گفتوگوی «دنیایاقتصاد» با مدیرکل محیطزیست مازندران درباره محدودیتهای گردشگری در مناطق چهارگانه
اکوتوریسم رسمیت مییابد؟

در این میان برخی مناطق نسبت به سایرین از حساسیت بیشتری برخوردارند. نمونه آنها مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست یعنی مناطق حفاظتشده، پناهگاههای حیاتوحش و پارکهای ملی هستند. دکتر محمدرضا کنعانی مدیرکل حفاظت محیطزیست استان مازندران در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» بیان میکند: اکوتوریسم در این مناطق باید با در نظر گرفتن ظرفیت برد باشد تا تعادل اکولوژیک حفظ شود. در عین حال انتفاع جامعه محلی نیز اهمیت دارد.
مدیرکل حفاظت محیطزیست استان مازندران میگوید: سازمان حفاظت محیطزیست رویه خود را درباره گردشگری تغییر داده، دستورالعملهایی را تدوین کرده و با نگاه جدیدی مسیرهای گردشگری را در مناطق تحت مدیریت تعریف میکند.
او با اشاره به اینکه باید دو شیوه از گردشگری در مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست را از هم تفکیک کرد، میگوید: اگر در مناطق تحت مدیریت محیطزیست و تالابها میخواهیم پذیرای مردم باشیم باید چند ملاحظه را در نظر بگیریم تا کمترین تخریب را در این مناطق شاهد باشیم.
او با دستهبندی اقسام گردشگران علاقهمند به طبیعتگردی و اکوتوریسم بیان میکند: توریستهایی که به مناطق طبیعی سفر میکنند دو دسته هستند. اولین گروه شامل کسانی میشود که با انگیزه تفرج تصمیم میگیرند به عرصههای طبیعی بروند.
به گفته کنعانی در مناطق تحت مدیریت سازمان محیطزیست و تالابها باید پهنهها و عرصههایی برای حضور این افراد فراهم شود. او میافزاید: در این مناطق ما دو دسته زونهای تفرج متمرکز و گسترده را داریم که اهمیت حفاظتی پایینتری دارند. البته این به آن معنا نیست که هر تعداد گردشگر میتواند وارد این محدودهها شود. او در همین زمینه به استانداردهای تعریفشده از سوی اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) اشاره کرده و میگوید: این اتحادیه سه ظرفیت برد (میزان پذیرش گردشگر) را تعریف کرده که شامل ظرفیت برد فیزیکی، واقعی و موثر میشود.
مدیرکل حفاظت محیطزیست مازندران ظرفیت فیزیکی را میزان گنجایش یک عرصه برای حضور گردشگر عنوان میکند. او میافزاید: اگر تنها محدودیت به گنجایش مربوط باشد، ما شاهد تبعات محیطزیستی منفی در یک منطقه خواهیم بود. نمونه آن را در استان مازندران در دشت دریاسر شاهدیم، این دشت در حال حاضر پذیرای انبوه و بدون ضابطه گردشگران است.
به گفته کنعانی در همین راستا باید ظرفیتهای برد موثر و واقعی در مناطق تحت مدیریت محیطزیست مدنظر قرار گیرند تا بتوان به تعادل اکولوژیک رسید. او ادامه میدهد: در عین حال در زونهای تفرجی در این مناطق باید زیرساختهای گردشگری فراهم و ملاحظاتی در نظر گرفته شود که تخریب پوشش گیاهی و... را نداشته باشیم.
مدیرکل حفاظت محیطزیست استان مازندران در بخش دیگری از سخنان خود سراغ دسته دوم گردشگران رفته و میگوید: علاوه بر گردشگرانی که به شکل خانوادگی سفر رفته و در حاشیه زیستگاهها اطراق میکنند، دسته دومی از توریستها را هم شاهدیم که به شکل حرفهای وارد عرصههای طبیعی میشوند. انگیزه گروه دوم یا طبیعتگردی و پیمایش در یک مسیر است یا قصد دارند حیات وحش را مشاهده کنند.
به گفته کنعانی باید کسانی که این شیوه از گردشگری را انتخاب میکنند هم مشمول مقررات و ضوابط باشند. او اضافه میکند: اینکه افراد مجاز باشند هر جایی بروند و کمپ کنند درست نیست و شکلی از طبیعتگردی بیضابطه محسوب میشود. در مناطق تحت مدیریت محیطزیست باید مسیرهای پیمایش و طبیعتگردی مشخص و در عین حال ظرفیت برد برای ورود تعداد افراد هم تعیین شود.
او با اشاره به اینکه برای رسیدن به این ظرفیت در ایران اسناد بالادست و دستورالعملهای اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) وجود دارد میگوید: این ظرفیت مشمول هر دو گروه طبیعتگردان حرفهای و گردشگران عمومی میشود. در عین حال زیرساختهای مطابق با طبیعت و الزامات آن نیز باید تاسیس شود تا خدمات به این دو دسته توریست ارائه کنند. انتفاع جامعه محلی و بهبود معیشت آنها از دیگر مواردی است که مدیرکل حفاظت محیطزیست استان مازندران به آن پرداخته و میگوید: باید معیشتهای سبز و پایدار تعریف کرد که در آن مردم محلی حاشیه زیستگاههای حیات وحش دخیل بوده و از منابع توریسم بهرهمند شوند.
به گفته کنعانی چنانچه مردم محلی بتوانند از راه اکوتوریسم منفعت مالی کسب کنند، تعارضات آنها با محیطزیست اعم از شکار، صید، چرای دام، برداشت چوب از جنگل و... کم میشود. او اضافه میکند: اگر از تولیدات مردم حاشیه زیستگاههای تحت مدیریت محیطزیست اعم از محصولات غذایی یا صنایع دستی حمایت کنیم میتوانیم امیدوار باشیم که آنها در فرآیند حفاظت مشارکت کنند. به علاوه میتوان از توان مردم حاشیه زیستگاهها به عنوان بلد محلی هم استفاده کرد.
گام اول اکوتوریسم در قرقهای اختصاصی
رضا گلجانی، کارشناس حیات وحش از دانشگاه داکوتای جنوبی، در این باره به «دنیایاقتصاد» گفته بود: در ایران هم ما باید ظرفیت برد برای مناطق تعریف کرده و مدیریت گردشگری برای آنها داشته باشیم.
ممنوع کردن گردشگری در این مناطق از ترس تخریب مانند آن است که از ترس تصادف استفاده از وسایل حملونقل را ممنوع کنیم. ما باید از علم و دانش در امر حفاظت استفاده کنیم زیرا ممانعت از گردشگری در نهایت به تخریب و توسعه ناپایدار منجر شده و باعث میشود ما از پشتوانه حفاظتی که همان اکوتوریسم است محروم شویم.
به گفته این کارشناس حیات وحش تفاوت اصلی بین ایران و اکثر کشورهای دنیا در امر گردشگری طبیعی، عدمتوجه کافی به علم و دانش و کاربرد آن در عرصه مدیریت منابع طبیعی در پارکهای ملی و مناطق حفاظتشده است.
هنوز رویکرد تجربی و آزمون و خطا دست بالا را در نهادهای متولی دارد، در حالی که این رویکرد مدتهاست در دنیا منسوخ شده و جای آن را مدیریت علمی گرفته است.
گلجانی با اشاره به اینکه شبکه پارکهای ملی آمریکا در دهه ۴۰ میلادی و هنگام رکود اقتصادی بزرگ کامل شد گفت: زمانی که دولت برای اشتغال جامعه بیکار، از آنها برای احداث تریلها استفاده کرد. بسیاری از تریلها و زونهای گردشگری در این پارکهای ملی قدمتی صدساله دارند! بهروزرسانی طرحهای مدیریت مناطق با نظارت و کنترل کامل دانشگاهها، نه شرکتهای مشاور، میتواند یک نقطه آغازین مطلوب باشد.
با این حال همانطور که کارشناسان محیطزیست هم عنوان میکنند ورود بیضابطه و یکباره هم میتواند خسارتهای جدی به عرصههایی وارد کند که نیم قرن برای حفاظت از آنها تلاش شده است.
از این رو بهنظر میرسد برای جلوگیری از آسیبهای جبرانناپذیر باید در آغازین گام قرقهای اختصاصی را که اکنون در چند استان شکل گرفتهاند به عنوان پایلوت گردشگری پایدار در نظر گرفت. مدیریت این عرصهها در دست بخشخصوصی است و هرگونه تخریبی به بروز مشکلات جدی در کار آنها منجر میشود، از این روست که آنها در اجرای طرحهای گردشگری نسبت به عرصههایی که در اختیار دولت است استانداردهای توریسم پایدار را در سطح بهتری رعایت میکنند.
برگزاری دورههای آموزشی، ساخت اکولوژها، نصب تریلها، طراحی مسیرهای گردشگری و در نهایت اجرای آنها در قرقهای اختصاصی میتواند مدیران دولتی را با چالشها و مشکلاتی که پیش رو خواهند داشت آشنا کرده تا با رفع آنها نسبت به اجرای چنین برنامههایی در مناطق، در گامهای بعدی اقدام کنند.