ثبات شکننده  تنگه هرمز

در بحبوحه درگیری‌های روزهای اخیر، تنها انتشار یک خبر غیررسمی درباره آتش‌سوزی چند کشتی در نزدیکی این آبراه حیاتی کافی بود تا بهای نفت جهش یابد و شاخص‌های بورس جهانی دچار ریزش شوند؛ اتفاقی که نشان می‌دهد اگر تنش‌ها از سطح حملات محدود فراتر رود و به زیرساخت‌های نفتی یا مسیرهای صادرات انرژی آسیب وارد شود، جهان با یک بحران تمام‌عیار روبه‌رو خواهد شد.

هرچند تاکنون صادرات نفت ایران بدون وقفه ادامه دارد و هیچ‌یک از تاسیسات کلیدی تولید و انتقال انرژی این کشور به‌طور مستقیم در جریان حملات آسیب ندیده‌اند، اما کارشناسان هشدار می‌دهند که ثبات فعلی به‌شدت شکننده و وابسته به عدم گسترش درگیری‌ها به تنگه هرمز است. تنگه‌ای که نه‌تنها شریان اصلی صادرات نفت ایران به‌شمار می‌رود، بلکه شاهراهی برای عبور روزانه نزدیک به ۲۰میلیون بشکه نفت و فرآورده‌های نفتی است که از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس روانه بازارهای جهانی می‌شود. در چنین شرایطی، حتی شایعه یک حمله به نفتکش‌ها یا اختلال در عبور و مرور دریایی می‌تواند بازارها را دچار شوک ناگهانی کند؛ چه رسد به آنکه درگیری مستقیم در این منطقه رخ دهد. تحلیلگران بر این باورند که در صورت بروز کوچک‌ترین تهدید فیزیکی برای تردد نفتکش‌ها یا بسته شدن احتمالی این تنگه، قیمت جهانی نفت می‌تواند در عرض چند روز جهشی چند ۱۰دلاری را تجربه کند. این سناریو نه‌فقط به افزایش تورم در اقتصادهای واردکننده نفت منجر می‌شود، بلکه سیاستگذاری‌های پولی و مالی در کشورهای صنعتی را نیز دچار اختلال می‌کند. در واقع، تنگه هرمز تنها یک گذرگاه جغرافیایی نیست، بلکه گره‌گاهی ژئوپلیتیک است که کوچک‌ترین تنش در آن می‌تواند به زنجیره‌ای از بحران‌های جهانی در حوزه انرژی، تجارت، حمل‌ونقل دریایی و حتی امنیت غذایی منجر شود.

        ۩     واقعیت میدانی

از این رو، هرچند هنوز «واقعیت میدانی» بر قطع صادرات دلالت ندارد، اما «احتمال ذهنی» وقوع چنین رخدادی، خود به‌اندازه کافی برای نگرانی بازارها و بی‌ثباتی اقتصاد جهانی کافی است. در این میان، افزایش تحرکات نظامی آمریکا در منطقه، کاهش ذخایر نفتی ایالات متحده و چشم‌انداز مبهم سیاست‌های پولی در غرب، همگی بر پیچیدگی شرایط افزوده‌اند. اکنون این پرسش کلیدی مطرح است: درصورت گسترش شعله‌های جنگ، آیا جهان برای یک جهش بی‌سابقه در قیمت نفت و عواقب گسترده آن بر تورم، تجارت و رشد اقتصادی آمادگی دارد؟ تنش‌های نظامی میان ایران و اسرائیل وارد ششمین روز خود شده‌، اما واکنش بازار جهانی نفت تاکنون برخلاف انتظار، متعادل بوده است. با این حال، انتشار یک خبر غیررسمی مبنی بر آتش‌سوزی کشتی‌هایی در نزدیکی تنگه هرمز باعث شد تا قیمت جهانی نفت روند صعودی به خود بگیرد. از هر سه نفتکش عبوری در جهان، یکی مجبور به عبور از تنگه هرمز است و به همین دلیل این مسیر شاهرگ حیاتی تجارت جهانی نفت محسوب می‌شود و هر تهدیدی در این منطقه، کافی است تا قیمت‌ها دچار نوسانات شدید شوند. این پرسش جدی‌تر از همیشه مطرح است که اگر دامنه درگیری گسترش یابد، چه آینده‌ای در انتظار جریان انتقال انرژی و ثبات اقتصادی جهان خواهد بود؟ 

    ۩     تداخلات الکترونیکی 

گزارش‌های رسانه‌ها و تحلیلگران نشان می‌دهند که گرچه تاکنون هیچ تاسیسات نفتی در ایران آسیب ندیده‌ و صادرات این کشور ادامه دارد، اما هراس بازارها از وقوع اختلال در تنگه هرمز، به‌ویژه با افزایش فعالیت‌های نظامی و تداخلات الکترونیکی در سیستم‌های ناوبری کشتی‌ها، به‌شدت افزایش یافته است. به‌ویژه که حتی یک خبر تاییدنشده می‌تواند مثل جرقه‌ای عمل کند و کل بازار انرژی را دچار التهاب کند. روز چهارشنبه ۱۸ژوئن بهای نفت برنت به استناد تارنمای tradingeconomics.com و تا لحظه تنظیم این گزارش به حدود ۷۶دلار در هر بشکه رسید؛ بالاترین سطح از فوریه تاکنون. این افزایش قیمت در حالی رخ داده که تنش‌ها میان ایران و اسرائیل تشدید شده است. از سوی دیگر، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده نیز نشست اضطراری با تیم امنیت ملی خود برگزار کرده که این مساله گمانه‌زنی‌ها درباره ورود احتمالی آمریکا به جنگ را تقویت می‌کند. در همین حال، زیرساخت‌های صادراتی نفت ایران تاکنون آسیبی ندیده‌اند و بازار نفت جهانی هنوز به نقطه بحرانی نرسیده است. با این حال، تحلیلگران هشدار می‌دهند که هرگونه آسیبی به تاسیسات نفتی ایران یا بسته‌شدن مسیر تنگه هرمز می‌تواند شوک بزرگی به بازار وارد کند. موسسه آمریکایی «کپلر» نیز در گزارشی پیش‌بینی کرده که یک وقفه در ترانزیت کشتی‌ها از تنگه هرمز می‌تواند قیمت نفت را دو برابر کند. با وجود تنش‌های موجود، بازار همچنان به منابع جایگزین امیدوار است. تولیدکنندگان عضو اوپک‌پلاس ظرفیت مازاد قابل‌توجهی دارند و برخی تحلیلگران از جمله موسسه فیچ معتقدند که حتی در صورت توقف کامل صادرات نفت ایران، حدود ۶میلیون بشکه ظرفیت اضافی برای جایگزینی وجود دارد.

با این حال، همین ریسک‌های ژئوپلیتیک باعث شده‌اند تا تحلیلگران یک «حق بیمه ریسک» ۵ تا ۱۰دلاری برای قیمت نفت در نظر بگیرند. از سوی دیگر، موجودی انبارهای نفت‌خام آمریکا طبق داده‌های اولیه بیش از ۱۰میلیون بشکه کاهش یافته که اگر توسط آمار رسمی تایید شود، بزرگ‌ترین افت از تابستان گذشته خواهد بود. این مساله در کنار بحران خاورمیانه باعث شده است تا بازار به‌شدت نوسانی باشد؛ روز سه‌شنبه ۱۷ژوئن قیمت نفت ۴درصد رشد کرد؛ اما در معاملات آسیایی چهارشنبه دوباره کمی کاهش یافت. عامل دیگری که بر بازار نفت تاثیرگذار است، تصمیم فدرال‌رزرو آمریکاست که قرار است نرخ بهره را ثابت نگه دارد. اما تحلیلگرانی مانند تونی سیکامور معتقدند که احتمال کاهش زودهنگام نرخ بهره به‌دلیل بحران خاورمیانه افزایش یافته؛ زیرا از یک‌سو قیمت نفت افزایش پیدا کرده است که می‌تواند تورم‌زا باشد و از سوی دیگر، ترس از رکود اقتصادی و کاهش تقاضا برای نفت نیز بازار را دچار تردید کرده است.

در این میان، گزارش‌هایی نیز وجود دارد که اسرائیل در حال اتمام ذخایر سیستم‌های دفاع موشکی خود است و ایالات متحده نیز در حال اعزام جنگنده‌های بیشتر به منطقه. چنین تحرکاتی این گمانه را تقویت می‌کند که ما در آستانه یک بحران منطقه‌ای گسترده‌تر هستیم که ممکن است تبعات اقتصادی بسیار وسیعی به‌ویژه در حوزه انرژی داشته باشد. جمع‌بندی تحلیلگران این است که اگرچه در حال حاضر عرضه نفت مختل نشده، اما بازار در حال قیمت‌گذاری بر مبنای ریسک‌های آینده است. به‌ویژه با توجه به وابستگی اقتصاد جهانی به عبور ایمن از تنگه هرمز، هرگونه حادثه در این مسیر می‌تواند نه‌فقط قیمت نفت، بلکه مسیر سیاستگذاری پولی در کشورهای صنعتی و رفتار سرمایه‌گذاران را نیز تغییر دهد. آیا جرقه‌ای دیگر در تنگه هرمز، این‌بار شعله‌های یک بحران اقتصادی جهانی را شعله‌ور خواهد کرد؟ این پرسش اکنون نه‌ فقط در محافل انرژی و امنیتی، بلکه در تالارهای بورس، بانک‌های مرکزی و اتاق‌های فکر اقتصادی جهان به‌شدت مطرح است.

تنگه هرمز، که شاهراه عبور حدود یک‌پنجم نفت جهان است، به نقطه حساس تنش‌های خاورمیانه بدل شده؛ منطقه‌ای که از دیرباز مانند بشکه‌ باروت عمل کرده و تنها به جرقه‌ای برای انفجار نیاز دارد. اگر این جرقه در روزهای آینده به درگیری نظامی مستقیم‌تر یا اختلال در کشتیرانی و صادرات انرژی منجر شود، نه‌تنها قیمت نفت سر به فلک خواهد کشید، بلکه موجی از بی‌ثباتی اقتصادی سراسر جهان را دربر خواهد گرفت. از تورم در کشورهای مصرف‌کننده انرژی گرفته تا افزایش هزینه حمل‌ونقل و فشار بر زنجیره تامین جهانی، همگی می‌توانند پیامدهای فوری چنین بحرانی باشند. واکنش بازیگران جهانی ــ از جمله ایالات متحده، کشورهای اروپایی، چین و حتی روسیه ــ در قبال تحولات آتی، تعیین خواهد کرد که آیا بازارهای جهانی با شوک موقتی روبه‌رو خواهند شد یا باید در انتظار یک بحران مزمن و بلندمدت در بخش انرژی و اقتصاد جهانی باشیم.