افزایش ریسک ژئوپلیتیک،الگوهای رفتاری معاملهگران را دگرگون میکند
تصمیمات سرمایهگذاران زیر سایه جنگ

تجربه کشورهایی که با بحرانهای جنگی یا ژئوپلیتیکی روبهرو بودهاند، نشان میدهد که احساسات، انتظارات و شایعات میتوانند بیش از دادههای اقتصادی، روند بازار را در کوتاهمدت تعیین کنند. افزایش ریسک ژئوپولیتیکی از طریق چندین کانال، بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار میدهد.
این ریسک همزمان بر احساسات سرمایهگذاران، نوسانات بازار و جریانهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. افزایش ناگهانی در ریسک ژئوپولیتیکی ممکن است منجر به مرحلهای در بازار شود که به آن «فرار به سوی امنیت» میگویند؛ سرمایهگذاران داراییهای پرریسک را میفروشند و داراییهای امنتری مانند طلا را خریداری میکنند. شوکهای ژئوپولیتیکی مانند حملات تروریستی، آغاز درگیریهای نظامی یا بحرانهای سیاسی، به میزان به مراتب بیشتری بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار میدهند.
این اثر میتواند بهصورت واکنش فوری مانند افزایش نوسانات بازار ظاهر شود، یا اینکه اثرات آن در بازه زمانی چند روزه یا چند هفتهای دوام داشته باشد، این اتفاق اگر رویداد ژئوپولیتیکی کشور صادرکننده نفت را درگیر کرده باشد بهطور ویژه در بازار کالاها رخ خواهد داد. در شرایط بحرانی، واکنشهای احساسی به سرعت جای تحلیلهای منطقی را میگیرند و منجر به تحرکات غیرعادی در بازار سرمایه میشوند. مهمترین الگوهای روانی که در چنین شرایطی مشاهده میشود عبارتند از:
ترس از زیان: سرمایهگذاران تلاش میکنند با فروش سریع داراییها، از زیان احتمالی فرار کنند، حتی اگر منجر به ضرر قطعی شود.
رفتار تودهوار: تصمیمات سرمایهگذاران بر اساس پیروی از جمع اتخاذ میشود، نه بر پایه اطلاعات واقعی.
غلبه سیستم غریزی بر منطق: در شرایط اضطراب، ذهن انسان در حالت بقا قرار میگیرد؛ منطق اقتصادی جای خود را به واکنشهای سریع و احساسی میدهد.
شایعه بهجای تحلیل: در غیاب اطلاعات رسمی و شفاف، بازار به جولانگاه شایعات تبدیل میشود. شنیدههایی درباره احتمال مصادره داراییها، بستهماندن طولانیمدت بازار، فرار سرمایه یا ورشکستگی شرکتها، همگی میتوانند رفتار سرمایهگذاران را بهشدت تحت تاثیر قرار دهند. تجربه نشان داده است که این شایعات بعضاً به موجهای فروش گسترده و بحران اعتماد در بازار منتهی میشود.
در چنین شرایطی، اغلب سرمایهگذاران خرد نخستین قربانیان فضای ملتهب بازارند. آنها معمولاً بدون استراتژی مشخص و در واکنش به اخبار منفی، اقدام به فروش هیجانی میکنند. این رفتارها نه تنها به زیان آنها را منجر میشود، بلکه فشار فروش را در بازار تشدید کرده و به افت بیشتر قیمتها منجر میشود. در مقابل، بازیگران حرفهای معمولاً در چنین مواقعی یا منفعل میشوند یا در انتظار فرصتهای خرید هستند.
تاریخ بازار سرمایه ایران میتواند به ما اطلاعاتی در رابطه با تجربه عملی بورس کشور در مواجهه با جنگ و بحرانهای سیاسی و ژئوپولیتیکی ارائه دهد. انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی مهمترین مصداق این قضیه به شمار میروند که در آن با توجه به تغییر نظام سیاسی کشور و درگیری در یک جنگ فرسایشی 7 ساله، تاثیر مخربی بر بازار سرمایه کشور گذاشت. با پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس از ۱۰۵ شرکت، به ۵۶ شرکت در پایان سال ۱۳۶۷ تقلیل یافت. یکی از علل اصلی این امر، تملک بسیاری از بنگاههای اقتصادی توسط دولت پس از انقلاب بوده است.
در اثر ملی شدن بانکها، بیمه و برخی صنایع کشور، تعداد زیادی از بنگاههای اقتصادی از بورس خارج شدند. بعد از آغاز جنگ تحمیلی نیز با توجه به شرایط اقتصادی کشور بورس ایران عملاً در سالهای اولیه آن تعطیل یا کمفعالیت بود، اما پس از پایان جنگ و با آغاز اصلاحات اقتصادی، از سال ۱۳۷۶ به بعد دوره جدیدی از فعالیت بورس تهران آغاز شد و زمینههای تحولات آتی پایهریزی شد. پس از آن نیز بورس تهران همواره با چالشهای مربوط به منازعات سیاسی و ژئوپولیتیکی مواجه بوده است؛ مانند بحران ارزی سال 1397 که پس از خروج ایالات متحده آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای جدید رخ داد.
در مواجهه با یک بحران سیاسی یا تنشهای نظامی، همواره اثر رفتارهای هیجانی در عملکرد بازار مشهود است و تحلیلهای روانشناختی رفتار سرمایهگذاران از ارکان اصلی تحلیل بازار در شرایط بحرانی به شمار میرود. معمولاً در بازههای کوتاه مدت که سرمایهگذاران و فعالان بازار با اخبار منفی ناگهانی مواجه میشوند، سهم عوامل روانی و هیجانات در تحرکات و نوسانات بازار سرمایه بالاست و در مواردی مانند جنگ تمام عیار که بحران بلندمدت است، سهم عوامل دیگر مانند رکود یا افزایش دخالت دولت در اقتصاد نیز پررنگ میشود. در چنین موقعیتهایی سرمایهگذاران باید چند اصل کلیدی را برای عبور ایمن از بحرانها رعایت کنند.
اصولی مانند دوری از تصمیمهای احساسی، کاهش ریسک با تنوع بخشی به سبد دارایی، حفظ نقدشوندگی، در نظر گرفتن افق زمانی بلندمدت و صبوری، اتکا به منابع معتبر و تحلیلهای اصولی و بر پایه داده، از جمله قواعدی هستند که میتوانند به فعالان بازار سرمایه برای تصمیمگیری بهتر کمک کنند.
بازار سرمایه، اغلب انعکاسی از انتظارات و هیجانات سرمایهگذاران است. در دوران جنگ و بحران، احساسات میتوانند نقش تعیینکنندهتری نسبت به منطق بازی کنند. با این حال، تجربه مبتنی بر دادههای تاریخی ثابت کرده است که بازار از هر بحرانی عبور کرده و در بلندمدت، مسیر بازسازی را یافته است. شناخت رفتار خود، پرهیز از هیجان، و پایبندی به اصول سرمایهگذاری، بهترین سلاح سرمایهگذاران در جنگی است که نه فقط بر سر مرزها، بلکه در ذهنها جریان دارد.