشورهای خلیجفارس «برای کاهش تنشهای منطقهای همچنان به روابط با ایران متعهد هستند.» او گفت: «فکر میکنم آنها واقعا معتقدند که استراتژی درست حفظ روابط و گفتوگو است؛ بهویژه زمانی که منطقه در چنین موقعیت شکنندهای قرار دارد.»