منتقدان داخلی و خارجی به این پرسش پاسخ دادهاند؛
آیا جشنواره فیلم کن سیاسی است؟

اما پیش از پرداختن به درستی یا نادرستی این گزاره، نخست این پرسش مطرح میشود که آیا سیاسی بودن یک جشنواره هنری ذاتا نکته منفیای تلقی میشود؟ بسیاری بر این باورند که هنر، در اشکال مختلف خود، همواره آینهای تمامنما از جامعه و تحولات آن بوده است. بنابراین، طبیعی است که در بسترهای هنری، مسائل سیاسی و اجتماعی نیز بازتاب یابند. حتی در ایران نیز شاهد رویکردهای مشابهی هستیم. به عنوان مثال میتوان به طراحی بخش فلسطین و غزه در چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر اشاره کرد؛ اقدامی که فارغ از ارزشهای اخلاقی آن، نوعی کار سیاسی در یک بستر هنری محسوب میشود. این نشان میدهد که درک و پذیرش وجود ابعاد سیاسی در جشنوارههای هنری، حتی در داخل کشور، وجود دارد.
نظر منتقدان مستقل
یکی از سوالات مهمی که در پی انتخاب فیلم پناهی مطرح شد، این است که آیا داوران معتبر جشنوارهها، اعتبار هنری خود را در سایه سیاستگذاریهای یک جشنواره خرج میکنند؟ برای بررسی این موضوع، میتوان به نتایج نظر منتقدان مستقل درباره آثار جشنواره کن ارجاع داد که بهنحوی پاسخی غیرمستقیم به این پرسش است. در نظرسنجی امسال ایندی وایر ۴۸منتقد شرکت کردند. در این نظرسنجی، «صراط» به کارگردانی الیور لاکس با کسب نظر ۱۱ منتقد، عنوان بهترین فیلم جشنواره کن را به دست آورد. این فیلم در مراکش فیلمبرداری شده و درباره پدری است که در جستوجوی دخترش است. فیلم «یک تصادف ساده» جعفر پناهی که برنده نخل طلا شد، با کسب امتیاز از ۱۰ منتقد در رتبه دوم جای گرفت.
نکته قابل توجه این است که از ۵ فیلم برتر که در بخش بهترین فیلم از سوی منتقدان انتخاب شدهاند، همگی در میان برندگان کن نیز جای دارند و «صراط» و «صدای سقوط» به طور مشترک جایزه هیات داوران کن را دریافت کردند. «ارزش احساسی» که در صدر فهرست بهترین فیلمنامه جای گرفته، نیز جایزه بزرگ را از آن خود کرد و «مامور مخفی» جایزه بهترین کارگردانی را برای کلبر مندونسا فیلیو به ارمغان آورد. تفاوت اصلی در فیلم «مادران جوان» برادران داردن است که برنده بهترین فیلمنامه در کن شد، اما در میان انتخاب منتقدان ایندی وایر جایی نیافت.
این همپوشانی بالای آرا بین منتقدان و داوران جشنواره، تا حدی این فرضیه را تقویت میکند که انتخابها صرفا بر اساس ملاحظات سیاسی نبوده و کیفیت هنری آثار نیز نقش مهمی ایفا کرده است.
منتقدان داخلی
در میزگردی که در روزهای اخیر با حضور محمود گبرلو، منتقد و کارشناس سینما، و شادمهر راستین، فیلمنامهنویس و منتقد، و با گردانندگی عبدالجواد موسوی، شاعر و روزنامهنگار، برگزار شد، ابعاد مختلف سیاسی بودن جشنواره کن مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش خبرآنلاین، محمود گبرلو در پاسخ به میزان سیاسی یا هنری بودن جشنواره کن، گفت که این جشنواره در سالهای گذشته بیشتر به فضایی تبلیغاتی برای کمپانیهای بزرگ تبدیل شده و نگاهی تجاری بر آن غلبه پیدا کرده است. او معتقد است که کن زمانی به پشتوانه جریانات سیاسی فرانسه پیش میرفت، اما اکنون شرایط متفاوت شده است. بااینحال، او معتقد است که در بازار کن، فیلمی که سیاسی باشد بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد. گبرلو همچنین به نوع ترکیب هیات داوران اشاره و بیان میکند که برخی از انتخابها بر اساس رابطهها و بدهبستانها صورت میگیرد، و شفافیت لازم در معیارهای انتخاب فیلمها وجود ندارد.
شادمهر راستین در مقابل، معتقد است که جشنواره کن هنوز تاثیرگذاری گذشته را دارد و مانند جام جهانی است که میزان اهمیت سینما در کشورهای مختلف را نشان میدهد. او تاکید میکند که وقتی فیلمی در کن جایزه میگیرد، این یک معیار مهم هنری است، نه صرفا یک موفقیت تجاری. راستین به سخنرانی سیاسی کیت بلانشت و جایزه گرفتن فیلمهای با مضمون سیاسی در سال گذشته اشاره میکند و میگوید که اینها نشاندهنده سیاسی شدن جشنواره کن است، اما این موضوع را به معنای زیر سوال رفتن اعتبار جشنواره نمیداند. او با استناد به امتیازات بالای فیلم پناهی در سایتهای معتبر سینمایی (۳.۱ از ۵ درحالیکه باقی فیلمها زیر ۲.۷ بودند و کسب ۴ از ۵ در گاردین)، کیفیت هنری این فیلم را مورد تایید قرار میدهد.
راستین همچنین به این نکته اشاره میکند که در ایران همهچیز سیاسی است، اما از سینما توقع دارند فقط هنری باشد. او معتقد است که فیلم پناهی صرفا به خاطر پایانش جایزه نگرفته، بلکه به خاطر جسارت و هنر در طرح یک سوال مهم بوده است. او تاکید میکند که این موفقیت باید پذیرفته شود و این دیدگاه که جایزهها فقط سیاسیاند، امید را در فضای سینمایی ایران از بین میبرد. او همچنین به این نکته اشاره میکند که ایران تنها کشوری است که در فاصله کوتاهی دو جایزه مهم از کن گرفته است. راستین در نهایت بر این نکته تاکید میکند که فیلم اعتراضی را نباید با فیلم سیاسی اشتباه گرفت؛ فیلم اعتراضی فقط به وضعیت موجود نقد دارد، درحالیکه فیلم سیاسی دیدگاه ایدئولوژیک دارد.
ادعای کن
حقیقت امر این است که جشنواره کن نهتنها هیچگاه ادعای غیرسیاسی بودن نداشته که حتی ماهیت به وجود آمدنش هم امری سیاسی بوده. این جشنواره در سال ۱۹۳۹در واکنش به تسلط نازیها و فاشیستها بر جشنواره ونیز تاسیس شد و هدف اولیه آن ایجاد فضایی برای هنر بدون سانسور و دخالتهای سیاسی بود. بااینحال، حتی در دوران جنگ سرد نیز این جشنواره به بستری برای رقابتهای ایدئولوژیک و نمایش فیلمهایی با پیامهای سیاسی تبدیل شد. این پیشینه نشان میدهد که سیاست همواره بخشی از هویت کن بوده است. موضوعگیریهای سیاسی در جشنواره اخیر نیز بدون هیچ پردهپوشیای دیده میشود. در جشنواره کن ۲۰۲۵، رابرت دنیرو که نخل طلای افتخاری دریافت کرد، در سخنرانی خود بهشدت از دونالد ترامپ انتقاد کرد و او را «رئیسجمهور بیفرهنگ آمریکا» خواند. این سخنان بازتاب گستردهای در رسانههای بینالمللی داشت و بهعنوان یک موضعگیری سیاسی صریح از سوی یک چهره برجسته هنری تلقی شد.
ژولیت بینوش، رئیس هیات داوران، نیز در مراسم افتتاحیه به مسائل جهانی از جمله درگیریها و نقش سینما در زمان بحران اشاره کرد و به فاطمه حسونه، عکاس خبری فلسطینی کشتهشده در غزه، ادای احترام کرد. این حرکت نیز توسط رسانههای مختلف بهعنوان یک موضعگیری سیاسی تفسیر شد. ازاینرو میتوان نتیجه گرفت فارغ از جنبههای هنری، اغراض سیاسی - چه آنها را بپسندیم یا نپسندیم - همواره در جشنواره کن وجود داشته و احتمالا در آینده نیز وجود خواهد داشت.