آزمون بزرگ سیاستگذاران در راه است
نظام مالی آمریکا در وضعیت خطر

وقتی از ریسک مالی صحبت میشود، شاید صحنههایی از ماجراجوییهای بانکی در والاستریت یا وامهای پرریسک مسکن در میامی به ذهن برسد. اما در دهه گذشته، نظام مالی آمریکا دستخوش تحولی اساسی شده است. ترکیبی از مدیران دارایی، صندوقهای پوشش ریسک، شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی و شرکتهای معاملاتی، از جمله آپولو، بلکراک، بلکاستون، سیتادل، جیناستریت، KKR و میلنیوم، از حاشیه به مرکز آمده و جایگزین بازیگران سنتی شدهاند. این نهادها اساسا با بانکها، بیمهها و صندوقهای سنتی که جای آنها را گرفتهاند متفاوتاند. آنها بزرگ، پیچیده و همچنان ناآزموده هستند.
براساس سرمقاله اکونومیست، این انقلاب مالی اکنون با انقلاب «اول آمریکا» (ماگا) برخورد پیدا کرده است. ترامپ با ایجاد آشفتگی در تجارت، تضعیف تعهدات جهانی آمریکا و از همه مهمتر، تداوم ولخرجیهای دولت، بحران مالی بعدی را تسریع میکند. نظام مالی آمریکا مدتهاست که غالب بوده، اما جهان هرگز تا این اندازه در معرض مخاطرات آن قرار نداشته است و همه باید نگران شکنندگی آن باشند.
این نهادهای جدید، استعدادهای مالی را جذب میکنند و از مزیت نظارتی نیز بهرهمند هستند؛ چرا که دولتها پس از بحران مالی ۲۰۰۹–۲۰۰۷ بانکها را (به عنوان رقبایشان) مجبور به نگهداری سرمایه بیشتر و محدودیت در معاملات کردند. این ترکیب به موجی از نوآوری منجر شده که رشد این شرکتها را شتاب داده و آنها را به همه بخشهای نظام مالی تسری داده است.
سه شرکت بزرگ بازارهای خصوصی (آپولو، بلکاستون وKKR ) مجموعا ۲.۶تریلیون دلار دارایی در اختیار دارند که تقریبا پنجبرابر بیشتر از ۱۰سال پیش است. در همین مدت، دارایی بانکهای بزرگ تنها ۵۰درصد رشد داشته و به ۱۴تریلیون دلار رسیده است. در پی تامین منابع مالی باثبات، این شرکتها به صنعت بیمه روی آوردهاند. آپولو که نام خود را در سرمایهگذاری خصوصی مطرح کرد و در سال ۲۰۲۲ با بازوی بیمهای خود ادغام شد، اکنون بیش از هر بیمهگر آمریکایی دیگر، سالانه بیمه بازنشستگی صادر میکند. این شرکتها به خانوارها و شرکتهای بزرگی مانند اینتل وام میدهند. آپولو بهتنهایی سال گذشته ۲۰۰میلیارد دلار وام داد، در حالی که کل افزایش وامدهی بانکهای بزرگ فقط ۱۲۰میلیارد دلار بود. شرکتهای معاملاتی مدرن نیز در بازار سهام و بازارگردانی، پیشتاز شدهاند. در سال ۲۰۲۴، درآمد معاملاتی جیناستریت با مورگان استنلی برابری میکرد.
نظام مالی جدید، مزایای زیادی دارد؛ سوددهی بالایی داشته و در برخی جنبهها حتی ایمنتر است. بانکها به دلیل ترس سپردهگذاران از آخرین نفر بودن در صف برداشت پول، در معرض بحرانهای نقدینگی هستند. به طور کلی، وقتی وامها با منابعی تامین میشوند که برای دورههای بلندمدت قفل شدهاند، ثبات مالی بیشتر است.
پویایی مالی آمریکا سرمایهها را به سمت استفادههای مولد و ایدههای پیشتاز جهانی هدایت کرده و به رشد اقتصادی و تکنولوژیک آن شتاب داده است. رونق هوش مصنوعی با سرمایهگذاری جسورانه و بازار جدید اوراق بهادار مبتنی بر مراکز داده به پیش میرود. نظامهای بانکی اروپا و آسیا توانایی تجهیز سرمایه مانند آمریکا را ندارند. این ناتوانی، نهتنها به ضرر صنایع آن مناطق بوده، بلکه سرمایه را به سمت آمریکا هدایت کرده است. طی دهه گذشته، داراییهای آمریکایی در اختیار خارجیها دوبرابر شده و به ۳۰تریلیون دلار رسیده است.
ریسکهای جدید
اما نظام مالی جدید ریسکهایی نیز دارد و این ریسکها بهدرستی درک نشدهاند. این نظام، نوظهور است و هنوز در بحران آزمایش نشده و اندازهگیری دقیقی از ریسکهای آن صورت نگرفته است.
بخشی از نگرانیها از درون سیستم نشات میگیرد. این غولهای مالی جدید همچنان در برخی جنبهها شبیه بانکها هستند. اگرچه برداشت زودهنگام از بیمهنامه بازنشستگی پرهزینه است، در شرایط بحرانی ممکن است مردم برای خروج عجله کنند. همچنین، بانکها ایمنتر شدهاند، ولی وامدهی آنها به نهادهای مالی غیربانکی بهشدت رشد کرده و از سال ۲۰۲۰ دو برابر شده و به ۱.۳تریلیون دلار رسیده است. همینطور، اهرمهای مالی اعطاشده به صندوقهای پوشش ریسک از ۱.۴تریلیون دلار در ۲۰۲۰ به ۲.۴تریلیون دلار رسیده است.
نظام مالی جدید همچنین به شکل نگرانکنندهای مبهم و غیرشفاف است. داراییهای فهرستشده تقریبا در لحظه قیمتگذاری میشوند، اما داراییهای خصوصی نقدشوندگی اندکی دارند. ریسک اشتباه در قیمتگذاری ممکن است تا زمان بازبینی ناگهانی ارزش داراییها پنهان بماند و آنگاه سرمایهگذاران نهایی برای جبران ضرر به تقلا بیفتند. تکنیکهای نوین مالی بارها در گذشته به نقطه انفجار رسیدهاند؛ زیرا نوآوران مالی تمایل دارند ابداعات خود را تا نقطه شکست بیازمایند و آن نقطه نیز نامشخص است.
در دوران ترامپ، بحران بعدی هیچگاه در دوردست نیست. ولخرجی بیش از حد دولت، بازار اوراق قرضه را تهدید میکند و سرمایهگذاران خارجی را نگران ساخته است. اگرچه دادگاهی اخیرا اختیارات رئیسجمهور در آغاز جنگهای تجاری را محدود کرده، اما دولت در حال تجدیدنظرخواهی است و ترامپ به احتمال زیاد از تعرفهها صرفنظر نخواهد کرد. ترکیبی از عدمقطعیت، درگیریهای نهادی، نوسانات شدید قیمت دارایی، افزایش هزینه سرمایه و ضعف اقتصادی، نظام مالی جدید را تحت فشار عظیمی قرار خواهد داد.
وقوع بحران حتی برای توانمندترین سیاستگذاران آزمونی بزرگ خواهد بود. بسیاری از ریسکهای مرتبط با این شرکتهای بزرگ و ارتباط آنها با سیستم مالی گستردهتر و اقتصاد واقعی، فقط زمانی آشکار خواهد شد که بحران رخ دهد. طرحهای جدیدی برای اعطای وام اضطراری لازم خواهد بود. نجات بانکها در بحران قبلی هزینه سیاسی سنگینی داشت؛ نجات سرمایهگذاران میلیاردر احتمالا بسیار دشوارتر خواهد بود.
اما اگر بزرگترین این شرکتها رها شوند و از سقوط آنها جلوگیری نشود، این اتفاق ممکن است به بحران جهانی اعتبار منجر شود. در دوران ترامپ، هرگونه برنامه نجات مالی غیرقابل پیشبینی خواهد بود. در سال ۲۰۰۸، وزارت خزانهداری و فدرالرزرو بهسرعت برای نجات بانکها اقدام کرده و خطوط مبادله ارزی ایجاد کردند تا دلار به جهان تزریق شود. اما ترامپ ممکن است تصمیم بگیرد همه را نجات دهد یا شاید شروع به گزینش سرمایهگذاران محبوبش کند، کشورهایی را که دوست ندارد تهدید کند و هر ۵دقیقه نظرش را در شبکههای اجتماعی عوض کند.
یک بحران مالی دیگر در راه است، همانطور که همیشه بوده است. هیچکس نمیداند چه زمانی فاجعه رخ خواهد داد. اما وقتی این اتفاق بیفتد، سرمایهگذاران ناگهان به این واقعیت پی خواهند برد که با نظام مالیای روبهرو هستند که دیگر برایشان آشنا نیست.