در شرایط حساس و پرالتهاب کنونی که ایران عزیز ما درگیر یکی از بحرانهای امنیتی خطرناک دهههای اخیر شده است، آنچه بیش از هر چیز ضرورت دارد، حفظ آرامش ملی، تقویت همبستگی اجتماعی و پایبندی به اصول عقلانیت و خرد جمعی است. دشمنانی که خود را در جایگاه مدعی حقوق بشر و نظم جهانی جا زدهاند، برخلاف…
ایران عزیز، سرزمینی که هویت، فرهنگ و تاریخ ما در رگهایش جریان دارد، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند هوشیاری، همبستگی و مسوولیتپذیری همه ماست. تهدیدهایی که کشور ما با آن مواجه است، تنها محدود به مرزهای فیزیکی و درگیریهای نظامی نیست، بلکه جنگی همهجانبه علیه باورها، امیدها و وحدت ملی…
احتمالا کسی تصور نمیکرد صدمین روز دولت دونالد ترامپ چنین تمام شود؛ رئیسجمهور آمریکا در کمال تعجب با دولت ایران مذاکره کرد و حتی در گفتوگویی با مجله تایمز اعلام کرد که «فکر میکنم ما با ایران به توافق خواهیم رسید؛ کاری که هیچکس دیگر نتوانست انجام دهد.» البته کارشناسان هنوز مطمئن نیستند که سرانجام مذاکرات ایران و دولت آمریکا به کجا خواهد رسید. از سوی دیگر ترامپ آغازگر جنگی موسوم به جنگ تعرفهای شد که به گفته صاحبنظران، نقشه تجارت جهان را تغییر خواهد داد. در این پرونده تلاش میکنیم توضیح دهیم که در این صد روز کاخسفید چه اقداماتی انجام داد و آنچه در دولت دونالد ترامپ رخ داده، چه تاثیری بر جای خواهد گذاشت.
صد روز از دور دوم ریاستجمهوری ترامپ گذشت. اقدامات ترامپ در این صد روز به گمانهزنیها درباره رویکردش بسیار نزدیک بود و میتوان جنگ تجاری را بهعنوان پررنگترین اقدام سیاستی دولتش به حساب آورد. در این جنگ تجاری گسترده، چین بیش از هر کشور دیگری درگیر شده است و فهرست کالاهای چینی مشمول تعرفه روزبهروز بلندتر میشود. در واقع، عبارت بهتر این است که کالاهای بیشتری در فهرست جنگ تجاری آمریکا و چین قرار میگیرند و جنگ دوطرفهای جریان دارد که محصولات کشاورزی تا فلزات مهم و کمیابی مانند آنتیموان از ابزارهای این جنگ هستند. یکطرف بر واردات کالاهای طرف دیگر تعرفه میبندد و طرف مقابل، صادرات فلزات کمیاب و مهم را محدود میکند.
بازگشت دونالد ترامپ به کاخسفید در سال ۲۰۲۵، با سبک جسورانه و جنجالیاش، آمریکا و جهان را تکان داده است. در داخل، او با اصلاحات مهاجرتی سختگیرانه، کوچکسازی دولت، تعرفههای سنگین و اخراج گسترده مهاجران، قدرتنمایی کرده است؛ سیاستی که تورم را کاست، اما قیمت مواد غذایی را بالا برد، اقتصاد را آشوبناک کرد و متحدان را خشمگین ساخت.
بازگشت دونالد ترامپ به کاخسفید، آنگونه که همگان انتظار داشتند، سیاست خارجی ایالاتمتحده آمریکا را دستخوش دگرگونی کرد. گرچه با تاملی در سیر تطور سیاست خارجی آمریکا در پس سال ۲۰۰۸ و سربرآوردن بحران مالی جهانی و مهمتر از آن پیامدهای فاجعهبار رویکرد بینالمللگرایی لیبرال و حتی غلبه انگارههای ایدئولوژیک بر استراتژی کلان آمریکا میتوان شاهد یک «تغییر پارادایمی» در سیاست خارجی این کشور و پذیرش آغاز عصر رقابت قدرتهای بزرگ و ضرورت حفظ و تقویت جایگاه آمریکا و مقابله جدی با رقبایی همچون چین و روسیه به عنوان هسته سخت سیاست خارجی آمریکا بود.