تجمیع قاطعیت و شکنندگی در مدیرعامل

ما دریافته‌‌‌ایم که هر قدر یک مدیرعامل شخصیتی راحت‌‌‌تر، پذیراتر، واقعی‌‌‌تر و اصیل‌‌‌تر داشته باشد، افراد بیشتری را جذب و ترغیب به بیان دیدگاه‌‌‌های ارزشمندشان می‌کند. او همچنین احترام بیشتری به عنوان یک انسان واقعی و بدون نقاب به دست می‌‌‌آورد. فقط به یاد داشته باشید که شکننده بودن، فقط هدف اشتراک‌‌‌گذاری تردیدها و ضعف‌‌‌ها را دنبال نمی‌‌‌کند، بلکه به دنبال ساختن روابط انسانی عمیق‌‌‌تر، اعتمادسازی و دریافت نظرات دیگران است.

ریتا روی (Reeta Roy)، مدیرعامل بنیاد کارت اعتباری مستر کارت (Mastercard Foundation)، یکی از افرادی است که دیگران را با نشان دادن رفتار خود هدایت می‌کند، تمایل به شکنندگی دارد و رابطه‌‌‌سازی مبتنی بر اعتماد را دنبال می‌کند. او از سال ۲۰۰۸ یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های بشردوستانه جهان را با دارایی‌‌‌هایی بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار اداره می‌کند. او با درک عمیق از خود و همزمان داشتن همدلی با دیگران، توازن مناسبی بین حقیقت‌‌‌گویی و تاثیرپذیری ایجاد کرده است. او رک و صریح است و همچنین چشم‌‌‌اندازی روشن از آینده و کارهای مورد نیاز برای رسیدن به آن دارد. با این حال، همچنان می‌تواند ارتباطی عمیق با افراد داشته باشد. یکی از دلایلی که باعث شده است دیگران به او احترام بگذارند و سخنانش شنیده شود، این است که صادقانه و بدون ملاحظه‌‌‌کاری نظر دیگران را راجع به راهکارهای مواجهه با چالش‌‌‌ها یا حل مسائل جویا می‌شود.

در سال ۲۰۰۶، شرکت مسترکارت یک بنیاد غیرانتفاعی در تورنتو ایجاد کرد که هدفش گسترش دسترسی آموزشی و مالی برای گروه‌‌‌های بیشتری از جامعه بود. هیات‌مدیره، سال ۲۰۰۸ ریتا روی را استخدام کرد تا مسیر حرکت این سازمان خیریه جدید را تعیین کند. او پیش‌تر قائم‌‌‌مقام منطقه‌‌‌ای شرکت ابات (Abbott) در حوزه شهروندی جهانی و سیاست‌‌‌های مرتبط با سلامت و درمان شرکت بود. او از کارش و تعامل با همکارانش لذت می‌‌‌برد اما احساس می‌‌‌کرد که می‌توان کارهای بیشتری انجام داد.

حالا زمان چالش جدید رسیده بود. در روزهای نخست حضورش در بنیاد مسترکارت، او هیچ کمبودی از نظر مشورت مشاوران بیرونی نداشت. یکی از آنها می‌‌‌گفت که بر کانادا متمرکز بمانید. یکی دیگر از افراد، تغییر مسیر سازمان به سمت هند را انتخابی منطقی می‌‌‌دانست و برخی دیگر اعتقاد داشتند با منابع نامحدودی که در اختیار این بنیاد خیریه قرار دارد، آنها می‌توانند به تمام نقاط جهان خدمت‌‌‌رسانی کنند.

روی در نهایت تصمیمی گرفت که در جهان بشردوستی، انتخابی بحث‌‌‌برانگیز است. او به هیات‌مدیره خبر داد که چشم‌‌‌انداز او برای بنیاد، تمرکز محض بر آفریقای زیردست صحراست. برخی از مشاوران بیرونی این استدلال را آوردند که آفریقا فاسد است و پول به دست نیازمندان واقعی نمی‌‌‌رسد. دیگران می‌‌‌گفتند که آفریقا ظرفیت جذب مبالغ بزرگ مالی را ندارد. با آنکه روی به نظرات و دیدگاه‌‌‌های دیگران با دقت گوش می‌‌‌داد، شفافیت و اطمینانی به این فرصت داشت که حتی ناتوانی دیگران از دیدن آن، او  را دلسرد نمی‌‌‌کرد. علاوه بر آن، به گفته خودش، «می‌‌‌دانستم که با ایجاد یک بنیاد غیرانتفاعی جدید، فرصت اثرگذاری گسترده‌‌‌ای بر آفریقا داریم.»

اطمینان روی از گزینه آفریقا، بر اساس تجربه و رویکردی بود که در تمام دوران حرفه‌‌‌ای خود داشت: گوش دادن عمیق و یادگیری از گروه‌‌‌های مختلف مردم. با این کار، به خود اجازه داده بود که شکننده باشد. او ماه‌‌‌ها صرف سفر به اتیوپی، کنیا، اوگاندا و سنگال کرد تا داده‌‌‌ها و نظرات رهبران محلی، مدرسان، کارآفرینان و مهم‌تر از همه، افراد جوان را جمع کند. او نسبت به موانع پیش‌‌‌روی زنان در تامین مالی کسب و کارهایشان یا آموزش فرزندانشان آگاه شد. او فهمید که نهادها و سازمان‌های غیردولتی ارائه‌‌‌کننده خدمات به طبقات کم‌‌‌برخوردار جوامع، با موانع قانونی مواجه می‌‌‌شوند. تجربه‌‌‌اش در آن سفرها را به یاد می‌‌‌آورد: «برای ساختن یک چشم‌‌‌انداز و استراتژی منسجم، باید چند سوال ساده بپرسید و به قدر کافی فروتن باشید که جواب آنها را یاد بگیرید. در غیر این صورت، دیدگاه‌‌‌های دیگران را از دست می‌‌‌دهید. با آنکه پیش‌تر سفرها و همکاری زیادی در آفریقای شرقی داشتم، همچنان در مورد آفریقا خام و بی‌‌‌اطلاع بودم.»

در نهایت، اطمینان یافت که کار در آفریقا یک فرصت غیرقابل تکرار در تمام زندگی آنها خواهد بود. یکی از دلایل، جوانی جمعیت بود. اکثر جمعیت آفریقا را جوانان زیر ۳۰ سال تشکیل می‌‌‌دادند که آماده تغییر بودند. اگر آنها می‌توانستند به آموزش، ابزارهای مالی بهتر و شبکه گسترده‌‌‌تری دست یابند، قادر به نقش‌‌‌آفرینی فوق‌‌‌العاده‌‌‌ای در اقتصاد می‌‌‌شدند. این موضوع، خود به رونق اقتصادی و اجتماعی آفریقا کمک می‌‌‌کرد.

روی در برگشت به کانادا، آموخته‌‌‌هایش را با هیات‌مدیره در میان گذاشت. آنها با تمرکز بر زنان و جوانان، روی آموزش و کارآفرینی کار کردند. همکاری آنها با شرکای بسیاری در آفریقا بود. تا انتهای ۲۰۱۶، حدود ۲۰ میلیون نفر از مردم آفریقا از خدمات مالی بنیاد مسترکارت استفاده کرده بودند. پس از یک دهه و در ارزیابی دستاوردها، بنیاد تصمیم گرفت که رویکرد مشارکت‌‌‌جویانه‌‌‌تری در پیش بگیرد. آنها مقر سازمان را به آفریقا انتقال دادند و حضوری گسترده در ۷ کشور این قاره به هم زدند. تا انتهای سال ۲۰۲۳ و به‌رغم اختلال‌‌‌های پاندمی کرونا، حدود ۶۵‌درصد از شرکای بنیاد را سازمان‌های آفریقایی تشکیل می‌‌‌دادند که برای ۶.۶ میلیون جوان کار پیدا کرده بودند و میلیون‌‌‌ها نفر دیگر را به مهارت‌‌‌ها، زیرساخت‌‌‌ها و دانش و منابع لازم کارآفرینی تجهیز کرده بودند.

برگرفته از کتاب: مسیر رهبری سازمانی

نوشته جمعی از شرکای ارشد شرکت مشاوره مک‌‌‌کینزی