خوشههای صنعتی و برنامه هفتم توسعه

در ابتدا ضروری است به فصل دهم قانون برنامه هفتم پیشرفت با عنوان طرحهای صنعت، معدن و رشد تولید رجوع کرد که در بند «الف» ماده «۴۸» تصریح میدارد: بهمنظور تحقق سیاستهای کلی، از جمله رشد اقتصادی، اجرای طرحهای عظیم اقتصادی ملی، پیشران، روزآمد و مبتنی بر آیندهنگری و تکمیل زنجیر ه ارزش و جهش اقتصادی سازمان برنامه و بودجه و وزارتخانههای مرتبط را مکلف به «توسعه خوشههای تولیدی و کسبوکار با هدفگیری جذب سرمایه خارجی و توسعه بازارهای صادراتی» کرده است.
چند نکته کلیدی در این بند قانونی وجود دارد: نخست اینکه تکلیف قانونی است؛ دوم آنکه استمرار اجرای برنامه توسعه خوشههای صنعتی مورد تاکید قرار گرفته است و سوم اینکه جهتدهی آن را بر دو محور اساسی جذب سرمایه خارجی و توسعه بازارهای صادراتی تعیین کرده است. حال با توجه به اهمیت موضوع، هم از جنبه قانونی و هم از جهت نقشآفرینی در اقتصاد کشور، لازم است تعریفی از خوشههای صنعتی داشته باشیم.
خوشههای صنعتی به مجموعهای از واحدهای کسبوکار اطلاق میشود که در یک منطقه جغرافیایی و یک گرایش صنعتی متمرکز شده و با همکاری و تکمیل فعالیتهای یکدیگر، به تولید و عرضه تعدادی کالا و خدمات میپردازند و از چالشها و فرصتهای مشترک برخوردارند. به این ترتیب، مشخصه خوشههای صنعتی، تمرکز جغرافیایی، همکاری در تکمیل فعالیتهای یکدیگر، تولیدات و خدمات مشترک و همینطور چالشها و فرصتهای مشترک است (منصوری، ۱۳۸۶). «در سالهای اخیر خوشههای صنعتی توانستهاند به میزان زیادی توجه محافل سیاستگذاری را به خود جلب کنند (برای مثال یونیدو، سازمان بینالمللی کار و سازمان بینالمللی مطالعات کار).
عامل اصلی نیز توان بالقوه خوشهها در ایجاد شغل و ایجاد توان رقابتی در بازارهای جهانی است. شناخت عوامل اصلی موفقیت، همیشه مورد توجه پژوهشگران و سیاستگذاران بوده است (اشمیتز و ندوی، ۱۹۹۰). مهد خوشههای صنعتی، کشور ایتالیا بوده است که از دهه ۱۹۷۰ توجه صاحبنظران را به خود جلب کرد (رابلوتی، ۲۰۰۴) و الگوی توسعه خوشهای صنعتی یکی از استراتژیهای نوین توسعهای است که از سهدهه پیش مورد توجه محققان توسعه اقتصادی قرار گرفته است. محققان از زوایای مختلف به مطالعه این پدیده علمی جدید پرداختند که برخی از آنها پورتر، رابلوتی، اشمیتز و ندوی مارشال و... هستند.
اهمیت خوشههای صنعتی از منظر کارکرد خوشههای صنعتی در ایران
مشکل اصلی اقتصادهای مبتنی بر درآمد نفتی و طبیعی، پایین بودن سطح رقابتپذیری است و یکی از راهکارهای اصلی خوشههای صنعتی، ارتقای سطح رقابتپذیری برشمرده شده است. بنابراین نتیجه گرفته است که دلیلی برای اهمیت بالای رویکرد توسعه خوشهای در جهت توسعه صنعتی ایران است. در این مطالعه یکی از استراتژیهای پیشنهادی برای کشورهای وابسته به منابع طبیعی، توسعه خوشههای مرتبط با منابع برشمرده شده است. همچنین رویکرد کلی اقتصاد مبتنی بر خوشه را به شرح زیر مطرح کرده است:
۱. همه خوشهها مهم هستند.
۲. توسعه خوشهها هدف نیست، بلکه ابزار توسعه در سطحی فراگیر است.
۳. از منظر اقتصاد ملی سهم خوشه در بهرهوری و نوآوری مهم است.
بیش از دو دهه است که توسعه صنعتی مبتنی بر خوشهها، به عنوان یک استراتژی نوین مورد توجه برنامهریزان و سیاستگذاران کشورهای صنعتی و در حال توسعه قرار گرفته است. سازمانهای بینالمللی نیز طرحهای متعددی را از طریق توسعه خوشههای صنعتی در کشورهای مختلف اجرا و حمایت کردهاند.
از دهه ۸۰ بحث توجه به صنایع کوچک و متوسط و توسعه خوشههای صنعتی در داخل کشور نیز مورد توجه قرار گرفته است. اما به نظر میرسد در سطح سیاستگذاری و پیادهسازی الگوی توسعه خوشهای، کشور همچنان نیازمند حرکتهای بنیادی و پایهای است. شایان یادآوری است که در این مطلب منظور از کسبوکار معنای فراگیر آن است و نه تولید کارخانهای، بنابراین خدمات، کشاورزی و... را نیز در بر میگیرد. از حدود سهدهه پیش الگوی منطقهای سازماندهی صنایع کوچک و متوسط در نقاط مختلف جهان در رشتههای متعدد صنعتی پیاده شده است که از نتایج آن میتوان به جهانی شدن اقتصادهای محلی، افزایش درآمد سرانه آنها، ایجاد اشتغال و رشد و توسعه درونزای مبتنی بر توانمندیهای این مناطق اشاره کرد. از دیگر مزایای این الگوی سازماندهی صنایع، هدفمند بودن، هر چه تخصصیتر شدن و اقتصادیتر بودن خدمات و پشتیبانیها از صنایع مجتمع در خوشه است (صادقی، ۱۳۹۱).
یادآور میشود در بخشی از سند استراتژی توسعه صنعتی کشور (۱۴۰۴_۱۳۸۴) و اساسنامه سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران نیز بر «ساماندهی و پشتیبانی از ایجاد پیوند مناسب بین صنایع کوچک، متوسط و بزرگ، توسعه شبکهها، خوشههای صنعتی و توسعه مراکز اطلاعرسانی و تجارت الکترونیک برای آنها از طریق شرکتهایزیرمجموعه» تاکید شده است.
در این مطالعه نگارنده سعی میکند به این سوال اصلی پاسخ دهد که «چه عواملی بر موفقیت اجرای برنامه توسعه خوشههای صنعتی کشور موثرند؟»
نتایج این مطالعه نشان داد تیم عامل توسعه خوشه، توسعهپذیری خوشه، سازمانهای پشتیبان و نهادهای کارگزاری و همچنین فضای کسبوکار بر اجرای موفق برنامههای توسعه خوشههای صنعتی کشور تاثیر مثبت و معناداری دارند.
توسعهپذیری خوشهها: مواردی همچون صرفههای اقتصادی ناشی از تجمیع، تخصصیافتگی خوشه و همکاری در تکمیل فعالیتهای دیگر بنگاهها، انعطافپذیری، وجود زیرساختهای فیزیکی (مانند ارتباطات، حملونقل و...) و پژوهشهای مشترک و... .
تیم عامل توسعه خوشه: روابطعمومی عامل توسعه خوشه، قابلیتهای رهبری عامل توسعه خوشه و داشتن دانش و اعتقاد عامل توسعه خوشه به مدیریت استراتژیک، مرتبط بودن رشته تحصیلی عامل توسعه خوشه، میزان تحصیلات دستیاران عامل توسعه خوشه و مرتبط بودن رشته تحصیلی دستیاران عامل توسعه خوشه و... .
سازمان کارگزاری و نهادهای پشتیبانی: از جمله روانسازی قوانین و مقررات دولتی، هماهنگکردن بخشهای مختلف و نهادهای سیاسی و اقتصادی منطقه و تامین زیرساختهای فیزیکی توسط دولت، تامین سیستم اطلاعاتی، اطلاعرسانی درست و بهموقع دولت و برگزاری همایشهای متعدد و متنوع و... .
فضای کسبوکار: ازجمله فرهنگسازی، رشد اقتصادی کشور و فرصتهای بازار کشور، نرخ مالیات، سیاست معطوف به سرمایهگذاری خارجی و روندهای شیوه زندگی و ... .
بحث و نتیجهگیری
واﻗﻌﯿﺖ این اﺳﺖ که رشد و توسعه صنایع بدون طراحی و اجرای استراتژی مناسب مقدور نیست. یکی از مهمترین استراتژیهای توسعه صنایع، مخصوصا صنایع کوچک و متوسط، توسعه خوشههای صنعتی است. الگوی خوشههای صنعتی یکی از الگوهای نوین توسعه است که از سهدهه پیش مورد توجه محققان توسعه اقتصادی قرار گرفته است. تجربیات کشورهایی مانند ایالاتمتحده، کانادا، ایتالیا، هند، ژاپن، استرالیا و انگلستان، بیانگر موفقیت این رویکرد در توسعه صنعتی است. همچنین سازمانهای جهانی مانند یونیدو، برنامههای توسعه مبتنی بر رویکرد شبکهها و خوشههای صنعتی را مورد تاکید قرار دادهاند. امروزه بسیاری از کشورهای توسعهیافته از استراتژی توسعه خوشههای صنعتی بهره میبرند.
در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﺼﺮﯾﺢ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ آن دسته از اﻗﺘﺼﺎدﻫﺎیﻣﻨﻄﻘﻪای ﻣﻮﻓﻖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ در آﻧﺠﺎ ﺑﺎﻟﯿﺪه و ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ است ﺑﻨﯿﺎﻧﯽ ﺑﺮای رﻗﺎﺑﺖﭘﺬﯾﺮی ﭘﺎﯾﺪار ﻓﺮاﻫﻢ آورد. ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ از آن رو ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻮان رﻗﺎﺑﺖﭘﺬﯾﺮی و ﮐﺎرآﯾﯽ ﺻﻨﺎﯾﻊ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻫﻤﮑﺎری ﺑﯿﻦ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﻣﯽﺷﻮند، دارای اﻫﻤﯿﺖ هستند. در اﺑﺘﺪای اﻣﺮ ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﺟﻬﺖ اﯾﺠﺎد اﺷﺘﻐﺎل و ارزشافزوده ﻣﻬﻢ ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﺷﺪند، وﻟﯽ در اداﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت در اﯾﻦ ﺣﻮزه، اﮐﻨﻮن اﯾﻦ ﺑﺤﺚ ﻣﻄﺮح اﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﻣﺘﮑﯽ ﺑﺮ ﺧﻮﺷﻪ، ﻧﻪﺗﻨﻬﺎ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻮﺟﺐ اﯾﺠﺎد و ﮔﺴﺘﺮش ﻧﻮآوری ﺷﻮد، ﺑﻠﮑﻪ ﻋﺎﻣﻞ ﺷﺘﺎب ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ اﻗﺘﺼﺎد داﻧﺶﺑﻨﯿﺎن ﻧﯿﺰ اﺳﺖ. بنابراین لازم است با توجه به جایگاه عواملی که میتوانند به موفقیت و پیشبرد هرچه بیشتر اهداف خوشهها کمک کنند این عوامل مورد مداقه و واکاوی عمیقتر قرار گیرند که در این پژوهش برخی از این استلزامات شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتهاند.
پیشنهادها
از آنجا که متغیرهای مربوط به تیم عامل توسعه خوشه، سازمان کارگزاری و نهادهای پشتیبانی، فضای کسبوکار و توسعهپذیری خوشهها میتوانند در موفقیت اجرای برنامههای توسعه خوشههای صنعتی کشور موثر باشند، بنابراین پیشنهاد میشود که مدیران و دستاندرکاران این حوزه در جهت تقویت موارد زیر که با اولویتهای به دست آمده این عوامل مرتبط هستند بیشتر بکوشند:
-افزایش صرفههای ناشی از تجمیع خوشههای صنعتی کشور؛
- تخصصی کردن بیش از پیش خوشهها؛
-افزایش در روابط بنگاهها با یکدیگر به منظور تکمیل فعالیتهای مرتبط؛
-توجه ویژه به تقویت روابط عمومی در تیمهای عامل توسعه خوشهها؛
-بهکارگیری افراد توانمند و دارای قدرت رهبری در تیمهای عامل توسعه؛
-بهکارگیری افراد دارای دانش مدیریت استراتژیک در تیم توسعه؛
-تسهیل و روانسازی هر چه بیشتر قوانین و مقررات دولتی و کاهش بوروکراسی اداری؛
-ایجاد هماهنگیهای بیشتر بین بخشهای مختلف از جمله نهادهای سیاسی و اقتصادی در منطقه؛
-مداخله دولت در جهت تامین و توسعه هر چه بیشتر زیرساختهای فیزیکی در منطقه؛
-توسعه و ترویج فرهنگ کار و نقش مهم خوشههای صنعتی در جهت شکوفایی اقتصاد کشور؛
-تلاش هرچه بیشتر دستاندرکاران اقتصاد کلان کشور در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و فراهم کردن فرصتهای هرچه بیشتر در بازار رقابتی کنونی.
* کارشناس توسعه کسبوکار و خوشههای صنعتی