زندان باز در اقتصاد ۵تریلیون دلاری

«رجیمون کوتاپان» در گزارش دیروز شنبه در الجزیره نوشت، «راوی» چهار سال پس از مهاجرت از «بارابانکی»، منطقه‌ای در ایالت «اوتار پرادش» در شمال هند، ماهی ۱۷۵دلار درآمد دارد؛ ۲۵ دلار کمتر از درآمد سرانه ماهانه هند. چک‌های حقوقی اغلب با تاخیر می‌رسند و فقط بین دهم تا دوازدهم هر ماه می‌رسند. واسطه‌ها که یا محلی هستند یا مهاجران قدیمی که خود را محلی جا می‌زنند، نیروی کار را برای کارخانه‌های ماهاراشترا، قلب صنعتی هند تامین می‌کنند. در عوض، واسطه‌ها بین ۱۱ تا ۱۷دلار از دستمزد هر کارگر کم می‌کنند. علاوه بر این، ماهانه ۷دلار از حقوق آنها برای غذای سلف کسر می‌شود که شامل وعده‌های محدودی از برنج و سبزیجات برای ناهار و همچنین چای عصرانه است.

راوی می‌گوید رها کردن شغل یک گزینه نیست؛ زیرا خانواده‌اش - دو دختر کوچک مدرسه‌ای، همسر و مادرش که در قطعه زمین کشاورزی کوچک خود کار می‌کنند و پدر بیمارش که قادر به کار نیست- به ۱۰۰دلاری که او در ماه می‌تواند به خانه بفرستد، وابسته هستند. او می‌گوید تغییرات اقلیمی «کشاورزی»، شغل سنتی خانواده، را «خراب کرده است». او درحالی‌که دستان ضخیم و پینه‌بسته‌اش دور یک فنجان چای پیچیده شده است، می‌گوید: «باران‌ها وقتی که باید ببارند، نمی‌بارند. زمین دیگر ما را سیر نمی‌کند و شغل‌های روستای ما کجا هستند؟ چیزی باقی نمانده است. بنابراین، مانند دیگران، من هم آنجا را ترک کردم.» 

راوی چرخ‌دنده‌ای در چرخ رویاهای بلندپروازانه پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است. نخست وزیر نارندرا مودی با جسارت از تبدیل هند به یک اقتصاد ۵تریلیون دلاری صحبت کرده که از ۳.۵تریلیون دلار در سال۲۰۲۳ بیشتر است. اما درحالی‌که دولت مودی در حال جلب نظر سرمایه‌گذاران جهانی است و به آنها اطمینان می‌دهد که امروزه تجارت در هند آسان است، راوی در میان میلیون‌ها کارگری است که داستان‌هایشان از دستمزدهای پرداخت نشده، کار بی‌پایان و اجبار -که به گفته سازمان بین‌المللی کار (ILO) نشانه‌های آشکار کار اجباری است- تصویری تکان‌دهنده از بخش زشت اقتصاد این کشور ارائه می‌دهد. 

از مزرعه تا کوره

«قانون کارخانه‌ها» مصوب۱۹۴۸ را که شرایط کار در کارخانه‌های فولاد مانند کارخانه‌ای که راوی در آن کار می‌کند تعیین می‌کند، مرخصی با حقوق سالانه را برای کارگرانی که ۲۴۰ روز یا بیشتر در سال مشغول به کار بوده‌اند، الزامی می‌کند. با این حال، کارگرانی مانند راوی مرخصی با حقوق دریافت نمی‌کنند. هر روزی که مرخصی گرفته شود، صرف نظر از دلیل آن، بدون حقوق است. مانند بسیاری دیگر، راوی موظف است هر هفت روز هفته، در مجموع ۳۰روز در ماه، کار کند، با وجود این واقعیت که یکشنبه‌ها رسما از سال۱۸۹۰ برای همه کارگران در هند تعطیل هفتگی اعلام شده بود. کارگران در بسیاری از کارخانه‌های هند، فیش حقوقی که جزئیات درآمد و کسورات آنها را نشان دهد، دریافت نمی‌کنند. این عدم شفافیت، آنها را در مورد میزان کسر پول - یا دلیل آن - در ابهام قرار می‌دهد. بدتر از همه، اگر کارگری سه یا چهار روز متوالی غایب باشد، کارت ورود او غیرفعال می‌شود. پس از بازگشت، با او مانند یک کارمند جدید رفتار می‌شود. این تغییر طبقه‌بندی بر واجد شرایط بودن آنها برای مزایای مهمی مانند صندوق بازنشستگی و پاداش پایان خدمت تاثیر می‌گذارد.

در بسیاری از موارد، کارگران مجبور می‌شوند تحت این شرایط ناعادلانه دوباره به کار خود ادامه دهند، صرفا به این دلیل که دستمزد معوق آنها - چه مستقیما از شرکت و چه از طریق واسطه‌ها - پرداخت نشده است. ترک کار به معنای از دست دادن پول سخت به‌دست‌آمده آنها خواهد بود. علاوه بر همه اینها، راوی تایید می‌کند که نه او و نه همکارانش، چه در شرکت محل کارش و چه در کارخانه‌های مجاور در منطقه صنعتی، هیچ قرارداد کتبی که شرح وظایف یا مزایای شغلی آنها را مشخص کند، دریافت نکرده‌اند. طبق یک مطالعه در سال ۲۰۲۵ که در «مجله بررسی حقوقی هند» منتشر شده است، بسیاری از کارگران به‌دلیل نبود توافق‌نامه‌های کتبی، با استثمار از طریق قراردادهای ناعادلانه، سرقت دستمزد و کار اجباری مواجه هستند. این شیوه‌ها به ویژه گروه‌های آسیب‌پذیرتر مانند مهاجران، زنان و کارگران کم‌مهارت را که اغلب دسترسی محدودی به منابع قانونی دارند، تحت تاثیر قرار می‌دهد. الجزیره در ۲۰ مه با کمیسر کار ماهاراشترا تماس گرفت و به دنبال پاسخی به نگرانی‌های مربوط به کار اجباری در صنایعی بود که کارگرانی مانند راوی در آن مشغول به کار هستند، اما پاسخی دریافت نکرد.

همچنین فقدان تجهیزات ایمنی کافی وجود دارد: راوی در نزدیکی کوره کار می‌کند، جایی که دما از ۵۰درجه سانتی‌گراد (۱۲۲درجه فارنهایت) عبور می‌کند. اما به کارگران شیشه محافظ داده نمی‌شود. او می‌گوید: «نه واسطه‌ها و نه کارفرما حتی ابتدایی‌ترین تجهیزات ایمنی را به ما نمی‌دهند.» با این حال، درماندگی پیروز می‌شود. او می‌گوید: «ما می‌دانیم که چقدر خطرناک است. ما می‌دانیم برای ایمن ماندن به چه چیزهایی نیاز داریم. اما چه چاره‌ای داریم؟ وقتی ناامید هستید، چاره‌ای جز سازگاری با این شرایط سخت و نامشخص ندارید.»

«اگر بیرونم کنند، آن وقت چه؟»

در شهر بندری «کاکینادا»، در امتداد ساحل خلیج بنگال هند - حدود ۱۴۰۰کیلومتر (۸۷۰ مایل) از جایی که راوی کار می‌کند - «سومیتا سالومی» ۴۷ساله حتی کمتر از او درآمد دارد. سومیتا، یک پوست‌کن میگو، هیچ قرارداد کاری رسمی با کارخانه‌ای که در آن کار می‌کند، ندارد. مانند بسیاری دیگر، او از طریق یک پیمانکار -زنی از روستای خودش - استخدام شده است. این کارخانه، یک مرکز بسیار قوی که میگوی «وانامی» پوست‌کنده را به ایالات متحده صادر می‌کند، کارگران مهاجر از ایالت همسایه «اودیشا» و مناطق دیگر را استخدام می‌کند. این محل و حتی دسترسی به آن به‌شدت کنترل می‌شود. اما در روستاهایی که کارگران کارخانه در آن زندگی می‌کنند، یک داستان مشترک وجود دارد: هیچ‌کدام از آنها قرارداد کتبی ندارند. هیچ‌کس از تامین اجتماعی یا مزایای درمانی برخوردار نیست. تنها تجهیزات کاری که دارند دستکش و کلاه است؛ آن هم نه برای ایمنی خود، بلکه برای حفظ استانداردهای بهداشتی برای میگوی صادراتی. طبق آمار رسمی، هند در سال مالی ۲۰۲۴-۲۰۲۳، میگویی به ارزش ۲.۷میلیارد دلار به ایالات متحده صادر کرده است.سومیتا توضیح می‌دهد که حقوق او به وزن میگویی که پوست می‌کند بستگی دارد. او می‌گوید: «تنها استراحتی که داریم حدود ۳۰دقیقه برای ناهار است.

برای زنان، حتی وقتی درد شدید قاعدگی داریم، هیچ استراحتی و هیچ آسودگی نداریم. ما فقط به کار کردن ادامه می‌دهیم.» او روزانه حدود ۴.۵۰دلار درآمد دارد. او از بی‌ثباتی شغلش آگاه است. دستمزد او به صورت نقدی و بدون هیچ فیش حقوقی به او پرداخت می‌شود و هیچ راهی برای اعتراض به دریافتی‌اش ندارد.کارشناسان حقوق کار می‌گویند که این داستان‌ها، نیاز فوری به قراردادهای قابل اجرا، لغو شیوه‌های استخدام استثمارگرانه و ابتکاراتی برای آموزش کارگران در مورد حقوقشان را آشکار می‌کند؛ اقداماتی حیاتی برای مبارزه با کار اجباری در بخش‌های سازمان نیافته و نیمه سازمان یافته هند. در ۲۴مارس، «شوبا کاراندلاجه»، وزیر کار فدرال هند، به پارلمان گفت که تقریبا ۳۰۷میلیون کارگر سازمان‌نیافته از جمله کارگران مهاجر، تحت یک طرح دولتی هند ثبت نام شده‌اند. اما محققان می‌گویند که مقیاس واقعی نیروی کار سازمان‌نیافته هند احتمالا بسیار بزرگ‌تر است.