سود و زیان بازارها در جنگ

با‌این‌حال طی معاملات روز گذشته، قیمت فلز زرد پس از افزایش جزئی به سطوح پایین‌تر از هفته گذشته کاهش یافت. کارشناسان معتقدند که اکنون بازارها برای تصمیم‌گیری نهایی منتظر پاسخ نظامی ایران به حمله آمریکا یا بستن تنگه هرمز از سوی ایران هستند. آنها اظهار کردند که در صورت طولانی‌‌‌شدن جنگ در غرب آسیا، زنجیره تامین جهانی می‌‌‌تواند با اختلال روبه‌‌‌رو شود و اقتصاد جهان را تحت‌تاثیر قرار دهد. 

به گزارش فایننشال‌‌‌تایمز، آنچه در آینده اتفاق می‌‌‌افتد به واکنش تهران بستگی دارد. در این میان، ریسک‌‌‌های زیادی در بازارهای جهانی ایجاد شده است. فایننشال‌‌‌تایمز برای تشریح این موضوع، سه سناریو را بررسی می‌کند. خوش‌بینانه‌‌‌ترین سناریو، توافق کشورهای درگیر جنگ است. سناریوی دیگر این است که ایران به جای تلافی نظامی مستقیم علیه آمریکا یا اسرائیل، تنگه هرمز را مسدود کند؛ آبراهی که ۲۰‌درصد از نفت جهان از طریق آن تامین می‌شود. این اتفاق می‌‌‌تواند بیشترین تاثیر را نسبت به سایر سناریوها بر بازار بگذارد. اگر تنگه هرمز بسته شود، افزایش قیمت نفت را به دنبال خواهد داشت. از یکشنبه‌شب، معاملات آتی نفت خام افزایش یافت و قیمت هر بشکه نفت برنت در این معاملات به بالای ۸۰ دلار رسید. با‌این‌حال، روز گذشته به سطوح پایین‌‌‌تر کاهش یافت.

طلای جهانی نیز در ابتدای معاملات روز گذشته به قیمت ۳۳۸۹ دلار رسید؛ اما در ادامه روز به کانال ۳۳۶۰ دلار در هر اونس کاهش یافت. اگر تنگه هرمز برای مدت طولانی بسته بماند و قیمت نفت بالاتر برود، رشد اقتصادی جهان، بیش از آنچه پیش‌بینی می‌‌‌شد کند خواهد شد؛ همچنین تورم افزایش خواهد یافت و فدرال‌‌‌رزرو ممکن است از هرگونه کاهش نرخ بهره در سال ‌جاری چشم‌‌‌پوشی کند. بازارهای سهام نیز احتمالا کمی سقوط خواهند کرد. اینکه افت بازارها با چه مقیاسی رخ دهد و چه مدت طول بکشد، هم به اقدامات ایران و هم به نحوه واکنش جهان بستگی دارد.

آخرین و تاریک‌‌‌ترین سناریو، تشدید بیشتر تنش‌‌‌هاست که ایالات متحده را به سمت یک جنگ پایدار سوق می‌دهد. ایران می‌‌‌تواند پایگاه‌‌‌ها و دارایی‌‌‌های نظامی ایالات متحده در منطقه را هدف قرار دهد. اما حتی این هم ممکن است یک رویداد تکان‌‌‌دهنده در بازار نباشد، به‌خصوص اگر جریان جهانی نفت را کاهش ندهد. با توجه به روندهای تاریخی، بازارها زمانی که ایالات متحده در سال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرد، افزایش یافتند، اگرچه این افزایش بخشی از بهبود اقتصاد پس از ۱۱ سپتامبر بود. همچنین داده‌‌‌های شاخص اس‌‌‌اندپی۵۰۰ نشان می‌دهند که ارزش بازار سهام پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و حضور آمریکا در لیبی در سال ۲۰۱۱ افزایش یافته است. با‌این‌حال، زمینه اقتصادی و سیاسی در هریک از موارد یادشده متفاوت بوده است. از بین این سه کشور، تنها عراق نفت بیشتری نسبت به ایران صادر می‌کند و هیچ‌‌‌کدام نفوذ مشابهی بر خطوط کشتیرانی حیاتی نداشته‌‌‌اند. 

تداوم جنگ، حتی اگر هیچ تاثیر مستقیمی بر جریان نفت یا سود شرکت‌های بزرگ جهان نداشته باشد، پیامدهایی برای بازار اوراق خزانه‌‌‌داری آمریکا خواهد داشت. کسری بودجه ایالات متحده در‌حال‌حاضر در مسیر مهلکی قرار دارد و بازارها هنوز به لایحه مالیاتی ترامپ پایبند نشده‌‌‌اند. اگر ایالات متحده بیش از پیش به سوی جنگ متمایل شود، ممکن است این کسری بودجه افزایش یابد. این امر باعث ایجاد یک رقابت پیچیده بین کنگره ایالات متحده، کاخ سفید، بازار و فدرال‌‌‌رزرو خواهد شد. کنگره و بازار می‌‌‌توانند در برابر هزینه‌‌‌های بیشتر مقاومت کنند. ترامپ نیز می‌‌‌تواند سعی کند فدرال‌‌‌رزرو را برای سرکوب نرخ بازدهی اوراق خزانه‌‌‌داری تحت فشار قرار دهد تا راه را برای استقراض بیشتر هموار کند. نتایج احتمالی زیادی برای پیش‌بینی وجود دارد. اما طبق نظر کارشناسان، در صورت بروز این اتفاقات، بازده اوراق خزانه‌‌‌داری می‌‌‌تواند به افزایش خود ادامه دهد. قیمت‌های آتی اوراق ۱۰ساله خزانه‌‌‌داری شامگاه یکشنبه به صورت جزئی کاهش یافت. بااین‌حال، به گفته کارشناسان فایننشال‌‌‌تایمز، هنوز نمی‌‌‌توان به صورت قطعی از وضعیت کسری بودجه آمریکا اظهار نگرانی کرد.

بازگشت طلاهای اروپایی از آمریکا

همزمان با تداوم تنش‌‌‌های ژئوپلیتیک در غرب آسیا، آلمان و ایتالیا برای بازگرداندن ۲۴۵میلیارد دلار طلا از آمریکا تحت فشار قرار گرفتند. حملات ترامپ به فدرال رزرو و افزایش درگیری‌‌‌های نظامی، بحث‌‌‌های عمومی در مورد بازگرداندن شمش‌‌‌های طلا را دوباره برانگیخته است. مقامات آلمان و ایتالیا پس از حملات مکرر ترامپ به فدرال‌‌‌رزرو و افزایش آشفتگی‌‌‌های ژئوپلیتیکی، با درخواست‌‌‌هایی برای جابه‌‌‌جایی شمش‌‌‌های طلای خود از نیویورک مواجه هستند. فابیو د ماسی، نماینده سابق پارلمان اروپا، به فایننشال تایمز گفت که دلایل محکمی برای انتقال طلای بیشتر به اروپا یا آلمان در دوران آشفتگی وجود دارد.

طبق داده‌‌‌های شورای جهانی طلا، آلمان و ایتالیا پس از ایالات متحده، به‌ترتیب با ذخایر ۳۳۵۲ و ۲۴۵۲ تن، دومین و سومین ذخایر بزرگ طلای ملی جهان را در اختیار دارند. هر دو کشور به‌شدت به فدرال‌‌‌رزرو نیویورک متکی هستند و هر کدام بیش از یک‌سوم شمش‌‌‌های خود را در ایالات متحده ذخیره می‌کنند. طبق محاسبات فایننشال‌‌‌تایمز، ارزش بازار طلای ذخیره شده در ایالات متحده روی‌هم‌رفته بیش از ۲۴۵میلیارد دلار است. این امر تا حد زیادی به دلایل تاریخی مربوط می‌شود، اما همچنان نشان‌دهنده جایگاه نیویورک به عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز تجاری طلا در جهان نیز هست. بااین‌حال، سیاست‌‌‌های غیرقابل پیش‌بینی ترامپ و ناآرامی‌‌‌های گسترده‌‌‌تر ژئوپلیتیک، به بحث‌‌‌های عمومی در اروپا دامن می‌‌‌زند. رئیس‌جمهور ایالات متحده اوایل این ماه گفت که اگر بانک مرکزی ایالات متحده هزینه‌‌‌های استقراض را کاهش ندهد، ممکن است مجبور شود «چیزی را به‌زور» اعمال کند.

در آلمان، هر دو سر طیف سیاسی از ایده بازگرداندن طلا به داخل کشور حمایت می‌کنند. پیتر گاویلر، نماینده برجسته محافظه‌‌‌کار سابق از اتحادیه سوسیال مسیحی باواریا، تاکید کرد که بوندس‌‌‌بانک (بانک مرکزی آلمان) نباید هیچ راه میانبری را در مورد حفاظت از ذخایر طلای کشور انتخاب کند. گایلر به فایننشال‌‌‌تایمز گفت: «ما باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا ذخیره طلا در خارج از کشور در طول دهه گذشته امن‌‌‌تر و پایدارتر شده است یا خیر.» او تاکید کرد که پاسخ به این سوال بدیهی است؛ زیرا تنش‌‌‌های ژئوپلیتیک، جهان را ناامن‌‌‌تر کرده‌‌‌اند. انجمن مالیات‌‌‌دهندگان اروپا نامه‌‌‌هایی به وزارتخانه‌‌‌های دارایی و بانک‌های مرکزی آلمان و ایتالیا ارسال کرده و از سیاستگذاران خواسته‌‌‌اند تا در اتکای خود به فدرال‌‌‌رزرو به‌عنوان نگه‌‌‌دارنده طلای خود تجدیدنظر کنند. مایکل یگر، رئیس انجمن مالیات‌‌‌دهندگان اروپا، گفت: «ما بسیار نگران دستکاری استقلال بانک فدرال‌‌‌رزرو توسط ترامپ هستیم. توصیه ما این است که طلای خود را به کشورمان بازگردانیم تا اطمینان حاصل شود که بانک‌های مرکزی اروپا در هر مقطع زمانی کنترل نامحدودی بر آن دارند.»

پیش از سفر جورجیا ملونی، نخست‌وزیر ایتالیا، به واشنگتن برای دیدار با ترامپ در ماه آوریل، انریکو گراتزینی، مفسر اقتصادی، در روزنامه‌‌‌ای نوشت: «رها کردن ۴۳‌درصد از ذخایر طلای ایتالیا در آمریکا تحت دولت غیرقابل اعتماد ترامپ برای منافع ملی بسیار خطرناک است.» در همین حال، نظرسنجی شورای جهانی طلا از بیش از ۷۰ بانک مرکزی نشان داد که تعداد بیشتری از آنها به دلیل نگرانی در مورد توانایی در دسترسی به شمش‌‌‌های طلای خود در صورت بروز بحران، به فکر ذخیره طلای خود در داخل کشور هستند. وابستگی بانک‌های مرکزی اروپا به فدرال‌‌‌رزرو به‌عنوان متولی طلا مدت‌‌‌هاست که مورد اختلاف بوده است. کشورهای اروپای غربی در طول رونق اقتصادی دو دهه پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که مازاد تجاری زیادی با ایالات متحده داشتند، ذخایر طلای عظیمی را در این کشور انباشتند.

تا سال ۱۹۷۱، دلار توسط بانک مرکزی ایالات متحده تحت سیستم نرخ ارز ثابت برتون وودز به طلا تبدیل می‌‌‌شد. ذخیره این فلز گرانبها در آن سوی اقیانوس اطلس همچنین به عنوان مانعی در برابر جنگ احتمالی با اتحاد جماهیر شوروی تلقی می‌‌‌شد. با این وجود، فرانسه در اواسط دهه ۱۹۶۰، پس از آنکه رئیس‌جمهور شارل دوگل اعتماد خود را به سیستم برتون وودز از دست داد، بیشتر ذخایر طلای خارج از کشور خود را به پاریس منتقل کرد. در آلمان نیز یک کمپین مردمی موسوم به «بازگرداندن طلای ما» از سال ۲۰۱۰، سیاست بانک مرکزی آلمان را تغییر داد.

در سال ۲۰۱۳، بانک مرکزی آلمان تصمیم گرفت نیمی از ذخایر خود را در داخل کشور ذخیره کند و ۶۷۴ تن شمش را از پاریس و نیویورک به دفتر مرکزی خود در فرانکفورت منتقل کرد؛ عملیاتی با امنیت بالا که ۷ میلیون یورو هزینه داشت. در حال حاضر، ۳۷‌درصد از ذخایر طلای بوندس‌‌‌بانک در نیویورک ذخیره می‌شود. پیتر بورینگر، متخصص فلزات گرانبها که کمپین اصلی را راه‌‌‌اندازی کرده بود و اکنون نماینده مجلس حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان است، معتقد است که دلیل اصلی برای بازگرداندن طلا به کشور، ارتباطی با دولت فعلی ایالات متحده ندارد. او گفت: «طلا آخرین دارایی برای بانک‌های مرکزی است و از این رو باید بدون هیچ‌گونه خطر از سوی اشخاص ثالث ذخیره شود.»

او افزود: «در مواقع بحران، نه‌تنها مالکیت قانونی، بلکه کنترل فیزیکی بر طلا نیز واقعا مهم است.» در سال ۲۰۱۹ در ایتالیا، حزب راست افراطی برادران ایتالیا به رهبری ملونی، زمانی که هنوز در اپوزیسیون بود، برای بازگرداندن ذخایر طلای این کشور لابی کرد. ملونی قول داد که اگر حزبش به قدرت برسد، شمش‌‌‌های طلای ایتالیا را به کشور بازگرداند. بااین‌حال، از زمان به قدرت رسیدن حزبش در اواخر سال ۲۰۲۲، ملونی در این مورد سکوت کرده است. او می‌‌‌خواهد ضمن جلوگیری از تهدید جنگ تجاری عمیق‌‌‌تر، رابطه دوستانه‌‌‌ای با ترامپ حفظ کند. فابیو رامپلی، عضو پارلمان برادران ایتالیا، گفت که موضع فعلی این حزب این است که موقعیت جغرافیایی طلای ایتالیا تنها اهمیت نسبی دارد؛ زیرا در اختیار یک دوست و متحد تاریخی است.

برت فلوسباخ، سرمایه‌گذار پیشکسوت آلمانی، استدلال مشابهی را مطرح کرد: «بازگرداندن طلا درحال‌حاضر با هیاهوی زیاد، این سیگنال را ارسال می‌کند که روابط با ایالات متحده رو به وخامت است.»

بوندس‌‌‌بانک در بیانیه‌‌‌ای به فایننشال‌‌‌تایمز گفت: «به طور منظم مکان‌‌‌های ذخیره‌‌‌سازی برای ذخایر طلای خود را ارزیابی می‌کند.» این بانک، بر اساس دستورالعمل‌‌‌های سال ۲۰۱۳ پایبند است تا اطمینان حاصل شود که طلا در صورت نیاز می‌‌‌تواند فروخته یا به ارزهای خارجی تبدیل شود. این نهاد تاکید کرد که فدرال‌‌‌رزرو نیویورک همچنان یک مکان ذخیره‌‌‌سازی مهم برای طلای آلمان به شمار می‌رود و اعلام کرد: «ما شکی نداریم که فدرال‌‌‌رزرو نیویورک شریکی قابل‌اعتماد و مطمئن برای نگهداری ذخایر طلای آلمان است.» از سوی دیگر، بانک ایتالیا، دفتر ملونی و وزارت دارایی آلمان از اظهارنظر در این مورد خودداری کردند.