درحالی که صنعت پتروشیمی تشنه انرژی است، جهان راهکارهای مشخصی برای مهار گازهای سرچاهیدارد
گازی که فلر میشود

این موضوع میتواند ارزآوری بالایی را برای کشورهای تولیدکننده به همراه داشته باشد. از سوی دیگر، سوزاندن گازهای همراه، علاوه بر هدررفت حجم عظیمی از انرژی، موجب گرم شدن منطقه شده و آلودگیهای زیستمحیطی زیادی همچون آلودگی آبهای سطحی، تهدید حیات و گریزان شدن جانوران منطقه و کاهش عبور پرندگان مهاجر، تخریب بافت و کاهش قابلیت خاک و نیز افت کیفی زیستگاهها ایجاد میشود که میتواند در آینده اثرات منفی عمدهای بر انسان، گیاهان و جانوران و محیط اطراف داشته باشد.
طبق اسناد بالادستی و در قالب بند «الف» ماده ۴۸ برنامه پنجساله ششم توسعه، ایران باید حداقل ۹۰درصد از گازهای همراه نفت و مشعلسوزی را کنترل کند. در این بند، بهصراحت عنوان شده است که دولت مکلف است همه طرحهای جمعآوری، مهار، کنترل و بهرهبرداری از گازهای همراه تولید و مشعل در همه میدانهای نفتی و تاسیسات صنعت نفت را با تعیین قیمت عادلانه خوراک آنها، ظرف مدت حداکثر سهماه از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون، از طریق فراخوان به مردم و بخش غیردولتی واگذار کند، بهگونهای که تا پایان برنامه، حداقل ۹۰درصد گازهای مشعل مهار و کنترلشده باشد. این در حالی است که سالیان متمادی است که گازهای همراه نفت در میدانهای نفتی سوزانده میشوند و میتوان گفت که یکی از منابع مهم اتلاف انرژی در بخش نفت و گاز برخی از کشورهای تولیدکننده نفت مانند ایران، حجم بالای گازهای همراه نفت سوزاندهشده هستند.
بیش از سهدهه است که از مطرح شدن موضوع ساماندهی و جمعآوری گازهای همراه (گاز مشعل یا گاز فلر) در صنعت نفت کشور سپری میشود. اگرچه وزارت نفت در سالهای گذشته در راستای جلوگیری از هدررفت گازهای فلر اقدامات خوبی انجام داده است، اما به دلیل وضعیت نامناسب صادرات نفت و کمبود بودجه، طرحهای جمعآوری گازهای همراه بهکندی پیش میروند.
در نمودار «1» میتوان 10کشور دارای بیشترین میزان گازهای سوزاندهشده در مشعل جهان را مشاهده کرد. براساس آمارهای بانک جهانی، ایران با 21.3میلیارد مترمکعب گاز فلر شده در سال 2023، بعد از روسیه، دومین کشور بزرگ در زمینه سوزاندن گازهای همراه است. جمعآوری این حجم از گازهای مشعل میتواند بخش زیادی از نیازهای مصرفی داخل را تامین کند یا به صادرات اختصاص یابد.
سرمایهگذاری در جمعآوری این گازها، در کشورهای تولیدکننده نفت که سهم زیادی از کل گازهای همراه تولیدشده جهان را به خود اختصاص دادهاند، میتواند بسیار حائز اهمیت باشد؛ زیرا از یکسو با جمعآوری آنها بخشی از نیاز این کشورها به گاز رفع شده و حتی امکان افزایش حجم صادرات گاز طبیعی فراهم خواهد شد. این موضوع ضمن تامین امنیت انرژی، میتواند ارزآوری بالایی برای کشورهای تولیدکننده به همراه داشته باشد.
از سوی دیگر، سوزاندن گازهای همراه، علاوه بر اتلاف حجم عظیمی از انرژی، آلودگیهای زیستمحیطی زیادی همچون آلودگی آبهای سطحی، تهدید حیات و گریزان شدن جانوران منطقه و کاهش عبور پرندگان مهاجر، تخریب بافت و کاهش قابلیت خاک و نیز افت کیفی زیستگاهها را به همراه دارد.
سالیان متمادی است که گازهای همراه نفت در میدانهای نفتی سوزانده میشوند و میتوان گفت که یکی از مهمترین منابع اتلاف انرژی در بخش نفت و گاز برخی از کشوهای تولیدکننده نفت مانند ایران، حجم بالای گازهای همراه نفت سوزاندهشده هستند. روند افزایشی گازهای فلر شده یا سوزانده شده کشورمان طی سهدهه گذشته در نمودار «2» به تصویر کشیده شده است.
شدت فلر (Flare Intensity) شاخصی است که نشان میدهد، به ازای استحصال هر بشکه نفت به چه میزان گاز فلر میشود. نمودار «3» نشان میدهد که روند این شاخص در ایران طی زمان افزایشی است.
باید خاطرنشان کرد که علاوه بر ارتباط مستقیم بین تولید نفت و سوزانده شدن گازهای همراه، ویژگیهای خاص مخازن، پراکندگی آنها و همچنین میزان برخورداری از ذخایر گازی مستقل در کشورهای مختلف، از دیگر عوامل موثر بر میزان تولید گازهای همراه و به تبع آن، حجم گازهای سوزانده شده در مشعلهاست. برای مثال، عربستان از ابتدا میدان گازی مستقل نداشته و چارهای جز جمعآوری و استفاده از گاز همراه نداشته است. همچنین با توجه به اینکه در عربستان شرکت آرامکو مالکیت زیرساختهای نفتی را در اختیار دارد، سیستم جامع گازی به نحوی توسعه داده شده است که حداقل گازهای همراه نفت سوزانده شود.
به عبارت دیگر، این شرکت مکلف است سیستم مذکور را آنچنان مدیریت کند که با استفاده حداکثری از گازهای همراه نفت، خوراک بخشهای پاییندستی مهیا شود. ضمن اینکه تراکم گازهای همراه نفت در میادین عظیم نفتی همچون قوار که در خشکی واقع شده، هزینه جمعآوری گازهای همراه نفت را بسیار کاهش داده است. این در حالی است که بخش قابلتوجهی از میادین دارای گاز مشعل ایران در منطقه عملیاتی فلات قاره (فراساحل) قرار گرفتهاند و احداث خطوط لوله در این نواحی نسبت به خشکی بسیار دشوارتر است. دلایل دیگری همچون شرایط جغرافیایی، پراکندگی سکوهای تولیدکننده گازهای فلر و هزینه بالای نصب سکوهای تقویت فشار و جمعآوری این گازها نیز به مشکلات جمعآوری گازهای همراه نفت منطقه عملیاتی فلات قاره افزوده است.
در سالهای قبل نیز چند طرح برای جمعآوری گازهای مشعل در کشور اجرا شده است. طرح آماک نخستین طرح تماممکانیزه مناطق نفتخیز جنوب و یکی از پیچیدهترین پروژههای صنعت نفت، در جهت جمعآوری گازهای همراه و جلوگیری از سوزاندن این گازهاست. این طرح مربوط به جمعآوری گازهای همراه لایه بنگستان است.
تجارب سه کشور روسیه، عربستان و نیجریه در جدول «1» خلاصه شده است. این تجارب دربرگیرنده سیاستهایی از جمله سیاست سیستم جامع گاز، به همراه انجام قراردادهای پیمانکاری برای توسعه سیستم جامع گاز و تخصیص گاز به بخش پتروشیمی و نیروگاهی، اعمال نظارت، مالیات و سیاستهای تنبیهی و تشویقی برای آن شرکتها و تصویب قانون تزریق مجدد گازهای همراه نفت نیجریه و نیز بهکارگیری سیاستهای تنبیهی و اخذ جریمه، سیاستها و مقررات تشویقی و استفاده از گازهای همراه برای تولید برق و خوراک پالایشگاههای گازی است. سیاستهای موفق فوق توانسته است میزان گازهای سوزاندهشده این کشورها را طی کمتر از یکدهه بین 40 تا 60درصد کاهش دهد.
همانگونه که بررسی تجارب کشورها در زمینه جمعآوری گازهای همراه نفت نشان میدهد، اولا قوانین لازم و دارای ضمانت اجرا در کشور وجود ندارد؛ ثانیا تصویب قوانین و مقررات جامع و کامل در مورد گازهای سوزاندهشده و ایجاد شفافیت در برخی موضوعات همچون قیمتگذاری گازهای همراه نفت میتواند ورود بخش خصوصی را به طرحهای جمعآوری گازهای همراه نفت در ایران تسهیل کند و با حضور بخش خصوصی سهم قابلتوجهی از گازهای همراه سوزاندهشده کاهش یابد.
* عضو هیات علمی دانشگاه