تنشهای بین ایران و اسرائیل چه اثری بر اقتصاد ایران و جهان میگذارد؟
اثر جهانی تنش منطقهای

تنشهای اخیر بین اسرائیل و ایران نه تنها پیامدهای ژئوپلیتیک دارند، بلکه تاثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر عرضه جهانی نفت، هزینههای حملونقل و قیمت کالاها در سراسر جهان میگذارند. منطقه خاورمیانه بهعنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان و یکی از مهمترین گذرگاههای تجارت دریایی، نقش حیاتی در اقتصاد جهانی دارد. افزایش تنش در این منطقه معمولا باعث افزایش قیمت نفت میشود؛ زیرا سرمایهگذاران نگران اختلال در عرضه و تهدید علیه مسیرهای حیاتی دریایی مانند تنگه هرمز و کانال سوئز هستند.
اثر جنگ بر بازارها
در پی تشدید درگیریها، بهای نفتخام برنت بهعنوان شاخص بینالمللی قیمت نفت، ۸ درصد افزایش یافته است و به حدود ۷۵ دلار در هر بشکه رسید. این افزایش تنها مربوط به نگرانیهای آنی در مورد عرضه نیست، بلکه منعکسکننده یک «ریسک ژئوپلیتیک» نیز هست که بازارها در واکنش به احتمال گسترش درگیری لحاظ میکنند. نفت بهعنوان ماده اولیه در تولید بسیاری از کالاها و خدمات – از اسباببازیهای پلاستیکی گرفته تا سفرهای هوایی – نقش دارد و افزایش قیمت آن مستقیما به تورم در سطح جهانی دامن میزند. به گفته صندوق بینالمللی پول (IMF)، هر ۱۰درصد افزایش در قیمت نفت میتواند حدود ۰.۴درصد به نرخ تورم در اقتصادهای پیشرفته بیفزاید.
یکی از مناطق حساس در مناقشات اخیر تنگه هرمز است؛ حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از تجارت نفت جهان از این گذرگاه عبور میکند. ایران بارها تهدید کرده این تنگه را در صورت فشار بیشتر غرب یا اسرائیل مسدود میکند. تحلیلگران گلدمنساکس پیشبینی میکنند که در صورت وقوع چنین سناریویی، قیمت نفت میتواند از مرز ۱۰۰دلار در هر بشکه عبور کند. با این حال، چنین اقدامی برای ایران ریسک بالایی دارد زیرا نهتنها چین –بزرگترین مشتری نفت ایران– بلکه کشورهای تولیدکننده مهم دیگری مانند قطر و امارات عربی متحده را نیز متاثر خواهد کرد؛ چراکه آنها نیز به این تنگه وابستهاند.
لحظه خطرناک برای امنیت انرژی جهان
حملات اخیر به تاسیسات نفتی ایران که اغلب بهعنوان بخشی از استراتژی اسرائیل برای تضعیف توان اقتصادی ایران تحلیل میشود، نشاندهنده لحظهای خطرناک برای امنیت انرژی جهانی هستند. هرگونه اختلال در تولید یا صادرات نفت ایران، بهویژه در تنگه هرمز، یک خطر سیستماتیک برای بازار جهانی ایجاد میکند. ایران با داشتن حدود ۹ درصد از ذخایر اثباتشده نفت جهان، براساس آمارهای سایت The Conversation روزانه دست بین ۱.۵ تا ۲میلیون بشکه صادر میکند که عمدتا به چین میرود. اگرچه این مقدار در مقایسه با عربستان یا امارات کمتر است، اما هرگونه آسیب در زیرساختهای صادراتی یا تهدید به مسدودسازی مسیرها میتواند قیمتها را بهشدت بالا ببرد.
افزایش هزینههای بیمه حملونقل نیز از دیگر تبعات چنین تنشهایی است. با افزایش ریسک عبور از مسیرهایی مانند دریای سرخ یا تنگه هرمز، شرکتهای بیمه نرخهای بالاتری برای پوشش کشتیها دریافت میکنند. این هزینهها در نهایت به مصرفکنندگان منتقل میشود. برخی از کشتیها ناچار شدهاند مسیر خود را از طریق دماغه امید نیک در آفریقا طولانی کنند که به گفته دکتر سارا شیفلینگ از مدرسه اقتصاد هانکن، میتواند ۱ تا ۲هفته به زمان سفر و حدود یکمیلیون دلار به هزینه هر سفر اضافه کند. این تاخیرها ظرفیت جهانی حملونقل را کاهش میدهد و اثرات زنجیرهای بر زنجیره تامین جهانی دارد.
کشورهایی که واردکننده نفت هستند، بهویژه در آسیا، در برابر چنین شوکهایی آسیبپذیرتر هستند. کشورهایی مانند هند، پاکستان، اندونزی و بنگلادش بهشدت به نفت خاورمیانه متکیاند و در صورت اختلال در عرضه یا افزایش قیمتها، با چالشهای جدی در تراز پرداختهای خارجی خود مواجه میشوند. این کشورها معمولا ذخایر استراتژیک نفتی محدودی دارند. در مقابل، چین با داشتن منابع متنوعتر و ذخایر بیشتر، از مقاومتی نسبی برخوردار است؛ گرچه حتی پالایشگاههای چینی نیز از افزایش هزینههای بیمه و حملونقل در امان نخواهند بود؛ بهویژه اگر تنگه هرمز به یک منطقه درگیری تبدیل شود.
سرمایهگذاران جهانی در مواجهه با نااطمینانیهای ژئوپولیتیک، معمولا داراییهای پرریسک مانند سهام را واگذار کرده و به داراییهای امنتری چون طلا، فرانک سوئیس و دلار آمریکا پناه میبرند. در نتیجه، شاهد نوسانات شدید در بازارهای بورس، افزایش قیمت طلا و کاهش ارزش ارزهای منطقهای خواهیم بود. شاخصهای بورس در کشورهای همسایه ایران مانند ترکیه، عربستان و حتی امارات ممکن است در این شرایط تحت تاثیر قرار بگیرند.
جنگ در خاورمیانه همچنین میتواند بر حملونقل دریایی، واردات کالاهای استراتژیک و جریان سرمایه اثر منفی بگذارد. با توجه به درگیریهای اخیر در دریای سرخ و حملات به کشتیهای تجاری، درگیری ایران و اسرائیل میتواند بر امنیت دریایی در منطقه خلیجفارس و شرق مدیترانه نیز اثر بگذارد و مسیرهای تجاری جهانی را دچار اختلال کند.
فشارهای تورمی ناشی از تنشها
تنشهای جاری همچنین تشدید فشارهای تورمی در اقتصادهای مختلف را افزایش میدهند. افزایش قیمت انرژی، کاهش رشد اقتصادی و احتمال تشدید سیاستهای انقباضی از سوی بانکهای مرکزی برای کنترل تورم از جمله آثار محتمل این تنشها هستند. اگر مخاطرات این مناقشه به دریای سرخ، خلیجفارس یا تنگه هرمز گسترش یابد، زنجیره تامین جهانی بیش از پیش آسیب خواهد دید. این سناریو نه تنها منجر به افزایش هزینه بیمه و تاخیر در زمان تحویل کالاها میشود، بلکه ممکن است موج تازهای از تورم جهانی را ایجاد کند. این امر میتواند تصمیمات بانک مرکزی کشورهای غربی را درمورد کاهش نرخ بهره را به تاخیر اندازد و بر اعتماد مصرفکننده تاثیر منفی بگذارد.
بهطور کلی، خطر تشدید درگیریها، تهدیدی جدی برای ثبات انرژی جهانی محسوب میشوند. حتی کشورهایی که مستقیما از ایران نفت وارد نمیکنند نیز از طریق مکانیزم انتقال قیمت، اختلال در زنجیره تامین و فشارهای تورمی آسیب خواهند دید. اگر درگیریهای بین ایران و اسرائیل ادامهدار باشد، این خطرات تشدید خواهند شد و احتمال یک شوک گسترده انرژی برای اقتصادهای واردکننده نفت افزایش خواهد یافت. موضوعی که نشان میدهد تنشزدایی در سطح جهانی، اکنون نه تنها توسط ایران، بلکه توسط سایر کشورهای جهان نیز باید در دستور کار قرار بگیرد.