ایده‌ای مشابه جامعه فولاد و زغال‌ اروپا

آندریاس کلات در نشریه بلومبرگ می‌نویسد: در یک هم‌فکری جدید، نوعی فعالیت مشترک میان ایران، عربستان و امارات در کنار سرمایه‌گذاران بخش خصوصی شامل شرکت‌های آمریکایی پیشنهاد شده است. این کنسرسیوم جدید اورانیوم (ماده شکاف‌‌پذیر دارای کاربرد در تولید برق، ایزوتوپ‌های پزشکی و ساخت بمب) غنی خواهد کرد. از آنجا که ایران، اعراب و آمریکایی‌ها و دیگران با یکدیگر کار می‌کنند، راستی‌آزمایی برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای آسان خواهد شد.

در نگاه نخست این ایده عجیب به نظر می‌رسد. چگونه دشمنان می‌توانند در مورد ماده‌ای که یکدیگر را تا آستانه جنگ کشانده است همکاری کنند؟ در نگاه دوم، چنین رویکرد جسورانه‌ای شاید دقیقا همان ‌چیزی باشد که نگذارد مذاکرات به بن‌بست برسد. پیشنهاد ایران یادآور جامعه زغال‌سنگ و فولاد اروپاست که شش کشور در سال ۱۹۵۱ آن را بنیان نهادند و توسط فرانسه و آلمان رهبری می‌شد. این دو کشور به‌سختی می‌توانستند یکدیگر را چیزی غیر از دشمن ببینند.

 سیاستمداران فرانسوی وقت برای جلوگیری از چهارمین جنگ پیشنهاد حفاظت و نگهداری مشترک مواد مورد استفاده در جنگ‌افزارها یعنی فولاد و زغال سنگ را مطرح کردند. رهبران آلمان که مشتاق آشتی با همسایگان خود بودند، این پیشنهاد را پذیرفتند. این جامعه در نهایت به اتحادیه اروپای امروز منتهی شد.

اورانیوم و پلوتونیوم امروز همان جایگاهی را دارند که فولاد و زغال سنگ در آن زمان داشتند. البته این عناصر بسیار خطرناک‌تر از فولاد و زغال‌سنگ هستند و هیچ‌کسی پیشنهاد نمی‌کند که خاورمیانه به اتحادیه اروپای جدید تبدیل شود.

در دهه ۱۹۵۰، آلمان، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی اساسا صلح می‌خواستند.

انگیزه‌های طرفین

با‌این‌حال، این ایده از ظرافتی برخوردار است. برای مثال، این ترتیبات می‌تواند به طور نامحدود ادامه یابد. در مقابل، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که یک دهه پیش امضا شد، قرار بود محدودیت‌های اعمال‌شده بر ایران را تا سال ۲۰۳۰به‌تدریج حذف کند. همچنین این ایده می‌تواند بزرگ‌ترین موانع مذاکرات بر سر برنامه هسته‌ای ایران را بردارد. ایران مدت‌هاست طبق معاهده منع اشاعه و برجام بر حق‌ خود در غنی‌سازی صلح‌آمیز هسته‌ای تاکید دارد. در یک کنسرسیوم، ایران می‌تواند همچنان به غنی‌سازی ادامه دهد، با این تفاوت که شرکای ایران در این کنسرسیوم می‌توانند این را راستی‌آزمایی کنند و اورانیوم در سطوح پایین غنی‌ می‌شود که برای کلاهک جنگی مناسب نیست.

عربستان و امارات نیز این کنسرسیوم را خواهند پسندید. آنها می‌خواهند وارد بازار انرژی هسته‌ای شوند و برای این کار به اورانیوم نیاز دارند. آنها می‌توانند غنی‌سازی مستقل خودشان را همچون ژاپن و برزیل آغاز کنند و قادرند هر زمان که توسط کشور تهدید شدند، سلاح هسته‌ای را بسازند. در این صورت اشاعه هسته‌ای در جهان سرعت خواهد گرفت. در سناریوی پیشنهادی، آنها به‌جای این کار، سهام خود را از کنسرسیوم دریافت خواهند کرد.

و ترامپ؟ او می‌خواهد اثبات کند (مخصوصا به کمیته‌ای در اسلو که جایزه صلح نوبل را اعطا می‌کند) که صلح‌آور و البته یک معامله‌گر عالی است. با این توافق جدید و مهم او می‌تواند ادعا کند به توافقی بهتر از برجام که در دوره نخست از آن خارج شد رسیده است. همچنین با ورود کسب‌وکارهای آمریکایی به کنسرسیوم، او می‌تواند بگوید که پول زیادی از این طریق به دست خواهد آورد.

البته افق چنین کنسرسیومی را به‌آسانی می‌توان نامحتمل دید و خاورمیانه را با نفرت‌ها و سلاح‌های کشنده‌اش مشاهده کرد که به سمت یک جنگ بزرگ حرکت می‌کند. اروپای ۱۹۵۱نیز چنین چشم‌اندازی داشت. ترامپ باید آماده باشد تا در صورت لزوم از زور استفاده کند؛ اما نخست باید این پیشنهاد ایران را بررسی کند.