رویکرد دولت به قیمت‌گذاری انرژی

 در سال‌های پایانی دهه۹۰، به‌ویژه سال‌های ۹۸ و ۹۹، هشدارهایی پیرامون ناترازی برق و گاز در سال ۱۴۰۴ مطرح بود. همچنین، افت فشار در میدان گازی پارس جنوبی به‌عنوان یکی از چالش‌های اصلی برشمرده می‌شد. با وجود آگاهی از این مشکلات، اقدام موثری درخصوص رفع این ناترازی صورت نگرفته است. یکی از دلایل اصلی این موضوع، تمرکز دولت بر واقعی‌سازی قیمت انرژی در صنایع بزرگی است که به‌طور مستقیم سایه مدیریتی بر آنها دارد.

در سایر بخش‌ها، حوزه انرژی به‌طور نسبی بدون نظارت رها شده است. به دلایل مختلف و وجود برخی محدودیت‌ها، دولت نتوانسته قیمت انرژی را به‌صورت یکسان و متناسب در همه بخش‌ها افزایش دهد. در نتیجه، تنها برخی صنایع با افزایش قیمت انرژی مواجه شدند و این سیاست به تورم عمومی در جامعه دامن زده است.  در حال حاضر، تامین برق مورد نیاز صنعت فولاد با نیروگاه‌های خورشیدی معمولی امکان‌پذیر نیست؛ زیرا این صنعت به نیروگاه‌های بزرگ‌مقیاس نیاز دارد که احداث آنها چندین سال زمان می‌برد. اما در صنعت سیمان، شرایط متفاوت است.

این صنعت در سال‌های اخیر از نظر نقدینگی و سودآوری وضعیت مطلوبی داشته است. با وجود آگاهی از ناترازی برق در سال‌های آینده، شرکت‌های سیمانی به سمت احداث نیروگاه‌های خورشیدی حرکت نکردند. این در حالی است که نیروگاه‌های خورشیدی طی ۱۲ تا ۱۸ماه قابل بهره‌برداری هستند و این شرکت‌ها به نیروگاه‌های بزرگ نیاز ندارند. با نیروگاه‌های خورشیدی در مقیاس متوسط و کوچک، امکان تامین کامل برق صنعت سیمان و قطع وابستگی به شبکه برق وجود دارد. به نظر می‌رسد طی یک تا دو سال آینده، شرکت‌های سیمانی به سمت احداث نیروگاه‌های خورشیدی حرکت کنند.

در مقابل به نظر می‌رسد دولت قیمت انرژی را برای این صنعت افزایش خواهد داد. شرکت‌های سیمانی که در مقطع فعلی نسبت به این موضوع بی‌تفاوت باشند، در دو سال آینده با هزینه‌های بالای انرژی مواجه خواهند شد. همچنین پیش‌بینی می‌شود محدودیت عرضه در تولید سیمان که اکنون یکی از مشکلات این صنعت است، طی سال‌های آینده در بخش برق برطرف خواهد شد. اما در بخش گاز که متولی آن دولت است، چشم‌انداز بهبود چندان روشنی به نظر نمی‌رسد. کاهش فشار چاه‌های گازی نشان می‌دهد که در سال آینده مشکلات بیشتری در این حوزه وجود خواهد داشت. 

ضرورت سرمایه‌گذاری در بهره‌وری انرژی

تا زمانی که قیمت انرژی در مصارف خانگی و سایر بخش‌ها مدیریت و بهینه نشود، ناترازی انرژی ادامه خواهد داشت. مقایسه ایران با کشورهایی مانند ترکیه که با وجود شباهت در جمعیت و سطح صنعتی، مصرف انرژی کمتری دارند، نشان‌دهنده نیاز جدی به سرمایه‌گذاری در بهره‌وری انرژی است. منطقی‌سازی قیمت انرژی در همه بخش‌ها، گامی کلیدی برای رفع این چالش خواهد بود.

کاهش تولید به‌دلیل ناترازی انرژی، درآمد شرکت‌های تولیدی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. برای تحلیل این تغییرات، باید بررسی کرد که آیا کالا در بازار داخلی با کسری عرضه مواجه است یا خیر؟ در صنعت فولاد، به‌دلیل نبود کسری عرضه در داخل، کاهش تولید به رقابت و افزایش قیمت منجر نمی‌شود و قیمت‌ها همچنان بر اساس بازار منطقه‌ای و نرخ دلار توافقی تعیین می‌شوند. اما در صنعت سیمان، به‌دلیل کسری عرضه قابل‌توجه، کاهش عرضه باعث افزایش قیمت می‌شود.

افزایش قیمت سیمان ممکن است در کوتاه‌مدت برای شرکت‌های سیمانی سودآور باشد؛ اما این وضعیت در بلندمدت پایدار نخواهد بود. درصورتی‌که قیمت سیمان نسبت به فولاد از ضریب تاریخی خود فراتر رفته یا حاشیه سود صنعت سیمان بیش از حد بالا رود، مصرف‌کنندگان ممکن است تقاضای خود را تغییر دهند. همچنین، دولت ممکن است سیاست‌های محدودکننده صادراتی یا عوارض وضع کند یا قیمت برق و گاز را که ضریبی از هزینه‌های بالاسری است، تغییر دهد.

این عوامل تحلیل بلندمدت این صنایع را دشوار می‌کند. پیش‌بینی کوتاه‌مدت برای صنعتی مانند صنعت سیمان امکان‌پذیر است؛ اما پیش‌بینی بلندمدت با ریسک‌های متعددی همراه است. مهم‌ترین مساله، وضعیت کسری عرضه کالا در بازار داخلی است که پاسخ کلیدی برای درک شرایط کوتاه‌مدت صنعت ارائه می‌دهد. 

پیش‌بینی ناترازی انرژی در تابستان

با توجه به اینکه تا اوج گرما در فصل تابستان هفته‌های زیادی باقی مانده است و ناترازی برق نسبت به سال گذشته افزایش یافته، انتظار می‌رود شرایط در تابستان بدتر شود. پیش‌بینی اقدامات جبرانی دولت دشوار است. درصورتی‌که برق صنایع قطع نشود، همان‌طور که در توافق میان وزارت نیرو و صنعت مشاهده شد، باید ساعات قطعی برق خانگی افزایش یابد.

اما در صورتی که تولید صنایع کاهش یابد، ارزآوری و رشد اقتصادی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. هر تصمیمی برای دولت با چالش‌های متفاوتی همراه خواهد بود. باید عنوان کرد مشکل برق تا حدی با توسعه نیروگاه‌های خورشیدی قابل مدیریت است و می‌توان در سال‌های آینده به این سمت حرکت کرد. در بخش گاز، امیدواری‌هایی به قراردادهای ترانزیت گاز از روسیه از طریق ایران وجود دارد که از سال جاری آغاز خواهد شد و می‌تواند ناترازی گاز در زمستان را کاهش دهد. قیمت گاز روسیه در حال حاضر ارزان‌تر از گازی است که به صنایع پتروشیمی ایران ارائه می‌شود و شرکت‌های پتروشیمی ممکن است به خرید از روسیه روی بیاورند. این موضوع می‌تواند چشم‌انداز مثبتی ایجاد کند. 

* کارشناس ارشد بازار سرمایه