فدرالرزرو، کنگره و ترامپ باید، تغییرات بنیادینی ایجاد کنند
استراتژی جدید برای مقابله با تورم

بازاندیشی در این شرایط، کاملا منطقی است. وظیفه اصلی فدرالرزرو، کنترل تورم است. تورم در ژوئن۲۰۲۲ به اوج ۹درصد رسید و از فوریه۲۰۲۱ تاکنون، به هدف ۲درصدی فدرال نرسیده است. پس از یک چنین شکست اساسیای، یک نهاد سالم باید عمیقا در عملکرد خود تجدیدنظر کند. استراتژی پیشین، موسوم به «هدفگذاری انعطافپذیر میانگین تورم»، خط دفاعی زیبایی بود در برابر نگرانی فدرالرزرو از رکود و تورم منفی در نرخهای بهره صفر. اما آن، مشکل امروز ما نیست.
تشخیص علت افزایش تورم چندان سخت نیست. دولت آمریکا -شامل فدرالرزرو، کنگره و خزانهداری- در واکنش به همهگیری کرونا، سیل عظیمی از پول به اقتصاد تزریق کرد. دولت در سال۲۰۲۰ مبلغ ۵تریلیون دلار وام گرفت و هزینه کرد که عمدتا بهصورت چک مستقیم به مردم و کسبوکارها بود. فدرالرزرو نیز با سرعت ۳تریلیون دلار پول جدید خلق کرد، اوراق قرضه خرید و در نتیجه، پول بیشتری در اختیار خزانهداری قرار داد. فدرال همچنین وامهای مستقیم اعطا کرد، قیمت داراییها را بالا نگه داشت و نرخ بهره را پایین نگه داشت. جای تعجب نیست که تورم بهراه افتاد.
این اتفاق چیز جدیدی نیست. این همان بسته سیاستی استاندارد در زمان جنگ است: در یک بحران حیاتی، خرجهای شدید، وامگیری و چاپ پول و پایین نگه داشتن نرخ بهره. تورم هم بخشی از این پکیج است؛ نوعی مالیات بر ثروت برای دارندگان اوراق، بهمنظور تامین مالی هزینهها. هر جنگی در تاریخ آمریکا -از انقلاب تا به امروز- موجی از تورم به دنبال داشته است. همانطور که در گذشته نیز رخ داده، تصمیم اصلی در مورد بازپرداخت بدهی یا تورمزایی برای زدودن آن، پس از پایان جنگ گرفته شد. بعد از اینکه کرونا تقریبا به پایان رسید و اقتصاد در سال۲۰۲۱ با سرعت بهبود یافت، دولت وارد یک موج جدید از هزینهکردهای غیرمرتبط با کرونا شد. فدرالرزرو نیز یک سال کامل دیگر نرخها را در صفر نگه داشت؛ واکنشی کندتر از هر زمان دیگری نسبت به تورم. در نتیجه، تورم شکل گرفت.
فدرالرزرو تقصیر را به گردن «شوکهای عرضه» و «شوکهای تقاضای نسبی» میاندازد. اما چنین شوکهایی بهتنهایی باعث تورم نمیشوند. شوکهای دوره کرونا باعث شدند قیمت دوچرخههای ورزشی Peloton بالاتر از دستمزد یا وعدههای غذایی در رستوران شود. اما چرا همهچیز گران شد؟ تنها به این دلیل که فدرالرزرو و خزانهداری، پول کافی در اختیار مردم گذاشتند تا بتوانند در همه بخشها قیمتهای بالاتر را بپردازند. آنها از کاهش قیمتها و دستمزدها میترسیدند؛ چون تصور میکردند این امر میتواند رکود بههمراه داشته باشد.
این روایت «سازگاری با شوک عرضه» نیز آشناست. در تحلیل استاندارد، شوکهای نفتی دهه ۷۰ میلادی بهطور مستقیم باعث تورم نشدند. این فدرال رزرو بود که برای داشتن رکود کمتر، تصمیم گرفت تورم را بپذیرد. تورم اخیر نیز نتیجه یک انتخاب در شرایط دشوار بود. یک فدرالرزرو و دولتی صادق میتوانست بگوید: «ما فکر میکردیم با یک فاجعه روبهرو هستیم. بنابراین با ابزارهای کلاسیک تامین مالی در جنگ وارد میدان شدیم، از جمله تورم، تا دارندگان اوراق بخش عمده هزینه را بپردازند. ما با شوکهای بزرگ عرضه روبهرو بودیم و برای جلوگیری از رکود شدید، آنها را با تورم پاسخ دادیم. خواهش میکنیم!» اینکه چنین چیزی نمیگویند، نشاندهنده نوعی پشیمانی از انتخابهاست.
اما فدرال باز هم ناچار به تصمیمگیریهای سخت خواهد شد. بحرانهای دیگری در راهاند. تعرفهها و جنگ تجاری، اگر سریعا کنار گذاشته نشوند، یک شوک عرضه تورمزای دیگر خواهند بود: قیمتها را بالا میبرند و ظرفیت تولیدی اقتصاد را کاهش میدهند. فدرالرزرو باید بین تورم بیشتر و رکود عمیقتر یکی را انتخاب کند. این تصمیم دشوارتر از قبل خواهد بود؛ زیرا کاهش نرخ بهره در برابر شوکهای عرضه اثربخشی چندانی ندارد. همچنین اثرات سیاسی، نهادی، بودجهای و مالی نرخهای بالاتر نیز، تصمیمگیری را پیچیدهتر میکند و بازارهایی که یک بار از تورم ترسیدهاند، دوباره بهراحتی اعتماد نخواهند کرد. برای فدرالرزروی که آمادگی ندارد، افزایش سریع نرخ بهره برای مقابله با تورم، تقریبا غیرممکن خواهد بود.
تا به امروز، نشانهای جدی از سوی فدرال برای پذیرش ضرورت اصلاحات اساسی و تصمیمگیریهای دشوار دیده نمیشود. آنها ترجیح میدهند روی «ارتباطسازی» و «مدیریت انتظارات» تمرکز کنند.
فدرال رزرو چه باید بکند؟
نخست، فدرال رزرو «ثبات قیمت» را بهصورت تورم ۲درصدی تعریف کرده است؛ بهصورت آیندهنگر، بدون توجه به اشتباهات گذشته. صداییهایی که خواهان انبساط هستند، میگویند اگر پیشبینی نمیشود که این تورم ادامهدار باشد، فدرال باید بار دیگر از یک موج جدید قیمتگذاری چشمپوشی کند. اما مردم از افزایش قیمتها عصبانیاند، حتی اگر تورم «گذرا» پایان یافته باشد. این اشتباه را دوباره تکرار نکنید. دوم، در بازنگری قبلی، فدرال متعهد شد که در صورت کمتر بودن تورم از هدف، با تورم بیشتر جبران کند تا سطح قیمتها به مسیر خود برگردد. حالا باید این روند را متقارن کند: وعده دهد که در صورت افزایش بیش از حد تورم، با کاهش آن در آینده، سطح قیمتها را به آرامی بازمیگرداند. اعتماد به کاهش قیمت در آینده، میتواند همین حالا تورم را مهار کند.
علاوه بر این موارد فدرال رزرو باید به موارد زیر نیز اهتمام ورزد:
از استقلال خود استفاده کند. فدرال باید بتواند به خرید تریلیونها دلار از بدهی خزانهداری، پایین نگه داشتن نرخ بهره، تامین مالی چکهای دولتی و کاهش ارزش دلار نه بگوید. به پیشبینیها کمتر اعتماد کند. قبلا اشتباهات فاحشی رخ داده و احتمال تکرار آنها زیاد است.
بهمحض شروع تورم، سریع واکنش نشان دهد. دیگر منتظر نمانید تا تورم «گذرا» خودش ناپدید شود. بهجای مسیرهای نرخ بهره از پیش تعیینشده، واکنش «وابسته به دادهها» نشان دهید. اجازه دهید قیمتها نسبی حرکت کنند. اینکه برخی قیمتها یا دستمزدها کاهش یابد درحالیکه برخی دیگر بالا میروند، آخر دنیا نیست و نیازی به سیاستهای دائما تورمزا ندارد.
گروگانگیری مالی را پایان دهد نرخهای بالاتر یا رکود، دوباره ممکن است بانکها را تهدید کرده و نیاز به نجات آنها را پیش آورد. پس باید وابستگی به نرخ بهره و اهرمهای عظیم را از سیستم مالی حذف کرد.
فدرالرزرو بهتنهایی نمیتواند تورم را کنترل کند. اگر سایر بخشهای دولت میخواهند در بحران بعدی از تکرار تورم -و پیامدهای انتخاباتی آن- جلوگیری کنند، باید اقدامات زیر را در پیش بگیرند:
از اجرای محرکهای اقتصادی خودداری کنند. حالا برای همه روشن است که هزینهکردهای دوران کرونا و پس از آن بیش از اندازه بوده است. باید آمادگی داشت تا در بحرانهای آینده، فقط برای اقدامات مشخص، محدود و ضروری هزینه شود. فضای مالی کشور را احیا کنند. برای اینکه دولت بتواند در زمان بحران بدون بالا بردن نرخ بهره یا ایجاد تورم وام بگیرد، باید به سرمایهگذاران اطمینان دهد که این بدهیهای جدید در آینده از طریق درآمد مالیاتی یا کاهش هزینهها بازپرداخت خواهد شد.
اصلاح نظام مالیاتی، هزینهای و رشد اقتصادی میتواند اعتبار مالی کشور را تقویت کند. وامهای بلندمدت بگیرد. وقتی فدرال رزرو نرخ بهره را افزایش میدهد، هزینه بهره بدهیهای دولت هم بالا میرود. این موضوع باعث افزایش کسری بودجه میشود و ممکن است به تورم دامن بزند. بنابراین، وزارت خزانهداری باید به سمت وامگیری بلندمدت برود و با فدرالرزرو هماهنگ باشد تا با خرید اوراق، این بیمه تورمگریز را از بین نبرد. فقط با برنامهریزی از حالا میتوان جلوی موج بزرگتر تورم در بحران یا شوک بعدی را گرفت.