خورشید پشت سد بوروکراسی

در خوشبینانه‌‌‌‌‌‌‌ترین حالت، ساخت یک نیروگاه کوچک خورشیدی کمتر از ۲۰‌مگاوات، ۶ ماه زمان خواهدبرد. این بازه زمانی برای ظرفیت‌های بالاتر، ممکن است تا دو سال ‌نیز افزایش پیداکند. با درنظرگرفتن عمر مفید ۲۵‌ساله برای نیروگاه خورشیدی، هزینه سرشکن تولید هر کیلووات‌‌‌‌‌‌‌ساعت برق خورشیدی در حال‌حاضر حدود ۲۵۰۰ تا ۳۵۰۰‌تومان برآورد می‌شود. نگاه سنتی دولت به تولید برق، به‌ویژه تاکید بر نیروگاه‌های حرارتی و سوخت فسیلی، یکی از موانع بنیادین گسترش انرژی‌های پاک است. در این میان، پیچیدگی مدیریت شبکه، نبود حمایت‌های واقعی از بخش‌خصوصی و نوسانات اقتصادی، توسعه انرژی‌های پاک را از روند طبیعی خود خارج کرده‌است.

«دنیای‌اقتصاد» در همین راستا در گفت‌وگویی با جابر میرزایی، مدیر مهندسی در یک شرکت فعال در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر، ابعاد مختلف این فرآیند چالش‌برانگیز را بررسی کرده‌است. میرزایی با سابقه فعالیت در ساخت نیروگاه‌های خورشیدی در استان‌های یزد، کرمان و فارس، معتقد است بخش‌خصوصی به‌رغم‌انگیزه بالا برای ورود به این حوزه، با بوروکراسی فرساینده و نبود انسجام سیاستگذاری مواجه است. 

 فرآیند ایجاد یک نیروگاه تجدیدپذیر شامل چه مراحلی است و بهره‌‌‌‌‌‌‌برداری از آن چقدر زمان لازم دارد؟ 

photo_2025-06-27_15-00-35 copy

درخصوص فرآیند احداث نیروگاه‌های بادی و خورشیدی، لازم است اشاره شود که یک سرمایه‌گذار برای شروع سرمایه‌گذاری باید ابتدا پروانه احداث از سازمان انرژی‌های نو و بهره‌وری انرژی ایران(ساتبا) اخذ‌کرده و یک‌سری مراحل را طی بکند. مراحل اخذ مجوز به‌صورت خلاصه شامل اجاره یا خرید زمین برای محل احداث نیروگاه و یک‌سری مجوزها از جمله مجوز اتصال به شبکه، مجوز محیط‌زیست و یک‌سری تاییدیه‌ها از سازمان‌ها و ارگان‌های مربوط به زیرساخت‌های کشور از جمله اداره راه و شهرسازی، اداره آب و فاضلاب، شرکت توزیع برق، شرکت گاز، میراث‌فرهنگی، امور اراضی و سایر ارگان‌هایی است که در این حوزه مسوولیت و اختیارات قانونی دارند. پس از اخذ مجوزها و انجام طراحی و مهندسی طرح، نوبت به خرید کالا می‌رسد، یک سرمایه‌گذار بعد از انتخاب پیمانکار نسبت به خرید تجهیزات(از طریق واردات یا خرید داخلی) اقدام می‌کند. بعد از خرید تجهیزات پیمانکار نسبت به آماده‌سازی زمین و نصب تجهیزات اقدام می‌کند و در مرحله آخر راه‌اندازی و اتصال نیروگاه به شبکه انجام می‌شود. این اتصال با هماهنگی شرکت‌های برق منطقه‌ای و در ظرفیت‌های پایین‌تر شرکت توزیع برق اتصال صورت می‌گیرد. معمولا این پروسه در بهترین حالت برای نیروگاه‌های کوچک‌تر از ۲۰‌مگاوات که نیاز به پست بلافصل ندارد، حدود ۶ ماه طول می‌کشد ولی برای نیروگاه‌هایی که ظرفیت بالاتری دارند (نیروگاه‌های بین ۵۰ تا ۱۰۰‌مگاوات)، این زمان به ۱۲‌ماه و برای نیروگاه‌هایی که بالای ۱۰۰‌مگاوات هستند، ممکن است این زمان به ۱۸ تا ۲۴ ماه افزایش پیدا پیدا کند.

درخصوص مدت زمانی‌که از ثبت‌سفارش تا تحویل پنل‌ها درنظر گرفته‌می‌شود؛ به‌طور میانیگن یک پروسه ۲ تا ۳ ماه است، یعنی شما سفارش‌گذاری و ثبت‌سفارش را انجام می‌دهید و شرکت سازنده، پنل‌ها را برای شما تامین می‌کنند. به‌دلیل اینکه پنل‌های مورد‌استفاده در پروژه‌های حال‌حاضر کشور اکثرا از سمت چین تامین می‌شوند یک ماه تا ۴۵ روز زمان حمل‌ونقل دریایی است و در بهترین حالت، امور گمرکی نیز ۲ تا ۳ هفته طول می‌کشد. از سوی دیگر حمل داخل کشور خیلی زمانبر نیست، لذا این پروسه حدود ۲نیم تا ۳ ماه است. معمولا فرآیند اخذ مجوز پروانه احداث خیلی زمانبر نیست و در صورت آماده‌بودن مدارک در کمتر از یک ماه امکان صدور این پروانه وجود دارد، اما مجوز اتصال به شبکه زمانبر است، مخصوصا در حال‌حاضر که تعداد پروانه‌های بسیار زیادی صادرشده و شرکت‌های توانیر، برق منطقه‌ای و شرکت‌های توزیع مشکل برنامه‌ریزی دارند. میزان عدم‌قطعیت اجرای این نیروگاه‌ها بالاست و اینکه اجرای کدام نیروگاه مقدم باشد، برای طرح اتصال شبکه در یک منطقه ‌این مشکلی است که در حال‌حاضر هم وجود دارد.

 چه انتظاراتی از نهادهای دولتی و قانون‌گذاران برای تسهیل توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر وجود دارد؟

انتظاراتی که از نهادهای دولتی، قانون‌گذاران و به‌طور کلی دولت وجود دارد در دو دسته انتظارات حمایتی و انتظارات قانون‌گذاری تقسم‌بندی می‌شود. دسته اول مربوط به نوع نگاه دولت به انرژی‌های تجدیدپذیر و منافعی است که نیروگاه‌های تجدیدپذیر برای کشور دارند؛ از جمله عدم‌نیاز به سوخت فسیلی مثل گاز، گازوئیل، مازوت و زغال‌سنگ، عدم‌ایجاد آلودگی‌های زیست‌محیطی نظیر آلودگی هوا، آب و عدم‌نیاز به آب برای خنک‌کردن تجهیزات مکانیکی مزیت دیگر نیروگاه‌های تجدیدپذیر است. البته شستن پنل‌‌‌‌‌‌‌ها نیازمند استفاده از آب است، اما حجم آن در قیاس با نیروگاه‌های حال‌حاضر که از سیستم‌های خنک‌کننده آبی استفاده می‌کنند بسیار کمتر است. دسته دوم به حمایت‌های دولت مربوط می‌شود، با توجه به اینکه هزینه سرمایه‌گذاری نیروگاه‌های خورشیدی با نرخ جهانی است؛ عملا بخش‌خصوصی باید با نرخ دلار جهانی و نرخ جهانی ساخت، نیروگاه‌ها را بسازد. انتظار هم وجود دارد که با همان نرخ جهانی برق تولیدی خریداری شود و از طرف دیگر با توجه به تورم بالای اقتصاد ایران قیمت‌ها باید برای سرمایه‌گذار جذاب باشد. هم‌اکنون سرمایه‌گذار در استراتژی این نکته را درنظر می‌گیرد که سرمایه‌گذاری در بازار طلا، مسکن، بورس، خودرو و زمین بازدهی بیشتری برای آنها دارد. وقتی در کشوری زندگی می‌کنیم که ثبات قیمت‌ها وجود ندارد، تنها راه متقاعد‌کردن سرمایه‌گذار، ایجاد جذابیت در سرمایه‌گذاری است؛ در غیر ‌این‌صورت، چگونه می‌توان کسی را قانع کرد به‌‌‌‌‌‌‌جای تبدیل سرمایه‌‌‌‌‌‌‌ خود به طلا، سکه یا دلار و تماشای رشد روزانه ارزش دارایی خود‌‌‌‌‌‌‌، آن را وارد ساخت نیروگاه خورشیدی کند و در عین‌حال انتظار سود مشابهی هم داشته‌باشد.

چه موانع پنهان یا چالش‌های ناشناخته‌‌‌‌‌‌‌ای در مسیر توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر وجود دارد؟

از انتهای دهه‌۸۰ و اوایل دهه‌۹۰ نیروگاه‌های بادی قیمت خیلی به‌صرفه‌تری نسبت به نیروگاه خورشیدی داشتند، اما از سال‌۹۶ به‌تدریج پنل‌های خورشیدی اقتصادی وارد بازار شدند. اینجانب باتجربه ۲۰‌سال ‌حضور در صنعت انرژی‌های تجدیدپذیر چند مشکل اساسی که مانع پیشرفت و توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر هست را مشاهده‌‌‌‌‌‌‌کرده‌‌‌‌‌‌‌ام. اول از همه متولی شبکه برق مدیریت شبکه و شرکت توانیر است؛ در واقع مدیریت‌کردن یک شبکه برق که شامل تعداد زیادی نیروگاه خورشیدی و نیروگاه بادی است، ‌‌‌‌‌‌‌بسیار پیچیده‌تر از شبکه برقی است که صرفا نیروگاه‌های آبی و نیروگاه‌های سوخت فسیلی دارد که کاملا کنترل توان ورودی در اختیار بهره‌بردار است. وزارت نیرو در سال‌های گذشته علاقه‌ای به توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر نداشته و عملا شرکت سانا(ساتبای حال‌حاضر) عملا پیشرفتی در توسعه نیروگاه‌های خورشیدی و بادی نداشته‌است. به‌نظر من، می‌توان دولتی‌بودن و عدم‌پاسخگویی وزارت نیرو به عقب‌افتادگی ایران در زمینه تولید برق را یکی از مهم‌ترین دلایل دانست.

مانع مهم و دلیل دوم عدم‌رشد مزارع انرژی خورشیدی، اقتصادی‌نبودن سرمایه‌گذاری در صنعت برق است. عدم‌گردش مالی قابل‌قبول مطابق با بازارهای دیگر سرمایه‌گذاری در اقتصاد از جمله نفت، گاز و معادن از یک طرف و عدم‌پاسخگویی مناسب وزارت نیرو به‌عنوان متولی خرید برق تضمینی از سرمایه‌گذاران، سرمایه‌گذاری در این صنعت را پرچالش، پر خطر و پر ریسک کرده‌است. با توجه به این شرایط می‌توان انتظار داشت، اگر از یک طرف مشکل ناترازی و عدم‌توسعه نیروگاه‌های سوخت فسیلی نیز وجود نداشت، همچنان شاهد عدم‌رغبت به صنعت تجدیدپذیر بودیم و شاید هیچ‌وقت توجه کافی به این انرژی رایگان و پاک نمی‌شد. 

در حال‌حاضر، منشأ تکنولوژی مورد‌استفاده در مزارع خورشیدی ایران چیست؟

به‌طور کلی چین در زمینه تولید تجهیزات نیروگاه‌های خورشیدی پیشتاز است و تقریبا تمامی پنل‌‌‌‌‌‌‌های به‌روز دنیا در چین تولید می‌شود. درخصوص اینورتر وضعیت کمی متفاوت است و برندهای اروپایی و آمریکایی در رقابت با برندهای چینی هستند؛ هرچند که برندهای چینی به‌سرعت در حال تصاحب سهم بیشتری از بازار اینورتر است. درخصوص استراکچرهای ردیاب خورشیدی هم می‌توان گفت کشورهای آمریکا، اسپانیا، آلمان و چین پیشتاز هستند ولی استراکچرهای ثابت در داخل تامین می‌شوند. به‌جز پنل، اینورتر و سیستم ردیاب خورشیدی مابقی تجهیزات اصلی و سنگین نیروگاه‌های خورشیدی از جمله تابلوهای ولتاژ پایین و متوسط، ترانسفورماتورهای افزاینده، کابل‌های ولتاژ پایین و متوسط، کابل DC، سیم و تسمه‌های مسی و سایر سیستم‌ها در داخل کشور تولید می‌شوند. از نظر حجم مالی می‌توان گفت ۵۰‌درصد تجهیزات ساخت داخل و ۵۰‌درصد نیز وارداتی هستند، اما در پروژه‌های مختلف این‌ درصدها با توجه به طراحی و نیاز شبکه و کارفرما می‌تواند تغییراتی داشته‌باشد.

سرمایه‌گذاری اولیه برای احداث هر ‌مگاوات نیروگاه خورشیدی با استراکچر ثابت حدود ۴۰۰‌هزار دلار و برای نیروگاه‌های با سیستم ردیاب خورشیدی تا ۴۵۰‌هزار دلار برآورد می‌شود. با توجه به‌وجود تحریم‌ها و عدم‌امکان خرید مستقیم از سازنده و وجود واسطه‌ها این اعداد معمولا محقق نمی‌شوند. به‌طور کلی و تقریبی حدود ۷۰ تا ۸۰‌درصد مبلغ سرمایه‌گذاری اولیه جهت تامین تجهیزات و مابقی جهت ایجاد زیرساخت‌های مربوط به محل نصب و اجرای تاسیسات اتصال نیروگاه به شبکه می‌شود. 

بهای تمام‌‌‌‌‌‌‌شده تولید هر کیلووات ساعت برق خورشیدی در شرایط فعلی ایران حدودا چقدر است و این عدد در مقایسه با سایر منابع تولید انرژی چگونه ارزیابی می‌شود؟

در این مقایسه نیروگاه‌های خورشیدی و بادی به دلایل زیر بسیار پیشتاز هستند: اولا این نیروگاه‌ها سوخت فسیلی مصرف نمی‌کنند، ثانیا آلایندگی ندارند، ثالثا نیاز به آب زیرزمینی برای خنک کاری ندارند و فاضلاب نیز ایجاد نمی‌کنند. برای تعیین بهای تمام‌شده برق یک نیروگاه سوخت فسیلی فرمول مشخصی وجود دارد و هزینه سرمایه‌گذاری به‌علاوه هزینه‌های بهره‌برداری و سوخت نیروگاه با توجه به تولید سالانه نیروگاه عدد مشخصی را به‌عنوان هزینه هر کیلووات ساعت تعیین می‌کنند، اما در نیروگاه خورشیدی صرفا هزینه سرمایه‌گذاری اولیه اهمیت دارد و عملا هزینه بهره‌برداری خاصی وجود ندارد. از طرفی این مزارع سوخت نیز مصرف نمی‌کنند، ولی این نیروگاه وابسته به نور خورشید از منطقه‌ای به منطقه دیگر تولید متفاوتی دارند.

بر مبنای عمر مفید ۲۵‌ساله برای نیروگاه‌های خورشیدی، هزینه سرشکن‌‌‌‌‌‌‌شده تولید برق به ازای هر کیلووات‌‌‌‌‌‌‌ساعت، در حال‌حاضر در بازه‌‌‌‌‌‌‌ای بین ۲۵۰۰ تا ۳۵۰۰‌تومان تخمین‌زده می‌شود، اما به‌طور کلی مقایسه تولید برق از منابع تجدیدپذیر صرفا از دیدگاه اقتصادی ممکن است ناقص باشد. در این مقایسه باید به این نکته توجه کرد که گاز و نفت و مشتقات آن یک منبع پایان‌پذیر است و با توجه به این موضوع قیمت آن بیش از چیزی است که در حال‌حاضر در مطالعات لحاظ می‌شود و از سوی دیگر باد و خورشید منابعی پایدار، رایگان و پایان‌ناپذیر هستند.