عواقب پشت کردن به دیپلماسی با ایران

 بر اساس مقاله فارن افرز، هیچ نشانه‌‌ای از توقف این درگیری‌‌ها دیده نمی‌شود. ایران و رژیم صهیونیستی هر دو آشکارا اعلام کرده‌‌اند که قصد دارند به حملات متقابل ادامه دهند. وزیر جنگ رژیم صهیونیستی تهدید کرده است که اگر ایران عقب‌‌نشینی نکند، «تهران را به آتش خواهد کشید.» 

در همین حال، ایالات متحده نقش چندانی در جلوگیری از این خونریزی‌‌ها ایفا نکرده است. دونالد ترامپ، رئیس‌‌جمهور آمریکا، موضعی دوپهلو در قبال پایان دادن به این درگیری‌‌ها اتخاذ کرده و همزمان منابع نظامی بیشتری به منطقه گسیل داشته است. بر اساس گزارش‌‌های متعدد، نیروهای آمریکایی در رهگیری پهپادها و موشک‌‌های ایرانی به رژیم صهیونیستی کمک می‌کنند.

با این حال، ترامپ تصریح کرده که همچنان خواهان رسیدن به توافقی هسته‌‌ای با ایران است. تهران نیز با این شرط که رژیم صهیونیستی حملات خود را متوقف کند، در را به روی مذاکرات باز نگه داشته است. بنابراین، هنوز روزنه‌‌ای برای دیپلماسی باقی است.اگر ترامپ واقعا قصد دارد از وقوع جنگی تمام‌‌عیار میان آمریکا و ایران جلوگیری کند، باید از این فرصت استفاده کند. طبق ادعای رژیم صهیونیستی تاکنون آسیب‌‌هایی به برنامه هسته‌‌ای ایران وارد شده است. ادعایی که مقامات ایرانی آن‌ را رد کرده‌اند. اما حتی اگر جنگ ادامه یابد، بعید است که این حملات بتوانند برنامه هسته‌‌ای ایران را به‌‌طور کامل تخریب کنند. 

برخی بخش‌‌های کلیدی این برنامه در عمق زمین مستقر شده‌‌اند، از جمله سایت غنی‌‌سازی فردو. از همین‌‌رو، احتمال آن می‌رود که ایران اکنون بیش از همیشه انگیزه ساخت «بازدارنده نهایی» را داشته باشد. اگر جنگ متوقف شود اما توافقی حاصل نشود، این احتمال وجود دارد که تهران به‌‌سرعت به‌‌ دنبال ساخت سلاح هسته‌‌ای برود؛ چیزی که تنها بمب‌‌های نفوذگر آمریکایی قادر به تاخیر انداختن آن خواهند بود. حتی در آن صورت، تضمین قطعی توقف این تهدید، نیازمند حضور نظامی مستمر یا حملات هوایی پی‌‌درپی با اطلاعات دقیق از عملیات‌‌های هسته‌‌ای ایران خواهد بود. در چنین شرایطی، تنها راهکار پایدار برای جلوگیری از ایران هسته‌‌ای و همزمان پرهیز از گرفتار شدن آمریکا در جنگی طولانی‌‌مدت، دستیابی به یک توافق دیپلماتیک است.

مدیریت بحران

ترامپ از زمان بازگشت به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۵، نشان داده بود که مایل به رسیدن به توافقی با ایران در خصوص برنامه هسته‌‌ای این کشور است. اما رژیم صهیونیستی با صراحت اعلام کرده که تنها در صورتی از اقدام نظامی صرف‌‌نظر می‌کند که ایران به‌‌طور کامل از برنامه هسته‌‌ای خود عقب‌‌نشینی کند. از نظر تل‌‌آویو، اکنون بهترین زمان برای حمله است، چرا که به ادعای این رژیم، ایران نتوانسته سامانه‌‌های دفاعی خود را بازیابی کند. نیروهای مقاومت، از جمله حزب‌‌الله لبنان، نیز پس از ماه‌‌ها حمله رژیم صهیونیستی در وضعیت وخیمی قرار دارند. در نتیجه، دولت صهیونیستی این شرایط را «فرصتی طلایی» برای تضعیف دشمن خود می‌‌بیند.

در چنین شرایطی، احتمالا تهران به این نتیجه رسیده‌‌ که هدف رژیم صهیونیستی نه فقط برنامه هسته‌‌ای، بلکه در یک سناریو بدبینانه می‌تواند کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران باشد. به همین دلیل، تهران واکنش متقابل گسترده را برای خود مدنظر قرار داده است. تاکنون، این درگیری عمدتا در سطح دوطرفه باقی مانده، اما ادعا می‌شود ایران ممکن است برای انتقال هزینه‌‌ها به بیرون، به اهداف آمریکایی در منطقه حمله کند، زیرساخت‌‌های انرژی خلیج‌فارس را هدف بگیرد یا تنگه هرمز را ناامن کند. هدف از این اقدامات، واداشتن آمریکا به فشار بر رژیم صهیونیستی برای توقف جنگ خواهد بود.

در چنین سناریویی، اگر جنگ گسترش یابد و منافع آمریکا هدف قرار گیرند، احتمال ورود مستقیم واشنگتن به درگیری افزایش می‌‌یابد. مقامات آمریکایی بارها به تهران پیغام داده‌‌اند که حمله به دارایی‌‌های ایالات متحده، با واکنش آمریکا مواجه خواهد شد.

حتی اگر آمریکا از ورود به درگیری فعلی خودداری کند، بدون یک توافق، در معرض خطر کشیده شدن به جنگ بعدی قرار خواهد گرفت. برآوردها نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی در بهترین حالت می‌تواند برنامه هسته‌‌ای ایران را تنها چند ماه یا یک سال به عقب بیندازد. تضعیف کامل ظرفیت‌‌های هسته‌‌ای ایران مستلزم قدرت نظامی گسترده است. این دقیقا دلیلی است که برخی مقامات صهیونیست آشکارا خواستار آن شده‌‌اند.

برای رئیس‌‌جمهوری که خود را صلح‌‌طلب معرفی کرده، نه جنگ‌‌طلب، این وضعیت باید زنگ خطر بزرگی باشد. بسیاری از رای‌‌دهندگان به ترامپ با درگیری دوباره آمریکا در خاورمیانه مخالفند. جنگی تمام‌‌عیار موجب افزایش شدید قیمت نفت خواهد شد، در حالی که مصرف‌کنندگان آمریکایی همین حالا نیز با تورم دست‌‌وپنجه نرم می‌کنند. قیمت نفت از همین حالا رو به افزایش گذاشته است. از این رو، ترامپ در صورتی سود خواهد برد که درگیری متوقف شود و در صورت گسترش، متضرر خواهد شد.

هنر معامله 

ترامپ امیدوار است که ترکیب فشار اقتصادی و نظامی، ایران را به تسلیم وا‌ دارد. اما چنین خواسته‌‌ای، برای دولتی که در طول بیش از دو دهه، حتی در پنج دور مذاکره با دولت خود ترامپ نیز آن را رد کرده، بی‌‌فایده است. این حملات نه‌‌تنها ایران را به عقب‌‌نشینی سوق نمی‌‌دهد، بلکه احتمالا انگیزه آن را برای ادامه واکنش تند افزایش خواهد داد، مگر آنکه راهی برای خروج عقلانی وجود داشته باشد. 

برای جلوگیری از سناریوهای فاجعه‌‌بار، ترامپ باید مسیر دیگری در پیش بگیرد. نخست، باید ایران را متقاعد کند که در معرض تهدیدهای رژیم صهیونیستی قرار نخواهد گرفت. برای این کار، می‌تواند رژیم صهیونیستی را تهدید به قطع کمک‌‌های نظامی کند مهم‌ترین اهرم فشاری که آمریکا در اختیار دارد. 

اجرای چنین تهدیدی، برای رؤسای جمهور پیشین دشوار بوده؛ بایدن حتی حاضر نشد از این ابزار برای فشار بر این رژیم جهت ورود کمک‌‌های بشردوستانه به غزه استفاده کند. اما اکنون پای جان آمریکایی‌‌ها و میراث سیاسی ترامپ در میان است. اگر او به این نتیجه برسد که منافع ملی آمریکا ایجاب می‌کند که بحران مهار شود، ممکن است راهی متفاوت با پیشینیانش در پیش بگیرد.

ترامپ همچنین باید ایران را ترغیب به مذاکره کند. ادعا می‌شود اکنون که تهران از نظر نظامی تحت فشار قرار دارد و اهرم هسته‌‌ای‌‌اش نیز آسیب دیده است، احتمالا برای تغییر شرایط آماده بازگشت به میز مذاکره است. برای ایران، حفظ عزت نیز مساله‌ای اساسی است. کاخ سفید باید هشدار دهد که ادامه تنش، ممکن است به تلفات آمریکایی منجر شود و ایالات متحده را وارد جنگ کند. اما همزمان، باید پیشنهادی واقعی برای لغو تحریم‌‌ها ارائه دهد. برای مثال، می‌توان تحریم‌‌های هسته‌‌ای را لغو کرد و تحریم‌‌های تجاری را در ازای ادغام برنامه غنی‌‌سازی ایران در یک کنسرسیوم چندملیتی، پایان داد .چیزی که ایران پیش از حملات رژیم صهیونیستی نسبت به آن تمایل نشان داده بود. چنین کنسرسیومی می‌تواند سوخت رآکتورهای هسته‌‌ای منطقه را تامین کند، در حالی که دسترسی ایران به مواد شکافت‌‌پذیر لازم برای ساخت سلاح را محدود کند.

سابقه استفاده آمریکا از فشار هوشمندانه وجود دارد. در سال ۱۹۸۲، رونالد ریگان رژیم صهیونیستی را وادار کرد که بمباران بیروت را متوقف کند. در سال ۱۹۸۸ نیز او در جنگ ایران و عراق مداخله کرد و نقشی در پذیرش آتش‌‌بس ایفا کرد. البته این مسیر برای ترامپ آسان نخواهد بود؛ چرا که باید با مخالفانی در واشنگتن روبه‌‌رو شود که جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران را حمایت می‌کنند.

اما اگر ترامپ واقعا خواهان ایرانی عاری از سلاح هسته‌‌ای است، باید این جنگ را متوقف و تهران را به میز مذاکره بازگرداند. به ادعای فارن افرز، بدون توافق، ایران به‌‌احتمال زیاد، در اولین فرصت ممکن برای ساخت بمب هسته‌‌ای اقدام خواهد کرد (هدفی که ایران می‌‌گوید هرگز دنبال نکرده است). آنگاه ترامپ تنها دو انتخاب خواهد داشت: یا با ایران هسته‌‌ای کنار بیاید، یا به رژیم صهیونیستی در حمله‌‌ای تمام‌‌عیار علیه ایران بپیوندد چیزی که دقیقا خلاف وعده او مبنی بر عدم‌ورود به جنگ‌‌های جدید در خاورمیانه است.