دنیای بیرحم جدید؛
عصر جدید و تلاشهای تازه برای اشاعه هستهای

در گذشته، تلاش برای دستیابی به جنگافزار هستهای عمدتا به دولتهای سرکش مانند لیبی، سوریه و عراق محدود میشد. اما امروز، این گزینه به طور جدی در میان متحدان آمریکا از جمله کره جنوبی، ژاپن، لهستان، آلمان و ترکیه نیز مطرح است؛ کشورهایی که نگرانند دیگر نتوانند بر چتر حمایتی واشنگتن تکیه کنند. دونالد ترامپ با زیر سوال بردن ارزش ناتو، قطع کمکهای نظامی به اوکراین و بررسی طرح خروج نیروهای آمریکایی از کره جنوبی، به این هراس وجودی دامن زده است.
در همین حال، کره شمالی با خروج از انزوا و پیوستن به یک اتحاد نظامی رسمی با روسیه، نهتنها در خاک اروپا نیروی نظامی پیاده کرده، بلکه موشکهای بالستیک خود را بر فراز شهرهای اوکراین نیز آزموده است. پیونگیانگ این اقدامات را با مصونیت کامل انجام میدهد، زیرا برخلاف تهران، این رژیم توتالیتر از زرادخانهای رو به رشد از سلاحهای هستهای برخوردار است و از رویارویی نظامی هراسی ندارد. کرت ولکر، سفیر اسبق آمریکا در ناتو، معتقد است: «بسیاری از کشورها به این نتیجه خواهند رسید که سلاحهای هستهای، تضمینی برای حاکمیت ملی آنهاست. اگر ما رفتار خود را تغییر ندهیم، که انتظارش را هم ندارم، دنیایی که بیست سال دیگر در آن زندگی میکنیم، جهانی با دولتهای هستهای متعدد خواهد بود.»
دنیای بیرحم جدید
فناوری سلاحهای هستهای حدود ۸۰ سال قدمت دارد و برای هر کشور صنعتی مصممی قابلدستیابی است. بااینحال، باشگاه هستهای همچنان کوچک باقی مانده است. پنج قدرت هستهای که در «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای» (NPT) مصوب ۱۹۶۸ به رسمیت شناخته شدهاند، یعنی ایالات متحده، روسیه، چین، فرانسه و بریتانیا، همگی اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند. چهار قدرت هستهای دیگر عضو این پیمان نیستند. هند و پاکستان در سال ۱۹۹۸ سلاحهای هستهای خود را آزمایش کردند؛ کره شمالی نخستین بمب خود را در سال ۲۰۰۶ آزمایش کرد. اسرائیل نیز که برنامه هستهایاش در دهه ۱۹۶۰ از کمکهای فرانسه بهرهمند شد، گمان میرود دستکم ۹۰ کلاهک هستهای در اختیار داشته باشد، اما همچنان سیاست رسمی ابهام را در مورد وضعیت هستهای خود حفظ کرده است.
ایالات متحده همواره کشورهای متحد خود را تشویق کرده است که به جای ساخت زرادخانههای خود، برای محافظت به «چتر هستهای» آمریکا تکیه کنند. با وجود تمام نگرانیهای ناشی از دولت ترامپ، مقامات آمریکایی اصرار دارند که تعهدات امنیتی به متحدان همچنان «آهنین» است. متیو ویتاکر، سفیر آمریکا در ناتو، در کنفرانسی در بروکسل گفت: «ما جایی نمیرویم. ایالات متحده نمیتواند بهتنهایی وارد این دنیای بسیار خطرناک شود و بنابراین ما به متحدان خود نیاز داریم. اما به متحدانی نیازمندیم که توانمند و قوی باشند و در صورت وقوع جنگ، بتوانند به نبرد بپیوندند.»
بااینحال، این وعدهها در یک محیط بیرحم جهانی که در آن درگیریهای درهمتنیده همچنان در حال گسترش است، کمتر متقاعدکننده به نظر میرسند. یان لیپاوسکی، وزیر امور خارجه چک، میگوید: «نظم بینالمللی که ما به مدت ۸۰ سال پس از جنگ جهانی دوم میشناختیم، از هم پاشیده است. آن نظم، محیطی قابل پیشبینی، از جمله در زمینه پیمانهای عدم اشاعه ایجاد کرده بود. واضح است که اکنون شاهد بحثی درباره سلاحهای هستهای هستیم و ولادیمیر پوتین مسئول آن است، زیرا او این جعبه پاندورا را گشوده است. او مرزها را به چالش میکشد و بنابراین، دیگران منطقا میپرسند: ما اکنون چگونه میتوانیم از مرزهای خود محافظت کنیم؟»
استیون پایفر، سفیر سابق آمریکا در کییف، یادآوری میکند: «اینکه ایالات متحده میخواست آن سلاحها را از بین ببرد، نباید کسی را شگفتزده کند، زیرا آنها برای سوزاندن شهرهای آمریکا طراحی، ساخته و مستقر شده بودند.» اوکراین که با فروپاشی اقتصادی و فشار شدید آمریکا روبهرو بود، موافقت کرد که زرادخانه هستهای خود را طبق «یادداشت بوداپست» در سال ۱۹۹۴ به روسیه منتقل کند. در مقابل، آمریکا، روسیه و بریتانیا «تضمینهای امنیتی» برای احترام به استقلال و مرزهای موجود اوکراین ارائه دادند؛ تعهداتی که در نهایت بیارزش از آب درآمدند.
پایفر خاطرنشان میکند که امتناع از این کار، اوکراین را در مسیر ژئوپلیتیک بسیار متفاوتی قرار میداد: «اگر اوکراین سعی میکرد سلاحهای هستهای را حفظ کند، به اندازه کره شمالی منزوی نمیشد، اما هیچ رابطهای با ناتو و اتحادیه اروپا نمیداشت و ممکن بود در صورت رسیدن به نقطه بحرانی با روسیه، دریابد که هیچ حمایتی از سوی غرب دریافت نمیکند.»
رئیسجمهور اسبق، بیل کلینتون، در مصاحبهای در سال ۲۰۲۳ گفت که از اینکه کییف را مجبور به کنار گذاشتن سلاحهای هستهای کرده «احساس وحشتناکی» دارد و اشاره کرد که در غیر این صورت، روسیه به این کشور حمله نمیکرد. دوویله شاکالینه، وزیر دفاع لیتوانی، با این نظر موافق است و میگوید اکراه غرب برای کمک به اوکراین پس از الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴، که نقض یادداشت بوداپست بود، نشان میدهد که کییف نباید زرادخانه خود را تسلیم میکرد. او میگوید: «پیامی که این اقدام به دیگر کشورها میدهد این است: اگر سلاح دارید، آن را رها نکنید؛ اگر توانایی تولید سلاح دارید، آن را تولید کنید. همانطور که میبینید، کشورهایی که سلاح هستهای دارند، به نوعی مورد حمله شدید قرار نمیگیرند... گفتن اینکه بیایید خلع سلاح شویم، بیایید کبوتران صلح باشیم، یک خودکشی است. ما اکنون این را میفهمیم.» ژرار آرو، سفیر سابق فرانسه در آمریکا و سازمان ملل، میگوید: «با توجه به وقایع اخیر در خاورمیانه، من نگران رقابت بین اسرائیل و ترکیه هستم. در منطقهای که یک قدرت هستهای تا این حد از نیروی نظامی استفاده میکند، اگر من یک استراتژیست ترک بودم، فرضیه هستهای شدن برای مقابله با یک اسرائیل تهاجمی را در نظر میگرفتم.»
پایان عدم اشاعه؟
برای ترکیه و دیگر دولتهای هستهای بالقوه، هرگونه تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی هزینههای سیاسی و اقتصادی قابلتوجهی را در پی خواهد داشت. اکثر قدرتهای هستهای موجود با هرگونه فرسایش برتری خود مخالفند. بااینحال، این اجماع بینالمللی رو به کاهش است. تعهد روسیه به عدم اشاعه، با توجه به روابط نزدیکش با کره شمالی، بهویژه مورد تردید است. پائولو کلیمکین، وزیر خارجه اسبق اوکراین، میگوید: «انپیتی نمرده است، اما در وضعیت بحرانی قرار دارد. این پیمان زمانی که بسیاری از کشورها با اجرای آن احساس امنیت نکنند، پایدار نخواهد بود.» کارشناسان هستهای میگویند که دستیابی یک کشور صنعتی به توانایی هستهای، اگر با حملهای پیشدستانه متوقف نشود، میتواند بین دو تا پنج سال طول بکشد. لامی کیم، استاد یک اندیشکده وابسته به پنتاگون، میگوید: «آنچه در خاورمیانه اتفاق میافتد، کرهایهای جنوبی را وادار میکند تا درباره هستهای شدن دوباره فکر کنند. کره شمالی انگیزه قوی برای جلوگیری از این امر خواهد داشت، بهویژه به این دلیل که کره جنوبی برتری نظامی متعارف دارد.» توانایی هستهای ارزان به دست نمیآید و هزینه آن دستکم چندین میلیارد دلار است که با تحریمهای بینالمللی بسیار بیشتر هم خواهد شد. نماینده برایان مست، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، میگوید: «همه میخواهند توانایی نقشآفرینی در وزنی بالاتر از توان واقعی خود را داشته باشند، و این دقیقاً امکانی است که قدرت هستهای بودن فراهم میکند.» بااینحال، بسیاری از کشورها در گذشته به دلیل هزینههای کمرشکن، از این کار «پا پس کشیدند».
آمریکا و دیگر قدرتهای هستهای مدتهاست استدلال میکنند که جهانی با دهها دولت مسلح به سلاح هستهای، ذاتا بیثباتتر خواهد بود. بااینحال، برخی دیگر معتقدند که درگیری سال ۱۹۹۸ بین هند و پاکستان دقیقا به این دلیل که هر دو طرف از بازدارندگی هستهای برخوردار بودند، بهسرعت پایان یافت و به یک جنگ تمامعیار تبدیل نشد. این درسی برای کره جنوبی است.
برد فزاینده موشکهای کره شمالی به این معناست که این کشور اکنون میتواند خاک اصلی آمریکا را تهدید کند، که این امر میتواند اقدام نظامی آتی آمریکا برای محافظت از کره جنوبی را با مانع روبهرو کند. این وضعیت، کره جنوبی را با همان دوراهیای مواجه میکند که دههها پیش فرانسه را به سمت هستهای شدن سوق داد؛ زمانی که دوگل از کندی پرسید آیا آمریکا حاضر است برای دفاع از پاریس، نابودی نیویورک را به جان بخرد و پاسخ روشنی دریافت نکرد. نظرسنجیها اکنون نشان میدهد که اکثر مردم کره جنوبی وعدههای امنیتی آمریکا را ناکافی میدانند و حدود سهچهارم آنها خواهان دستیابی کشورشان به سلاحهای هستهای اختصاصی هستند. حمایت از این گزینه اکنون به «بطن جریان اصلی جامعه» راه یافته است. رابرت ای. کلی، استاد دانشگاه ملی پوسان، میگوید: «واضح است که ترامپ قرار نیست به خاطر متحدانش ریسک هستهای بپذیرد. هیچکس باور ندارد که کره جنوبی قرار است ناگهان یک سلاح هستهای شلیک کند؛ هیچکس فکر نمیکند اگر لهستان یک سلاح هستهای بسازد، آن را بر سر مسکو خواهد انداخت. اینها دموکراسی هستند و اگر سلاح هستهای بسازند، اشکالی ندارد. این تنها تکبر آمریکایی است که ما را به این باور رسانده که فقط خودمان آنقدر مسوولیتپذیر هستیم که بتوانیم این سلاحها را مدیریت کنیم.»
منبع: والاستریت ژورنال