برق در گرداب وعده و واقعیت

 این وضعیت در تضاد با وعده‌‌‌های پیشین مسوولان قرار دارد که تابستان ۱۴۰۴ را نقطه پایان خاموشی‌‌‌ها اعلام کرده بودند.عباس علی‌‌‌آبادی، وزیر نیرو، در بهمن ۱۴۰۳ با قاطعیت تمام اعلام کرده بود: «انتظار دارم تابستان سال آینده مردم دیگر شاهد بی‌‌‌برقی نباشند» و تاکید کرده بود که «برنامه گسترده‌‌‌ای برای رفع مشکل ناترازی انرژی در دست داریم که تا پایان سال ۱۴۰۳ به وضعیتی برسVیم که در تابستان سال ۱۴۰۴ مطلقا مشکلی وجود نداشته باشد.» اما اکنون در اردیبهشت ۱۴۰۴، همین وزیر با صراحت می‌‌‌گوید: «صادقانه بگویم، آمادگی چنین شرایطی را در اردیبهشت نداشتیم.»

روایتی از یک بحران ساختاری

مصطفی رجبی مشهدی، مدیرعامل شرکت توانیر، در اردیبهشت ۱۴۰۴ از شکاف عمیق بین تولید و مصرف برق پرده برداشت. طبق آمار ارائه شده، میزان مصرف برق از ۵۰‌هزار مگاوات در سال گذشته به ۵۹‌هزار و ۴۰۰ مگاوات در سال‌جاری افزایش یافته که موجب تحمیل بیش از ۹‌هزار مگاوات ناترازی به صنعت برق شده است. این در حالی است که وزیر نیرو در جلسه با نمایندگان استان تهران در ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از کسری ۲۱‌هزار مگاواتی برق سخن گفته که تناقض آشکاری در آمارهای رسمی محسوب می‌شود. مدیرعامل توانیر همچنین دو عامل اصلی بحران کنونی را افزایش ۵.۵ درجه‌‌‌ای دمای هوا نسبت به سال گذشته و افزایش ۱۹درصدی مصرف برق عنوان کرده است. جالب اینجاست که در گزارش دیگری، سخنگوی صنعت برق از رشد ۳۷درصدی تقاضای مصرف برق نسبت به سال گذشته سخن گفته و آن را «نگران‌‌‌کننده و غیرمتعارف» خوانده است. این ناهمخوانی در آمارها (۱۹‌درصد در مقابل ۳۷درصد) خود گویای آشفتگی در نظام آماری و تحلیلی صنعت برق است.

از اضطرار تا برنامه‌‌‌ریزی

در واکنش به بحران کنونی، وزارت نیرو به سرعت به تغییر ساعات کاری ادارات متوسل شده است. طبق مصوبه هیات دولت، از ۲۰ اردیبهشت ساعت کار ادارات از ۶ صبح تا ۱۳ بعدازظهر تعیین شده و طبق اعلام سخنگوی صنعت برق، صرفه‌‌‌جویی ۱۸۰۰ مگاواتی از این محل پیش‌بینی می‌شود. همچنین از ادارات خواسته شده دمای محیط کار را روی ۲۷ درجه تنظیم کنند. از سوی دیگر، وزیر نیرو در اردیبهشت ۱۴۰۴ وعده داده که از روز شنبه، قطعی برق خانگی حداکثر ۲ساعت خواهد بود. این در حالی است که بسیاری از مناطق کشور قطعی‌‌‌های طولانی‌‌‌تر را تجربه کرده‌‌‌اند که وزیر آن را ناشی از «خطاهای شبکه» دانسته و قول داده تا پایان هفته اصلاح شود. تناقض دیگر اینجاست که همین قول‌‌‌ها در سال‌های گذشته نیز به کرات تکرار شده، اما شاهد تحقق آنها نبوده‌‌‌ایم.

وعده‌‌‌های تحقق‌‌‌نیافته

مرور زمانی برنامه‌‌‌های اعلام شده برای توسعه ظرفیت تولید برق کشور، تصویری روشن از عقب‌‌‌ماندگی‌‌‌ها ارائه می‌دهد. در آبان ۱۴۰۳، مدیرعامل توانیر اعلام کرد که ظرفیت نیروگاه‌‌‌های تجدیدپذیر کشور تا اوج بار سال آینده (یعنی تابستان ۱۴۰۴) از مرز ۴‌هزار مگاوات خواهد گذشت. اما در فروردین ۱۴۰۴، وزیر نیرو اعلام کرد که در ۷ ماه گذشته تنها ۴۰۰ مگاوات به ظرفیت نیروگاه‌‌‌های تجدیدپذیر افزوده شده و کل ظرفیت فعلی در حدود ۱۶۰۰ مگاوات است، یعنی کمتر از نصف هدف‌‌‌گذاری شده برای تابستان ۱۴۰۴. همچنین سخنگوی صنعت برق در اردیبهشت ۱۴۰۴ وعده داده که ۱۲‌هزار مگاوات نیروگاه تا یک ماه آینده وارد مدار می‌شود. این وعده شامل ۱۲‌هزار مگاوات نیروگاه حرارتی مشمول برنامه‌‌‌های تعمیراتی، ۱۰۰۰ مگاوات نیروگاه هسته‌‌‌ای، ۱۲۰۰ مگاوات واحدهای پربازده کلاس F و ۱۰۰۰ مگاوات نیروگاه‌‌‌های صنایع است. سوال اینجاست که اگر این ظرفیت عظیم قابل بهره‌‌‌برداری است، چرا زودتر وارد مدار نشده تا از بحران فعلی جلوگیری شود؟نکته مهم دیگر این است که مسوولان صنعت برق در شهریور ۱۴۰۳ اعلام کردند که برنامه‌‌‌ریزی برای عبور از دوره اوج مصرف برق سال ۱۴۰۴ آغاز شده است. حال این سوال مطرح می‌شود که نتیجه ۸ماه برنامه‌‌‌ریزی چه بوده که در اردیبهشت با چنین بحرانی مواجه شده‌‌‌ایم؟

زمستان سرد، بهار گرم

وزیر نیرو در توجیه وضعیت موجود، به دو عامل اصلی اشاره کرده است: تاخیر در تعمیرات نیروگاهی به دلیل کمبود سوخت در زمستان، و افزایش بی‌‌‌سابقه ۵.۵درجه‌‌‌ای دمای کشور نسبت به اردیبهشت سال قبل، به بیان او، «هیچ‌‌‌وقت سال در زمستان با مشکل کمبود سوخت مواجه نبودیم اما متاسفانه به دلایلی امسال به مشکل خوردیم. این مشکلات باعث به تعویق افتادن تعمیر واحدهای صنعتی از زمستان به بهار شد.» این توضیحات نشان می‌دهد که صنعت برق کشور در یک چرخه معیوب گرفتار شده است. از یکسو کمبود سوخت در زمستان باعث تعویق تعمیرات نیروگاهی شده، و از سوی دیگر گرمای زودرس بهار امکان انجام این تعمیرات را در زمان مناسب سلب کرده است. این وضعیت، عملا به معنای ریسک بالای قطعی‌‌‌های گسترده‌‌‌تر در تابستان خواهد بود.

رویا یا واقعیت؟

وزیر نیرو و دیگر مسوولان صنعت برق کماکان بر تحقق وعده‌‌‌های پیشین خود مبنی بر پایان خاموشی‌‌‌ها در تابستان ۱۴۰۴ تاکید دارند. آنها وعده داده‌‌‌اند که تا اوج بار تابستان، ۵۰۰۰ مگاوات به ظرفیت عملی نیروگاه‌‌‌های کشور افزوده خواهد شد. همچنین در یک برنامه چهارساله، قرار است ۴۴‌هزار مگاوات ظرفیت جدید به شبکه برق اضافه شود که ۳۰‌هزار مگاوات آن از انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر خواهد بود. اما با توجه به عملکرد گذشته و وضعیت فعلی، تحقق این اهداف بلندپروازانه محل تردید جدی است. به خصوص که در حال حاضر کل ظرفیت نیروگاه‌‌‌های تجدیدپذیر کشور حدود ۱۶۰۰ مگاوات است و رسیدن به ۳۰‌هزار مگاوات در ۴سال، نیازمند رشد سالانه بیش از ۷هزار مگاوات خواهد بود که با توجه به عملکرد ۴۰۰ مگاواتی ۷ماه گذشته، تقریبا غیرممکن به نظر می‌‌‌رسد.

گره‌‌‌گشای اصلی یا مُسکن موقت؟

در کنار تلاش برای افزایش تولید برق، مدیریت مصرف به عنوان راهکار مکمل مورد تاکید مسوولان قرار گرفته است. مدیرعامل توانیر از پویش ۲۵ درجه (تنظیم کولرها روی ۲۵ درجه سانتی‌گراد) به عنوان یکی از راه‌‌‌های کاهش مصرف نام برده است. همچنین اعلام شده که ۲۵‌درصد مشترکان کشور مصرف برقی بیش از الگوی تعیین شده دارند و قرار است کنتور برق مشترکان پرمصرف هر ۱۵ روز یک بار قرائت و برای آنها قبض صادر شود. اگرچه مدیریت مصرف می‌تواند به کاهش فشار بر شبکه کمک کند، اما این راهکار نمی‌تواند جایگزین افزایش ظرفیت تولید باشد. به خصوص که با توجه به رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی و افزایش دمای هوا ناشی از تغییرات اقلیمی، روند صعودی مصرف برق اجتناب‌‌‌ناپذیر است.

از پارادوکس تا چالش‌‌‌های ساختاری

آنچه امروز در صنعت برق ایران شاهد آن هستیم، فراتر از یک پارادوکس ساده در اظهارات مسوولان است. ما با چالش‌‌‌های ساختاری عمیقی مواجه هستیم که حل آنها نیازمند اراده ملی، برنامه‌‌‌ریزی دقیق و سرمایه‌‌‌گذاری کلان است. وعده‌‌‌های بی‌‌‌پشتوانه و اعلام اهداف غیرواقع‌‌‌بینانه، نه تنها کمکی به حل مشکل نمی‌‌‌کند، بلکه اعتماد عمومی به توانایی مدیریتی مسوولان را خدشه‌‌‌دار می‌‌‌سازد. بررسی روند تاریخی وعده‌‌‌ها و عملکرد صنعت برق نشان می‌دهد که نه تنها به اهداف تعیین شده دست نیافته‌‌‌ایم، بلکه در برخی موارد از آنها دورتر هم شده‌‌‌ایم. افزایش ۳۷درصدی تقاضای برق در یک سال، زنگ خطری جدی است که نشان می‌دهد حتی با تحقق وعده‌‌‌های فعلی برای افزایش ظرفیت تولید، باز هم احتمالا با کمبود مواجه خواهیم بود. صنعت برق ایران نیازمند بازنگری اساسی در ساختار، برنامه‌‌‌ریزی و مدیریت است. تا زمانی که این بازنگری صورت نگیرد و حرف و عمل مسوولان یکسان نشود، همچنان شاهد تکرار چرخه معیوب وعده‌‌‌های نادرست و خاموشی‌‌‌های گسترده خواهیم بود.